وقتی سراپای زنی را ، درد می گیرد رسم است زیر دست او را مرد می گیرد حق دارد آن بانو که درکوچه به هم ریزد وقتی که راهش راسگی ولگرد می گیرد سخت است حیدر بودن و با چشم خود دیدن رخسار ماهت را ، کسوفی زرد ،می گیرد حالا تصور کن ، جوان بانوی حیدر را ... با درد ِ پهلو ، خانه اش را ، گرد می گیرد گشته غذای بچه هایش غصه وگریه وقتی که مادر دم به دم سردرد می گیرد می میرد آنجا مرد ِ خانه گر علی باشد جان زنش را ضربه ای نامرد می گیرد گرمای خانه میرود با رفتن مادر در آسمان خانه ، ابری سرد می‌گیرد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش