مولا مولا ، ای آبروی دین ، خورشید پنجمین ای آسمونی پا نکش ، این قدر روی زمین ای جان من ، چی شد که پاره جیگری یاس بودی تو ، حالا شدی نیلوفری لب تشنه ای ، تو این دمای آخری حکایت غربت تست ، روضه ی ده سال منا گریز روضه های تو ، میره به سمت کربلا عزیز زهرا *** مولا مولا ، همراه کاروان ، همراه با زنان سر بریده حسین دیدی ، تو بر روی سنان سوختی هر دم ، با اشک و آه قافله مردی توی ، بازار و بین هلهله رو دستاته ، هنوزم جای سلسله دیدی میون خیمه ها ، تشنگی و قحطی آب گرفته خواب و از چشات ، صدای لای لای رباب عزیز زهرا ** کم کم آروم ، ذکر و دمش میاد ، فصل غمش میاد آی نوکرا آماده شیم ، محرمش میاد دلهای ما ، این روزا پر تاب و تابه جون عشاق ، از انتظار روی لبه ذکر لب ها ، امون از قلب زینبه خدا نیاره روزی که ، داغ برادر ببینه نبینه روی نیزه ای ، سر برادر می شینه سالار زینب شاعر : منصور عرب ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝