روضه دفتری حضرت علی اصغر(ع) (به همراهِ لالایی و مارضایی سوزناک😭) 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا اباعبدالله السلام علیکَ یا علی بن الحسین یا باب الحوائج لالایی عموش بیاد،مشک وعلم به دوش بیاد گُل با بوسه ی عموش خدا کنه به هوش بیاد لالایی باباش بیاد،سوار ذوالجناش بباد صدای خنده ی گُلم،برا عمه هاش بیاد لالایی بارون بیاد،خوشی به خیمه مون بیاد عمو نره سمتِ فرات،ابرا تو آسمون بیاد ◾وقتی بچه خوابه میدونی چرا راحت خوابیده؟ آخه شکمش سیره، گرسنه ش نیست، تشنه ش نیست خدا کنه همه ی بچه ها خواب باشن، اما یه بچه ای امشب هر چی دست به دست کردن تو خیمه آروم نشد، خوابش نبرد لالایی بارون بیاد،خوشی به خیمه مون بیاد عمو نره سمتِ فرات،ابرا تو آسمون بیاد همش گفتیم بیاد، بیاد ، حالا این یکی نیاد، چی نیاد؟ لالایی خزون نیاد،حرمله با کمون نیاد آتیش به جونمون بسه،آتیش به خیمه مون نیاد ناله میزنی که بگم؟ یا بچه رو حسین عمود گرفته که لشکر ببینه، یا بچه رو رو دست گرفته بغل، که خداحافظی کنه، در هر دو صورت: لالایی خدا کنه، تو خیمه سرو صدا نش، هر چی میخواد بشه، بشه، سر از تنت جدا نشه😭😭😭وای حسیییین، یه بچه ی شش ماهه رو در نظر بیار، ببین از گوش تا گوش چقدره خدا؟ ببین سر اگه از گوش تا گوش بریده بشه چی ازش میمونه؟😭😭😭وای حسیییین شماها هر سال داریم براتون تعریف میکنیم بازم گریه میکنید حالا ببین مادر چه کشیده کربلا، یه جایی ببرمت،خیلیا التماس دعا گفتن، مریضا التماس دعا داشتن علی رو آورد پشت خیمه ها(بماند که حسین چه بلایی سرش اومد) بخدا روضه ی علی اصغر پاره شدن گلو نیست، اینها پاره گلو زیاد داشتن، کسی که تکلیف تموم عالم رو معلوم میکنه، کارش به جایی رسید، هی یه قدم میرفت ، بر میگشت، متحیره ، نگاه میکرد میدید زنها جلوی درِ خیمه ان رفت پشت خیمه نشست رو خاک علی اصغر رو آروم آروم گذاشت زمین دید علی اصغر دست انداخته تیرو گرفته، تیرو کشید بیرون، آااااخ سر داره از بدن جدا میشه(آخه سر با تیر به بدن دوخته شد)😭😭😭سرو آروم آروم کنار بدن گذاشت آی حسیییین، نماز صبر خوند، خدا صبرت بده حسین جان، تا اومد علی بزاره تو قبر الله اکبر آروم سرو چسبوند به بدن که پاره گیه بدن پیدا نشه، دید رباب داره میاد خودشو رسوند یه نگاهی به علی کرد(میخوام یه حرفی بزنم باید ناله بزنی داد بزنی)ان شاءالله گلوی بریده رو ندیده مادرش، حسین سر علی اصغر رو یه جوری گذاشت که مادر نبینه، آی تیر سه شعبه چه کرد ای وای ای وای میخوام از رباب بگم: اولش گفتم اینجا حنجر بریده رو ندید میدونی کی حنجر بریده دزد، لا اله اله الله راوی میگه وقتی داشتن با چوب میزدن رو لبهای مبارکِ اباعبدالله دیدن یه زنی از اُسرا دوید رفت سرِ حسین رو بغل کرد، دید رگ بریده ، دید الان دیگه وقتشه یه دلِ سیر ناله بزنه سر بریده رو بغل کرد ، هی میگفت: رباب برات بمیره حسین هم ناله بشیم با رباب داره لالایی میخونه: عزیزُم وُ آرزو داشتم ای مردم که بینُم اصغرم رَوِه راه وُ ای روده نازنینُم اسیو رفتی مینه شیش ماه عزیزُم و بچه که شیش ماهه ای مردم تازه دندون دِرارهَ وُ حیف که حرمله داغِ اصغرُمه مینه دلُم گذارهَ عزیزُم ای حرمله دَسِت بُرا کُشتی روده شیر خوارُم وُ اَ مرگِ اصغرُم غم اومه به بارُم عزیزُم وُ نداره طاقت دلُم که ریته بینمُ وُ پا گهواره پتی ای خدا تا کی مو نشینُم عزیزُم وُ تو قرآنی رودم اَچه ریت ری زِمینه وُ اَچه قنداقه ت ای رودُم پُر اَ خینه عزیزم وُ ساربون تُن خدا کُتی دِه اَمونُم تا کنُم دلمه پتی سر گهواره رودُم عزیزُم وُ ای خدا هیچ ماری داغِ رودشه نبینه وُ داغی که مو دیدُم خاری مین دل نشینه لالا لالا لالا لالا لالایی(۲) الا لعنة الله علی القوم الظالمین