شعر شب ششم محرم الحرام یا حضرت قاسم ع طبق سنوات گذشته شعر هر ده شب محرم در کانال بار گذاری می شود نمی رسید قمر هم به پای زیباییش میان هاشمیان شهره بود یکتاییش صداش تازه کمی مثل مردها شده بود اگر چه فاصله کم بود تا شکوفاییش برای بردن دل از حسین کافی بود کمی کرشمه کند با نگاه زهراییش جواز عاشقی اش دست خط بابا بود که بسته بود به بازو به رسم شیداییش همیشه آرزویش بود چون عمو باشد نشد که شکل بگیرد خیال سقاییش همینکه مقتدرانه به سوی میدان رفت همینکه خواند رجز با دم مسیحاییش هراس و لرزه بر اندام دشمنان انداخت احاطه بود به لشگر توان یاراییش زره نداشتنش گر چه کار دستش داد نشست تیر به آن صورت دلاراییش عمامه ی سر او ضربه را نمی فهمید تبر گذشت ز پیشانی اهوراییش عمو رسید کنارش ولی چه فایده داشت چه سخت بود خدایا عروج لیلاییش به روی شانه ی او گر چه گردنش افتاد به چشم نجمه نشد کم دمی از آقاییش تمام اهل حرم آمدند با عجله برای بردن آن قامت تماشاییش حسین جعفری: ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝