شب هشتم محرم غزل مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام
ازحرم تا که رسیدم به سرت ای پسرم
شد کمان قامتم و سوخت ز داغت جگرم
عمه ات گریه کنان آمده تا مقتل تو
پیش او خیز ز جا روح و روانم پسرم
چشم خود باز کن و گو سخنی با پدرت
رحم بنما به من ای ماه که من هم پدرم
ارباً اربا شده ای و شده ام مستاصل
بر سر نعش تو حیران شده با چشم ترم
تو بگو تا که چگونه بدن پرپر تو
به برآورده و جسمت ببرم سوی حرم
نه توانی به تنم مانده ز پیشت بروم
و نه جانی که تو را تا به سر خیمه برم
نظرم بود کمک حال من پیر شوی
چه کنم غرق به خون گشتی و من محتضرم
محمد حسین علیرمضانی
┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه👇👇
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرینhttps://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝