به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" دست ادب رو سینه مون/سلام بدیم از راه دور به قهرمان کربلا / به قلب زینب صبور به شام غربت حسین /به شاه بی سر السلام به اون شهید سر جدا / غریب مادر السلام به خیمه های سوخته / به داغ روی سینه ها به پیکرایِ بی سر و / سَرای روی نیزه ها زِ دست و پای زخمی و / زِ گوش پاره الامان زِ گونه های نیلی و / زِ گوشواره الامان امان زِ قلب زینب و / دل تموم مادرا آتیش روی دامن و / غارتگران معجرا چه داغها که دیده بود / دل عقیلة العرب چطور دَووم آورده بود /رسیده بود به نیمه شب با اون دل پریشونش /آروم می کرد مادرا رو یکی یکی توو دل شب /خوابوند همه بچه هارو برای اولین دفعه / نمازشو نشسته خوند ذکر و دعای امشبو/ با یه دل شکسته خوند بودن تموم مادرا / ولی رباب و نمی دید بین همین راز و نیاز /صدای گریه ای شنید شنید صدای ناله از / یه خیمه سوخته میاد هِی میگه مادرت فدات /چرا صدات درنمیاد داره لالایی میخونه / برا عزیز پرپرش تکون میده گهواره رو / همه ش به یاد اصغرش غنچه پرپرم لالا / علیِ اصغرم لالا (۴) لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲) گریه نکن بسّه رباب / اینقد دلم رو نسوزون گهواره خالی رو هِی / نده جلو چشام تکون با ناله می گفت بی بی جان / آب خوردم وبیقرارم آخه حالا شیر دارم و / دیگه علی رو ندارم باور نمی کنم هنوز / گرفتن از من گلمو میخوام با این لالایی ها / آروم کنم این دلمو لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲) خانم نشست کنارش و /یه کم آروم گرفت رباب فرمود عزیز دل من /حالا دیگه یه کم بخواب بخواب که فردا همه رو /می برن از کرب وبلا اسیری مون شروع میشه / از کوفه تا شام بلا صبح که شد دوباره باز /جسارتا شروع شد ادامه ی عذابها و/ غارتا شروع شد نشوندن اهل حرمو / رو ناقه های بی جهاز با این بی حرمتی چطور /طی بشه این راه دراز؟! به جز امام ساجدین /مردی کنارشون نبود به حال زین العابدین /رحمی توو کارشون نبود یکی یکی بچه ها رو /خانم سوار ناقه کرد همین که تنها موند کشید / از تَه دل ، یه آه سرد یادش اومد اون روزی که/ اومد به دشت کربلا بااحترام پیاده شد / دُورش بودن برادرا رو کرد به سمت علقمه; /کجایی ای برادرم ببین چه تنها شدم و /نامحرما دور و برم ببین که با شمر و سنان /راهیِ این سفر میشم با این همه جسارتا /هر لحظه خون جگر میشم عبور دادن قافله رو /به سمت گودال بلا تاکه دوباره خون بشه /دل زَنها و بچه ها با دیدن این بدنا / رو دشت داغ کربلا نوحه و ناله سردادن /همه به روی ناقه ها زینب دلشکسته تا /رسید کنار قتلگاه ناله زد ای برادرم /چطور بشم ازت جدا؟ دست خودم نیست داداش /دارن به زور می برنم الهی من فدای تو /شهید دور از وطنم ببین چقد غریبونه /داره میره قافله مون پاشو علی اکبرم / پشت سرم اذان بخون میرم ولی قرارمون / باشه بعد از شام بلا چهل روز دیگه میام /دوباره سمت کربلا “"""""""""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا)