بابا حسین جان... لب های او جز ناله آوایی ندارد دیگر برایش خنده معنایی ندارد بابا حسین جان... اکنون که اینجا آمدی باید بگوید جز این خرابه دخترت جایی ندارد بابا حسین جان... باید بگوید از غم تنهایی خود چون هم نشینی غیر تنهایی ندارد بابا حسین جان... یادش بخیر آن بوسه های گرم بابا حالا لبش سرد است و گرمایی ندارد بابا حسین جان... در کوچه های شام هم با گریه می گفت یک کاروان نیزه تماشایی ندارد! بابا حسین جان... تفسیری از ایثار و غیرت می شود چون از نسل زهرا است و همتایی ندارد بابا حسین جان... هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد وقتی که فهمیدند بابایی ندارد... بابا حسین جان... شاعر: محسن زعفرانیهبابا حسین جان... ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝