روضه و توسل ویژه ورود کاروان آل الله به وادی کربلا شب دوم محرم اَلسَّلامُ علیک یا مولای یا اباعبدالله گفت با کربُبَلا کعبه ، من از تو برترم تو بیابانی و من بیتِ خدایِ اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای من همه خونِ خدا جوشد زهر بام و درم کعبه گفتا مرد و زن برگِرد من آرد طواف من مطاف مسلمین از کهتر و از مهترم کربلا گفتا چه گویی هرشبِ آدینه من میزبان انبیا از اولین تا آخرم کعبه گفتا انبیاء بر گرد من گردیده اند تو کجا و من کجا تو دیگر و من دیگرم کربلا گفتا که روحِ انبیاء را کعبه ای ست آن منم ، زیرا مزارِ زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی در من بدنیا آمده این شرافت بس که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم * جانم به این ناله ها .. همینُ میخواد حضرت زهرا ناله تُ آزاد کنی .. بگی حسین دل خانمُ بردی بخدا اصحابِ عرش دعات میکنه .. گریه کن ها خودش دعات میکنه ، باباش دعات میکنه ، مادرش دعات میکنه ، برادرش دعات میکنه ، جدش دعاتون میکنه ..* کعبه گفتا مرتضی در من بدنیا آمده این شرافت بس که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصفِ اسماعیل باشد خاطراتِ هاجرم کربلا گفت این منم در خیمه گاه و قتگاه سعی هفت و دو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاهِ زمزم را کنار من ببین سالها و قرن ها جوشد ز دامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین! زمزم تو آبُ و من خونِ خدا را ساغرم کعبه گفتا بوده دهوالعرض از دامانِ من *روزی که زمین آفریده شد و آبها فروکش کرد ، اولین جایی که سر از بین ابها بیرون اورد کعبه بود ، خانه خدا بود ، محل کنونی خانه ی کعبه* کعبه گفتا بوده دهوالعرض از دامان من من همانا بر تمام آفرینش محورم *به اینجا که رسید دیگه کربلا جوابی نداد ، کی جواب داد؟!* ناگهان از حق ندا آمد حرم خاموش باش تو کجا و کربلا ؟!! هرچند هستی محترم هستی تو ، خلقتِ تو از طفیل کربلاست شرم گویی که من از کربلا بالاترم کربلا دارد به کل آفرینش افتخار کربلا گوید که من عرشِ خدا را زیورم من مزار پاک هفتاد و دو ثاراللهی ام من هم آغوشِ اباالفضل و علی اکبرم مضجع العشاق فرموده علی نام مرا شاهدم این لاله ی سرخ شهادت پرورم اشک زهرا ریخته بر دامن گلزار من بوی جنت میوزد از لاله هایِ پرپرم ذره ای از خاکِ من درد دو عالم را دواست خونِ ثارالله می جوشد ز هر نخلِ تنم این که میبوسند با هم انبیاء و اولیاء دستِ عباس است که افتاده به خاک معبرم گرچه در قلبم فراتُ دجله می جوشد مدام آبها به تشنگان افکنده بر جان آذرم در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین از رباب و حنجر خشکِ علی اصغرم کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:آرامش🙏