در شهادت امام جوادالائمه (ع) --------- وقتی نشست شعله ی آتش به پیکرش فریاد آب آب برون شد ز حنجرش آن طایری که داشت هوای مدینه را با سنگ کینه بود که بشکست شهپرش زهرا گریست از غم فرزند خود جواد زهری که داد همسر مولا به شوهرش مردی درون حجره فتاده بروی خاک قاتل ستاده خنده زنان در برابرش تا نشنوند ناله ی واغربتای او چندین کنیز هلهله کردند در برش از بس که گفت العطش از سوز تشنگی همرنگ کربلاست نفس های آخرش تکرار قتلگاست حریمی که جان دهد تصویر نینواست نگاه مکرّرش باید نوشت غربت او را چنین به گل گلچین نکرد جز به ره کینه پرپرش بر خاک حجره صورت خود را گذاشت لیک دیگر نگشت از تنِ خونین جدا سرش با آن که داشت آتش زهر جفا به دل دیگز ندید پیکر بی رأس ، خواهرش بر روی بام برده عدو پیکرش ولی بر نی ندید کودکی رأس مطهّرش زهرا ز داغ سوخت چو آلاله در بهشت "یاسر" بسوز در غم او مثل مادرش oo محمود تاری "یاسر" ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝