سلام.به بهانه ایام محرم و اربعین لازم دونستم یه خاطره آموزنده از سال گذشته یکی از دوستان براتون بگم...
نمیدونم چرا این بزرگترها و مخصوصا پیرمردها، بچهها رو درک نمیکنن، بچه بچهاس و نیاز به بازی داره، نمیشه انتظار داشت بچه بشینه و تفکر کنه که... پارسال...تو همین ایام
تو موکب کربلا نشسته بودیم، یکی اومده میگه آقااا این دوتا بچههای شما هستن؟... میگم آره... میگه جلوشونو بگیرید، همه رختخوابها رو ریختن بهم. فکر کنم انتظار داشت منم بگم آاااای بچههای بیادب بیاید بشینید اینجا نفسسسکشششاااا.
منم گفتم خب کار بدی نمیکنن که دارن بازی میکنن، البته خودم بهشون گفتم برید رو پتومتکاها بپّر بِپر کنید😜 خب بچهها رو باید درک کرد. اونم تو یه سفری مثل کربلا که سفر سختیه...
تو حرم امیرالمؤمنین هم سرهمین موضوع با دوتا خادم حرم به مشکل خوردم، بچهها کلی مُهر آورده بودن و بازیهای مختلف اختراع میکردن که یه خادم اومد همشونو جمع کرد. بچهها هم کلی ناراحت شدن رفتم به خادمه گفتم امام علی خیلی با بچهها بازی میکرد، همچنین رسول خدا. البته بصورت عربی دستپاشکسته.《کان علیبن ابی طالب یلعب مع الاطفال کثیراََ، ایضاََ رسول الله》
خادمه تاحدی راضی شد و بعدش دیگه گیر نداد. مهربون شد...
بعدش داشتیم بادکنک بازی میکردیم، یه خادمه خیلی باصدای بلند گفت، 《حاجی اینجا زیارت》بادکنک رو گرفت بترکونه، دوباره همون جمله رو تکرار کردم، ولی این قبول نکرد، و گفت اینجا زیارته، باخودم گفتم اگه امیرالمؤمنین الان تو صحن حرم بود میومد بابچههای من بازی میکرد. البته فکر کنم خادمه به حضرت هم گیر میداد..😳
اهل بیت علیهم السلام خیلی با بچهها بازی میکردن، خیلی جدی هم بازی میکردن، پیامبر یکبار با بچهها شتر بازی میکرد و بچهها روی کمر حضرت نشسته بودن و بازی میکردن، نماز دیر شده بود، میان دنبال پیامبر میگن آقا نماز دیر شد شما داری بازی میکنی؟ پیامبر گفت من شتر این بچه هستم اگر میخوای بیام نماز باید منو بخری ازشون، خلاصه پیامبر رو با چندتا گردو میخرن و بچه رضایت میده که پیامبر بره بهتره کودکان را در اینگونه اماکن دریابیم...تا زده نشوند.
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش