خبر نگاران منتظر
خبرنگاران زیادی از نقاط مختلف دنیا به نوفل لوشاتو آمده بودند.
امام خمینی با آرامش و وقار خاصی نشسته بود تا آنها سئوالاتشان را بپرسند. من خیلی خوشحال بودم چون با این برنامه، انقلاب مردم ایران در سطح جهانی مطرح میشد و صدای انقلاب به گوش مردم کشورهای دیگر نيز میرسید.
یکی دو خبرنگار که سوالشان را پرسیدند نوبت خبرنگار دیگری شد. قبل از اینکه خبرنگار سئوالش را بپرسد، امام از جایش بلند شد و شروع به حرکت کرد. با عجله خودم را به امام رساندم و گفتم: آقا کجا تشریف میبرید؟
امام با آرامش جواب داد: وقت نماز است.
گفتم: آقا دیگر این فرصت نصیب ما نمیشود که انقلاب را معرفی کنیم، خواهش میکنم چند دقیقه دیگر بنشینید تا سه چهار نفر دیگر سؤالاتشان را بپرسند.
امام با ناراحتی فرمودند: وقت نماز است و به سمت اتاق دیگري حرکت کرد.
من هاج و واج مانده بودم، خبرنگاران از من علت رفتن امام را میپرسیدند ...
کتاب پر پرواز ؛ ص