«بسم الله الرحمن الرحیم» ... و در ادامه من که چند روزی بی‌اشتها بودم، حسابی به ذوق آمدم و غذا خیلی باب میلم بود، پلو و مرغ، دلمه سبزیجات، خورش بامیه، ماست و سبزی و ترشی.🥟🥗🍗 جان تازه ای گرفتیم وپیش خدا، به‌خاطر قضاوتم، شرمنده شدم.😅 دختر پیرزن خوشرو، که از ما پذیرایی می‌کرد ساکن بغداد و مهندس بود و نوه ایشان که برامون چای آورد، دانشجوی پزشکی بود.😉 پیرزن عراقی مهربون، به پسرهای کوچک اسکناس هزار دیناری داد و به پسر من دو اسکناس داد که یکی را در ضریح امام حسین (علیه السلام)بیندازد.💶💶 مادرم هم به آن‌ها زرشک و نبات امام رضا(علبه السلام)را داد. در آخر از ما خواست که با هم عکس یادگاری بگیریم و ما را تا سر کوچه همراهی کرد و همان جا نشست، تا زائر بعدی را دعوت کند.😍 ❤️💫حب الحسین یجمعنا 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein