۱ (خطبه امام سجاد ع در شام) ای فرقه ی دون زاده ی خیر البشرم من فرزند حسین باغ علی را ثمرم من حسین را پسرم من علی را ثمرم من من حجت خلاق جهان فخر زمانم من باعث ایجاد همه کون و مکانم من سبط نبی سرور با عزت و شانم آیینه ی انوار حی دادگرم من من گوهر رخشنده ی شاه ثقلینم من شبل علی فاطمه را نور دو عینم من زاده ی آزاده ی لب تشنه حسینم بر خلق جهان بعد حسین راهبرم من جدم بود احمد که شه ملک وجود است یکتا گهر مخزن اسرار ودود است سرمایه ی هستی همه غیب و شهود است آن جلوه ی مرآت خدا را ثمرم من سرمست یزید است گر از جام شقاوت حق روز ازل داده به ما شوق شهادت زین شوق شهادت زده ایم چتر شفاعت دانید ذبیح الله حق را پسرم من ای فرقه ی گمره نکنید دعوی اسلام زین گونه مسلمان که شمایید نبرید نام بالله شقی تر ز شما نیست در ایام زین دعوی اسلام شما خونجگرم من آیا پدر من نبود زاده ی زهرا آیا نبود فاطمه خود بضعه ی طاها آیا نبود ختم رسل بر همه مولی پس از چه کنون بی کس و خوار نظرم من آیا پدر من نبود زاده ی حیدر آیا نبود زینت آغوش پیمبر پس از چه شهیدش بنمودید ز خنجر از کینه و بیداد شما دیده ترم من کشتید حسین را به صف ماریه از کین وان گه بنمودید اسیر عترت یا سین مانند اسیران که ز رومند و یا چین اندر غل و زنجیر به هر رهگذرم من یا سید سجاد اسیر سپه شام ای بسته به زنجیر ز بد عهدی ایام آذر ز کفش رفته دگر طاقت و آرام آیا که فتد جانب کویت گذر من ‏ زمینه:دست بالا @nohe_sonnati