❤️ | مسابقه قهرمانی 📝 یادداشتی از خانم منصوره مصطفی‌زاده، نویسنده ⁉️ شما در ابتدای یک هزارتو ایستاده‌اید. هزارتو که می‌دانید چیست؟ مسیرهای تودرتو و پیچیده‌ای که همه‌شان به بن‌بست می‌رسند، جز یکی؛ یعنی از بین آن همه چپ و راست پیچیدن‌ها و جلو رفتن‌ها فقط یک راه برای رسیدن به انتهای مسیر وجود دارد. فقط یک راه برای برنده‌شدن! 🌟 حالا شما در ابتدای مسیر هزارتو هستید. بفرمایید! قدم بردارید و جلو بروید ... جلوتر ... جلوتر ... اوه! حالا چه کار کنیم؟ راه، دو تا شد. یکی می‌رود راست و یکی چپ. هیچ معلوم نیست کدام یکی ما را در مسیر برنده‌شدن قرار می‌دهد. حالا فکر کن این دوراهی را یک کاری‌اش کردی، دوراهی بعدی چطور؟! حالا این یکی را کجا بپیچی؟! 💭 هی می‌پیچی و جلو می‌روی. انتخاب می‌کنی و جلوتر می‌روی تا اینکه می‌رسی به ... انتهای مسابقه؟! این را باش! می‌دانی چند میلیارد نفر دارند در این مسابقه شرکت می‌کنند؟! مگر به این سادگی‌هاست؟! تازه رسیده‌ای به اولین بن‌بست! مسیر جلوی رویت مسدودشده، باید برگردی! برگردی و بعد تازه باید کشف کنی کدام پیچ را اشتباهی پیچیده‌ای! اوه اوه! خیلی سخت شد، نه؟! متأسفم، راه برگشت وجود ندارد. تو در هزارتوی زندگی گیر افتادی! 😇 حالا گوشت را بیاور جلو تا بهت یک چیزی بگویم. کتابی هست که می‌تواند در مسیر این هزارتوی پرپیچ‌وخم زندگی، بهت راهنمایی بدهد. مثلاً، بگوید اینجا را باید مستقیم بروی، یا هر جا دیدی یک سمت تاریک است به‌سمت آن یکی مسیر بپیچ. عالی شد! کارمان خیلی ساده‌تر شد. 📒 حالا می‌توانی کتاب را بگیری دستت و سر هر دو راهی نگاهی بهش بیندازی. ببین این یکی را باید چه‌کار کنی؟ نوشته به راست بپیچی؟ خب! پس، چرا نمی‌پیچی؟ آها ... دیدمش! سمت راست یک مجسمه فلزی با یک تبر تیز ایستاده! یعنی باید یک جوری از کنار این رد شوی. خیلی ترسناک است، حق داری، ولی مطمئنی که همین سمت درست است دیگر، نه؟ پس بدو! آن‌قدر سریع بدو که تا بیاید تبرش را پایین بیاورد، رد شده باشی... ❤️ 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=21570