💎 | امین شعر فارسی 👌 مرور کوتاهی بر زندگی ادبی رهبر انقلاب 📚 کرایۀ کتاب باب بود آن‌وقت‌ها. کتاب را از کتاب‌فروشی کرایه می‌کرد و به ازای هر شبی که کتاب دستش می‌ماند، یک ریال کرایه باید می‌داد. کتاب‌های قطور شعر و داستان را کرایه می‌کرد. پولش نمی‌رسید کتاب‌ها را چند شب نگه دارد. همه را یک‌شبه تمام می‌کرد تا فردا یک‌‌ریالی دیگری بدهد و کتاب تازه‌ای بگیرد. 🌿 عضو قدیمی کتابخانه عشق به کتاب‌های شعر و رمان، او را می‌کشاند تا کتاب‌خانۀ آستان قدس. خوبی‌اش این بود که یک‌ریال کرایه را هم نمی‌خواست. دریای کتاب‌ها رایگان بود. روزها آنجا می‌رفت و مشغول مطالعه می‌شد. به‌قدری غرق مطالعه بود که ‌گذشت زمان را متوجه نمی‌شد. صدای اذان که از بلندگو پخش می‌شد، به خودش می‌آمد که ظهر شده است.... 📚 هزار جلد اول درس خارج بود. سنگین و وقت‌گیر. پنج سال طول کشید. در همین مدت، باز پیوسته کتاب می‌خواند. کمتر رمانی بود که آن‌وقت‌ها اسم کتابی آورده شود و او نخوانده باشد. پیش از آن‌که از مشهد راهی قم شود، بیش از هزار رمان خوانده بود. شعر هم سر جای خودش. 🌻 شب‌های شعر مشهد عبدالعلی نگارنده، سرگرد بازنشسته و پیرمرد نازنینی بود. چیزی که به او با آن روحیۀ لطیفش نمی‌آمد، این بود که یک روز سرگرد بوده باشد! نگارنده، میزبان جلسات «انجمن ادبی فردوسی» بود؛ محفل شعرخوانی هفتگی که سیدعلی هم در آن شرکت می‌کرد... 🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23008