کوشش کنید که در عمل کتاب شما قرآن باشد ....قرآن را که کتاب ماست و کتاب شماست، کوشش کنید که به حقیقت، کتاب باشد. کتاب ما به حقیقت باشد نه فقط لفظاً بگوییم که کتاب ما، قرآن است. نبی ما، رسول اکرم است. امام ما، علی بن ابی‌طالب است لفظ، آسان است. آسان است که من بگویم شیعه علی بن ابی طالبم لکن شیعه چی است؟ آنی است که دنبال او باشید... شیعه پیرو است. اگر بنا باشد که ما، هی دم بزنیم که شیعه‌ایم لکن در عمل هیچ پیروی نداشته باشیم یا پیروی‌مان بسیار ضعیف باشد، ما به حسب واقع، شیعه نیستیم، به حسب ادعا شیعه هستیم. اگر ما ادعامان این باشد که قرآن، کتاب ماست لکن هیچ صفحه‌ای از قرآن را به آن عمل نکرده باشیم، قرآن را ادعا داریم که کتاب ما است، به حسب واقع کتاب ما نیست. اگر ما بگوییم پیغمبر، پیغمبر ما هست، ادعایش آسان است، لکن تا پیروی ازش نکنیم، نمی‌توانیم بگوییم پیام‌آوری است از خدا. اگر ما به حرف او اعتنا نکنیم، پیامبریش برای ما فایده ندارد، و اگر چنانچه به حرف اولیا عمل نکنیم، شیعه‌گریش برای ما فایده ندارد، فایده‌اش ضعیف است کوشش کنید که در عمل کتاب شما قرآن باشد و پیامبر شما، رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم باشد، و امام شما، علی‌بن ابی‌طالب سلام الله علیه صحیفه امام رحمت الله علیه ج۱۰، ص ۵۳۲