برادر، در مكايد نفس و شيطان دقيق شو. بدان كه نمى‏گذارند تو بيچاره يك عمل خالصى بكنى و همين اعمال غير خالصه را كه خداوند به فضلش از تو قبول كرده نمى‏گذارند به سر منزل برسانى. كارى مى‏كنند كه به واسطه اين عجب و تدلّل بيجا همه اعمالت به باد فنا برود، اين نفع هم از جيبت برود . از خدا و رضاى او كه دورى، به بهشت و حور العين هم نمى‏رسى سهل است مخلّد در عذاب و معذب در آتش قهر هم مى‏شوى تو گمان كردى به واسطه اين اعمال پوسيده گنديده سر و دست شكسته مخلوط به ريا و سمعه و هزار مصيبت ديگر، كه هر يك مانع از قبولى اعمال است، استحقاق بر حق تعالى پيدا كردى؟ يا از محبين و محبوبين شدى‏ عابد در مقام تفاخر گويد من فلان عمل را كردم. و ديگران را تنقيص كند و اعمال خود را بزرگ شمارد. گاهى هم تصريح نمى‏كند ولى چيزى مى‏گويد كه لازمه‏اش تزكيه نفس است. و عالم گويد به غير: تو چه مى‏دانى؟ من فلان كتاب را چندين دفعه ديدم، چندين سال در مجامع علمى بودم و اساتيد و اساطين ديدم و زحمتها كشيدم، كتابها نوشتم، تصنيف و تأليفها كردم. و همينطور. ... و انسان بايد خيلى مواظبت از حال خود كند و در اطوار و اعمال خود دقيق شود كه مكايد نفس و دامهاى شيطان خيلى دقيق است و كمتر شخصى مى‏تواند از آن نجات پيدا كند. ممكن است انسان با يك اشاره در غير موقع يا يك كنايه بيجا از اهل دورويى و دو زبانى به شمار آيد. و شايد انسان تا آخر عمر مبتلاى به اين رذيله باشد و خود را صحيح و سالم و پاك و پاكيزه پندارد. انسان بايد مثل طبيب دلسوز حاذقى و پرستار شفيق مطلعى از حالات نفس و اعمال در اطوار و اعمال خود دقيق شود چهل ‏حديث حدیث عجب