18سالگی سند خردمندیست. بارها زندگی ابوعلی سینا را مثال زده ام باز هم می گویم که ایشان گفتند: من هرچه یاد گرفتم تا 18 سالگی بود و از آن به بعد هیچ چیزیاد نگرفتم. ابن سینا این مسیر را به خوبی طی کرد و بالا رفت و وقتی به سن خردمندی یعنی 18 سالگی رسید، دیگر توانایی های او قابل اندازه گیری نیست.  و مثال هایی از این قبیل، شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی و غیره هستند. رسیدن به این مرحله تجربه ی شخصی است و بچه های ما در 18 سالگی باید به این مرحله برسند که آخرین مرحله ی مخروط رشد است. در این مرحله که به خردمندی رسیدند دیگر ما با آن ها کار نخواهیم داشت.  سن تشکیل خانواده 18 سالگی است چون از دو حال خارج  نیست یا نظام آفرینش خطا می کند یا ما انسان ها نظام آفرینش 18 سالگی را سن عقل و تشکیل زندگی قرار داده. ما اشتباه می کنیم که سن ازدواج را بردیم 30 سالگی و با شرایط تحصیلات عالیه و کار خوب و ....  اگر نظام آفرینش قرار بود که خطا داشته باشد که تا حالا نابود شده بود چون این نظام آن قدر باعظمت است که کوچکترین اشتباه نابودش می کند. پس تا به حال که نابود نشده نشان دهنده این است که ذره ای خطا و اشتباه نداشته و ندارد و این ما هستیم که داریم اشتباه می کنیم و مراحل را درست طی نمی کنیم.  در نتیجه بچه ی 25 ساله ی ما هنوز بچه ست. ما دوران کودکی را کم کرده ایم و دوران نوجوانی را طولانی کرده ایم. می گیم آقازاده چرا ازدواج نمی کنند؟ آخه تازه فوق لیسانسشو گرفته، حالا دکتراشو بگیره، هنوز خونه نداره، ماشین بخره و.... مثلی هست که میگه یک سنی ازدواج کن که بچه هات بگن به جان پدرم، نگن به ارواح خاک پدرم. (ادامه دارد...) {قسمت27} [مباحث کودک متعادل ] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده