💠نامه انسان ساز‌(۲) امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه می فرماید: - و رمیة المصائب و انسان آماج مصیبت است "رمیة" از "رمی" به معنای پرتاب تیر است؛ گویی مصیب ها مانند پرتاب تیر به سوی انسان پرتاب می شود - و عبد الدنیا و انسان عبد دنیا است؛ یعنی انسان گرفتار دنیا است و آزاد نیست - و تاجر الغرور و انسان تاجر الغرور است "غرور" به معنای ضرر است؛ در حقیقت دنیا تجارتی دارد که همراه با ضرر است - و غریم المنایا و انسان همیشه از نیستی ها و نابودی ها متضرر است "منایا" به معنای نابودی ها و نبودن ها است - و أسیر الموت و انسان در چنگال مرگ است[همیشه مرگ در دنبال او است] - و حلیف الهموم و انسان هم سوگند با رنج و مصیب است "حلیف" از "حلف" به معنای سوگند است - و قرین الأحزان و انسان همسایه ی حزن است - و نصب الآفات و انسان هدف آفت ها و آسیب ها است - و صریع الشهوات و انسان به خاک افتاده شهوات است گویی انسان همواره در جدال با شهوات است و اغلب اوقات مغلوب می شود و به خاک می افتد - و خلیفة الأموات و انسان جانشین مردگان است این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام بازگشت به "ساکن مساکن" دارد که گذشت و بدان که امیرالمؤمنین علیه السلام تاکنون هفت صفت از نفس خویش برشمرد و از صفات فرزندش چهارده صفت را برشمرد که در حقیقت بازگشت به نوع انسان دارد، پس به ازای هر یک از آنِ خویش، دو تا برای او قرار داد، پس باید در آن اندیشه روا شود @noornama