برهان سبر و تقسیم برخی از علمای شیعه برای بیان علت غیبت حضرت حجت علیه السلام، از برهان سبر و تقسیم استفاده کرده اند؛ به این صورت که تمام فرض ها و احتمالات را مطرح نموده و از بین تمام فرض های طرح شده تنها یک احتمال را به واقع نزدیک دیده اند و باقی آنها را با استدلال کنار گذاشته اند. امام کاظم علیه السلام در پاسخ به فردی که گفت: «فَقُلْتُ لَهُ يَا غُلَامُ مِمَّنِ الْمَعْصِيَةُ» گناه از چه کسی صادر می شود؟ از همین برهان استفاده می برد و می فرماید: «إِنَّ السَّيِّئَاتِ لَا تَخْلُو مِنْ إِحْدَى ثَلَاثٍ- إِمَّا أَنْ تَكُونَ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَتْ مِنْهُ- فَلَا يَنْبَغِي لِلرَّبِّ أَنْ يُعَذِّبَ الْعَبْدَ عَلَى مَا لَا يَرْتَكِبُ- وَ إِمَّا أَنْ تَكُونَ مِنْهُ وَ مِنَ الْعَبْدِ وَ لَيْسَتْ كَذَلِكَ- فَلَا يَنْبَغِي لِلشَّرِيكِ الْقَوِيِّ أَنْ يَظْلِمَ الشَّرِيكَ الضَّعِيفَ- وَ إِمَّا أَنْ تَكُونَ مِنَ الْعَبْدِ وَ هِيَ مِنْهُ» ارتکاب گناهان از سه حال خارج نیست: یا از خداوند سر می زند و هرگز چنین چیزی نیست و اصلا شایسته پروردگار نیست که بنده را به خاطر گناهی که نکرده عذاب کند؛ و یا از خدا و بنده هر دو با هم سر می زند، که چنین نیست زیرا شایسته نباشد که شریک قوی به شریک ضعیف ستم کند؛ و یا اینکه از بنده سر می زند که همین طور هم هست. محقق طوسی از طریق همین برهان می گوید: و أما سبب غيبته فلا يجوز أن يكون من الله سبحانه و لا منه كما عرفت فيكون معي المكلفين، و هو الخوف الغالب و عدم التمكين و الظهور يجب عند زوال السبب اما سبب غيبت امام دوازدهم، پس جايز نيست كه از جانب خداي سبحان و يا از جانب خود آن حضرت باشد؛ بلكه - همانگونه كه شناختي، - از مردم و مكلفين است و آن خوف غالب و تمكين نداشتن مردم از امام است و هر موقع اين سبب زايل شود يعني مردم تمكين و اطاعت از امام نمايند ظهور واجب مي‌شود. شیخ طوسی به همین سبب می گوید: و أما ما روي من الأخبار من امتحان الشيعة في حال الغيبة و صعوبة الأمر عليهم و اختبارهم للصبر عليه فالوجه فيها الإخبار عما يتفق من ذلك من الصعوبة و المشاق لا أن الله تعالى غيب الإمام ليكون ذلك و كيف يريد الله ذلك و ما ينال المؤمنين من جهة الظالمين ظلم منهم لهم و معصية و الله تعالى لا يريد ذلك بل سبب الغيبة هو الخوف على ما قلناه اخباري كه دال بر امتحان شيعه در زمان غيبت و دشواري كار بر ايشان و آزمايش صبر آنان بر غيبت است، صرفاً خبر دادن از سختي‌هاي ايشان است، نه اين كه خداوند متعال امام عليه السلام را غايب نموده تا اين كه مردم را امتحان كند و چگونه خداوند چنين چيزي را اراده كند در حالي كه لازمه آن، ظلم و معصيتي است كه از جانب ستمكاران بر مؤمنان مي‌رود و خداي متعال اين را نمي خواهد بلكه سبب غيبت همان ترسي است كه گفته ايم