💠 امام زمان علیه السلام در صحیفه ی سجادیه(۵) ─⊰⊹❋✿ رب صل علی اطائب أهل بیته خطاب "رب" به تقدیر حرف نداء از آن جهت است که مقام ربوبیت خداوند متعال را تذکر دهد و مقام ربوبیت مقام تربیت الهی است و لذا است که می فرماید: «ادبني ربي» و نمی فرماید: «ادبنی الهی» چون در مقام بیان تربیت است. "اطائب" جمع "اطئب" است همانگونه که "افاضل" جمع "أفضل" است و موارد دیگر ─⊰⊹❋✿ الذین اخترتهم لامرک "اختیار" و "اجتباء" و "اصطفاء" در قرآن و روایات از نظر معنا نزدیک به هم دیگر هستند؛ ولی از آن جایی که مترادف نیستند، باید بین این لغات تفاوتی وجود داشته باشد و بنظر می رسد که مفهوم" اختیار" اخص از" اصطفاء" و "اجتباء" باشد و به هر حال اختیار به معنای «تقدیم هر شخصی یا هر چیزی بر غیر است»، مانند آنکه شاگردی در بین اساتید استادی را برمی گزیند و این بدان معناست که او این استاد را بر دیگر اساتید مقدم داشته است و به همین معنا در قرآن کریم آمده است: «وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَىٰ» که اختیار مقدمه است برای مخاطب قرار دادن "امر" به معانی متعددی آمده است؛ اما مقصود در اینجا معنای خاصی از ولایت مطلقه و ریاست عامه است است که قرآن مجید فرمود: «اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم» و خداوند متعال اهل بیت علیهم السلام برای این جهت اختیار نموده است ─⊰⊹❋✿ و جعلتهم خزنه "خزن" جمع "خازن" به معناي جمع، ضبط و نگه داري كردن در محل معين است؛ ائمه اطهار علیهم السلام خازن علم الهی هستند و علم الهی را حفظ می کنند. همانگونه که مردم اشیاء گران قیمت خود را در جاهای مطمئن نگه دارای می کنند، علم الهی نیز نزد ائمه نگه داری می شود؛ چرا که اشرف تر و قیمتی تر از علم وجود ندارد. ─⊰⊹❋✿ و حفظة دینک "حفظة" جمع حافظ از ريشه "حفظ" به معناي نگهداري چيزي از ضايع شدن و تلف گشتن است و از همین معناست که ائمه اطهار علیه السلام حافظ دین هستند و دین را در مقابل تمام بدعت ها و تحریف ها حفظ می کنند ─⊰⊹❋✿ و خلفاءک فی أرضک "خلیفه" کسی است که قائم مقام دیگری باشد و "خلیفه" باید واجد جمیع کمالات و ملکات آن مستخلف باشد تا بتواند جانشین او گردد ─⊰⊹❋✿ و حججک علی عبادک "حجج" جمع حجّت از ريشه "حجّ" به معناي دليل و برهان است و بنابراين "حجج الله" به معناي برهان‌ها و دليل‌هايي است كه از جانب خداوند نصب شده‌اند. عبد" یعنی کوبیده شده و عرب به راهی که کوبیده و صاف شده باشد می گوید: «طریق المعبد» یعنی راه کوبیده شده، صاف شده، هموار شده و به ماشین هایی که زمین ها را صاف می کند "عابد" یعنی کوبنده می گویند و "عابد" به کسی می گویند که نفس خودش را سرکوب کرده باشه و تبدیل به جاده ی هموار شده باشد. وتا ابن جاده هموار و صاف نباشد نمی تواند الطاف الهی را دریافت کند. @noornama