آنچه از روایات فوق حاصل است به شمارش ذیل است: ۱. جنس این پرچم از پنبه، کتان، ابریشم و حریر نیست و بلکه از برگ های بهشتی است. و همین امر باعث می شود که این پرچم محفوط بماند و از بین نرود: «کل نعیم زائل إلا نعیم أهل الجنة» ۲. برای بار نخست، این پرچم در جنگ بدر و توسط حضرت جبرئیل از آسمان آورده شد که پیامبر خود آن را نشر داد. و بار دوم امیرالمؤمنین در جنگ جمل آن را نشر داد. ۳. خاصیت اعجاز آمیز این پرچم این است که قلب هر مومنی به پشتوانه پرچم و صاحب آن، از پاره های آهن سخت تر و مستحکم شده و نیرو و قوت چهل مرد به او داده می شود و در مقابل به هلاکت رساننده ی دشمنان است که همراه آن نیز فرشتگان برای نصرت فرود می آیند. بنابراین به پشتوانه ی این پرچم فتح نیز خواهد بود. ۴. این پرچم بعد از جنگ جمل هرگز گشوده نخواهد شد تا اینکه قائم قیام کند. ۵. در روایت نخست ظاهر آن است که این پرچم نزد اهل بیت باقی می ماند تا به قائم برسد و بنابر روایت ثانی این پرچم نزد حضرت جبرئیل باقی می ماند تا اینکه آن را برای حضرت قائم فرود می آورد. مفاد روایت نخست صحیح است و مفاد روایت ثانی می تواند از باب تقیه باشد؛ زیرا همچنان که گفتیم خلفای جور بدنبال تصاحب مواریث بوده اند. علامه ی مجلسی در این باره گفته است: «يمكن أن يكون نفي كونها عندهم تقية لئلا يطلب منهم سلاطين الوقت أو بعد الغيبة رفع إلى السماء ثم يأتي بها جبرئيل أو يكون راية أخرى غير ما مر» ممکن است نفی کردن حضرت این را که این پرچم نزد ایشان باشد، تقیه باشد تا سلاطین جور وقت از آنان نخواهند که آن را بیاورند، یا وجه این نفی کردن این باشد که بعد از غیبت به آسمان رفته و جبرئیل آن را می آورد، یا پرچم دیگری غیر از آنچه گذشت را جبرئیل بیاورد. در هر حال نمی توان وجود این پرچم نزد دیگر اهل بیت علیهم السلام را نفی کرد، چنانچه که خود اهل بیت در مواقعی به این پرچم استدلال کرده و آن را نشان داده اند، مثل زمانی که محمد بن عبدالله ادعای امامت کرد و سپس حضرت دستور داد تا کیسه ای را بیاورند تا از درون کیسه پرچم عقاب را خارج کنند: «...فمد یده إلی خرقة ثم قال: هذه عقاب رایة رسول الله». بنظر احتمال ثانی علامه ی مجلسی هم درست نباشد[در طول غیبت این پرچم نزد حضرت جبرئیل است] به این دلیل که قبل از قیام امام زمان در مکه، ایشان همراه این پرچم از مدینه به مکه می روند: «خرج صاحب هذا الأمر من المدینة إلی مکة بتراث رسول الله. قلت: و ما تراث رسول الله؟ فقال: سیفه و درعه و عمامته و برده و رایته...» و حال آنکه در روایت آمده هنگام خروج از مکه این پرچم را حضرت جبرئیل می آورد. ۶. از ظاهر روایت برمی آید که این پرچم ابتدا در مکه و سپس در نجف گشوده خواهد شد و در روایتی خاصا آمده است که امام زمان علیه السلام در نجف، روز ها لشکر سفیانی را دعوت می کند و چون آنها سرپیچی کنند و آغازگر جنگ باشند، حضرت این پرچم را می گشاید که همراه آن پیروزی و فرود آمدن فرشتگان خواهد بود: «يقدم القائم حتى يأتي النجف فيخرج إليه من الكوفة جيش السفياني وأصحابه، والناس معه... فإذا كان يوم الجمعة يعاود فيجئ سهم فيصيب رجلا من المسلمين فيقتله فيقال إن فلانا قد قتل فعند ذلك ينشر راية رسول الله». در "معه" روایت فوق دو احتمال داده شده است و برخی آن را به یاران امام زمان و برخی آن را به یاران سفیانی برگشت داده اند و ظاهر این است که به جیش سفیانی بازگردد. ۷. زمانی که این پرچم توسط امام زمان نشر داده شود، کسی از شرق و غرب باقی نمی ماند جزء آنکه آن را لعنت کنند بخاطر آنچه که از بنی هاشم قبل ظهور دیده اند: «إذا رفعت رایة الحق لعنها أهل الشرق و الغرب، قلت له ممن ذلک؟ قال: مما یلقون من بنی هاشم» و در روایت دیگر آمده به سبب آنچه از اهل بیت قبل از ظهور می بینند: «إذا ظهرت راية الحق لعنها أهل المشرق وأهل المغرب، أتدرى لم ذاك؟ قلت: لا، قال: للذي يلقى الناس من أهل بيته قبل خروج». بیان "اهل بیت" و "منا" در معنای عام تنها اختصاص به امامان دوازده گانه یا معصومین ندارد و بلکه تمام شیعیان از آن جهت که خلقت آنها از همان طینت نبی اکرم و ائمه ی هدی است، از اهل بیت به شمار می آیند، مانند سلمان که منا بود و پرسیده می شود که آیا نسب سلمان به شما می رسد که منا باشد؟ حضرت در پاسخ می فرماید: طینت او از پایین طینت ما خلق شده است: «إن الله خلق طینتنا من علیین و خلق طینة شیعتنا من دون ذلک فهم منا». و ممکن است بیان "منا" و "اهل بیت" به لحاظ نسب باشد و به شخصیت منفی اطلاق شود، مانند محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به طباطبا که خروج کرد و ادعا کرد که قائم است: «قلت للرضا رأيت فی النوم کان وجه قفص وضع علی الأرض فيه أربعون فرحا، قال: إن کنت صادقا خرج منا رجل فعاش أربعون یوما فخرج محمد بن ابراهیم طباطبا فعاش أربعین یوما»