حکومت اسلامی(۱۲) امیرالمؤمنین علیه السلام، در ادامه، از خصوصیت فرماندهان منتخب می گوید و سپس ویژگی خانواده ی نظامیان را می شمارند که مالک باید خود را به آنها نزدیک کند. - فول من جنودک أنصحهم فی نفسک الله و لرسوله و لإمامک ولایت بده(عهده دارش کن و انتخاب کن) از سپاهیانت، آن کسی که خیرخواه تر است برای خدا، رسول خدا و امام تو "نُصح" یعنی خالص و لذا به خیرخواهی خالصانه نصحیت گفته می شود امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «صَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ» خیره خواه و نیک خواه ترین مردم برای خودش کسی است که مطیع ترین آدم در مقابل خداوند است - و أطهرهم جیبا و پاک دامن تر‌(عفیف تر) است امیرالمؤمنین علیه السلام، از عفت و امانت به "طهارت جیب" کنایه می آورد، زیرا آنکه سرقت می کند، مسروق را در جیب و گریبان خویش می نهد. - و أفضلهم حلما ممن یبطی عن الغضب حلیم تر است و از کسانی هستند که بطیء الغضب اند "حلم" به مطلق صبر گفته نمی شود و مقصود از آن صبر در برابر غضب است و هر کس که قدرتش بیشتر است، باید حلمش نیز بیشتر باشد. و چنانچه به خشم آید قدرتش وادار به ستم نکند که چنین فردی نزدیک ترین در روز قیامت به خداوند سبحان است: «ثلاثة هم أقرب الخلف إلی الله عزوجل یوم القیامة حتی یفرع من الحساب - رجل لم تدعه قدرة فی حال غضبه- إلی أن یحیف علی من تحت یده» "بطی الغضب" کسی است که خیلی دیر به خشم در می آید - و یستریح إلی العذر و راحت تر عذر را قبول می کند - و یرأف بالضعفاء و با ضعیفان و بی پنهان رأفت بیشتری دارد "رأفت" به معناي رِقّت و رحمت، بلكه شدّت رحمت است. برخي گفته‌اند: رأفت شديدترين مرتبه رحمت است و بر اين اساس" رأفت" به معناي رحمت شديد خالصي است كه از هر نوع كراهت و ناگواري، هرچند به صلاح، دور باشد. در فرق بين رأفت و رحمت كه هر دو در اصل معنا مشترك است، گفته شده: رأفت، مخصوص به اشخاص مبتلا و بيچاره است؛ ولي رحمت اعم است(تفسیر تسنیم ج ۷ ص ۳۲۱) رحمت مطلق خدا فراگير و همگاني است؛ اما اگر كسي به رنج و نياز مبتلا شد، افزون بر آن رحمت عام، از رأفت الهي نيز بهره مي‌گيرد. رأفتْ رحمتي است مقيّد به تفقد نسبت به رنجور و نيازمند و براي دفع بلاست؛ اما رحمت، مطلق است؛ يعني هم براي رفع و هم براي دفع است(تفسیر تسنیم ج ۷ ص ۳۵۲) - و ینبوا علی الأقویاء و با اقویاء(قدرتمندان) محکم برخورد کند - و ممن لا یثیره العنف و از کسانی انتخاب کن که درشتی(خشن بودن) او را به فساد نکشاند "عنف" به معنای خشونت است و مقابل آن ‌"رفق قرار دارد؛ علامه ی مجلسی می آورد: « رفق به معنی آسان گرفتن است و ضد عنف و سخت گیری و تعصب است»(بحار ج ۷۲) - و لا یقعد به الضعف و کسانی را انتخاب کن که ترس او را زمین گیر کند - ثم ألصق بذوی المروءات و الأحساب سپس خودت را بچسبان‌(نزدیک کن) به صاحبان جوانمردی و اصل و نسب دار(از نظامیان) "ذوی الحساب" یعنی کسانی که ریشه دارند و صاحب اصل و نسب اند؛ علامه مجلسی می آورد: ««حسب» به معنای بزرگی و مجدی است که از ناحیه پدران حاصل می شود و بر شرافت حاصل از کارهای نیک و اخلاق کریمه نیز اطلاق می شود، اگر چه از جهت پدران نباشد. در قاموس گفته: «حَسَب» آن چیزی است که از افتخارات پدرانت انسان محسوب می کنی و یا مال و تدین و کرم و شرافت در فعل و یا کارهای شایسته یا شرافت ثابت در پدران و یا در خاطر می باشد؛ یا این که حسب و کرم گاهی در کسی که پدران با شرافتی نیز ندارد، پیدا می شود، در حالی که شرافت و مجد جز به سبب پدران حاص نمی گردد»(بحار ج ۷۰ ص ۲۲۹) "جوانمردی" مجموعه ای از فضایل است که در شخصی جمع شده است و او را از کار های پَست نگه می دارد. و فرمود پیامبر: «من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم يکذبهم و دعدهم فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته و وجبت أخوته و حرمت غیبته» کسی که با مردم بدون ستم رفتار کند؛ هنگام سخن گفتن با آنها دروغ نگوید؛ و در پیمانش خلف وعده نکند، از آن دسته کسانی است که مروتشان کامل است؛ عدالت شان آشکار؛ برادری شان لازم؛ و بدگویی شان حرام. - و أهل البیوتات الصالحة و آن هایی که اهل خانه های صالح اند - و السوابق الحسنة خانواده ای که دارای سوابق حسنه هستند - ثم أهل النجدة و الشجاعة و السخاء و السماحة خانواده هایی که اهل دلاوی و شجاعت و بخشنده و بلند نظر اند. "شجاعت" حالت اعتدال است که بین جبن و تهور قرار دارد که توضیح آن گذشت و "نجدة" شدت در شجاعت است. هر آن که بخشی را دهد و بخشی را باقی گذارد، "سخاوتمند" است، و هر آنکه اکثر را بخشد و چیزی برای خویش باقی نگذارد، صاحب "جود" است، و هر آنکه سختی را تحمل می کند و دیگری بر رسیدن به خواسته اش بر خود برمی گزیند صاحب "ایثار" است. اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama