بسم الله الرحمن الرحیم 📜 📚🖇 وارد حرم شدم برای انجام ختمی که شنیده بودم رد خور نداره . زیارت نامه رو خواندم و رفتم سمت ضریح ~سلام 😭 دختر موسی بن جعفر! می خوام ختم استخیر الله رو زیر قبه شما انجام بدم . می دونم این ختم باید زیر قبه امام حسین ع خوانده بشه اما من که دسترسی به کربلا ندارم. شما دختر همان خاندانی، نوه امام حسینید 😭😭😭 یا فاطمه معصومه ؛ کار این بچه رو درست کن ، نمی خوام دستم به خونش آلوده بشه ؛ اگه رفتنیه خودش بیفته ، اگر هم صلاح به موندنشه ، دلمو آروم کن تا بتونم پای سختی هاش بایستم . 😭🙏😭 ..... خیلی سبک شده بودم . نمی دونم درد دل با خانم من رو آروم کرده بود یا ختم استخیر الله ؟ * زهرا جان با یکی از اقوام صحبت کردم ، بیمارستان خوب می‌شناسه بریم...... سقط کن تمام بشه ~ احمد جان ! چرا عجله داری؟ صبر کن، ببینیم خدا چی میذاره جلو پامون؟ * صبر؟ یعنی چی زهرا؟؟ خدا به ما عقل داد، قدرت انتخاب داده!! زهرا نگو که از حرفت برگشتی!! تو به من قول دادی!! مگه نگفتی هر کاری می کنی تا حالم خوب ش؟ من فقط با رفتن این بچه کمی آروم میشم.!! ~ احمد جان عاقلانه فکر کن، قانون اجازه نمیده جنین ۴ماهه رو سقط کنیم!! شرعا هم اجازه نداریم، حتی اگه چند هفتش باشه هم سقطش حرامه احمد! حراااااام * حرف از شرع و قانون نزن 😡 کدومشون قراره پاسخگوی درد ما و اون بچه باشند، صدور حکم و قانون راحته!!! این ماییم که زیر بار این سختی استخونمون خرد میشه!! ~ تو برام مهمی احمد ولی با سقط بچه موافق نیستم. ~ حرفت شرع و قانونه دیگه؟؟!باشه من موافقت هر دو رو می گیرم . قبول؟؟ * باشه تو مجوز شرعی بیار من حرفی ندارم. ..... احمد فردای اون روز کفش اهنی پوشید و به اتفاق یکی از دوستانش رفت به دفاتر مراجع مختلف. همه مراجع! حتی کسانی رو که خیلی قبول نداشت اما هیچ مرجع تقلیدی مجوز این کار رو نداد که نداد . همه می گفتن زمانی سقط مجوز داره که موندن بچه برای مادر ضرر داشته باشه؛ صرف بیمار بودن، دلیل نمیشه ....