📚«و بر اخلاص خود تهمت نهادن.» ☘️در میدان‌های پیشین بیان می‌کرد که به مرحله‌ی اخلاص برسید، یعنی خودتان را خالص کنید. 👈اما در میدان چهل‌ودوم بیان می‌کند که نیاز نیست بدی‌های خود را ترک کنیم، بلکه  نیکی‌های خود را هم باید دور بریزیم. ☘️جایی بیان می‌کرد که تمام رذالت‌‌های خود را کنار بگذارید و به اخلاص برسید. 👈الآن بیان می‌کند که اخلاص خود را هم کنار بگذارید، فایده‌ای ندارد! 📚«بر اخلاص خود تهمت نهادن» 👈یعنی سریع بگویید "من اخلاص ندارم، یعنی خالص نشده‌ام، پاک نشده‌ام و جایگاهی که کسب کرده‌ام، اصلاً جای مهمی نیست." ☘️«تهمت نهادن» یعنی بگویید "اصلاً تو هیچی  نیستی، به آن اتهام بزنیم و بگوییم، چندان جایگاه بزرگی پیدا نکرده‌ای." 🔺بنابراین هر کسی احساس کرد که اهل طریقت شده، به مقامی رسیده و فلان شده؛ همین الآن باید از این فرار کند. 💚«دیو بگریزد از آن عمر که قرآن خوانند.» 👈یعنی اگر به این نقطه یا جایگاه رسیده‌اید که من با قرآن خواندن و عبادات خودم به نقطه‌ی تعالی برسم، حتی دیو هم باید از شما فرار کند! یعنی دارید اشتباه می‌کنید! (البته می‌گویم معانی مختلفی می‌توان از آن برداشت کرد.) 🔺بنابراین ادعای اخلاص نکنیم. 🔺خیلی جالب است که دیگر از این به بعد اگر شما ادعا کنید، آزمایش‌های دشواری پیش رو دارید. 👈یعنی اگر ادعا کنید که من عاشق خداوند هستم، دیگر شوخی ندارد و شما را در منگه می‌گذارد که ثابت کنید عاشق خداوند هستید. ☘️آدمی که فرار می‌کند؛ وقت ادعا و درگیری با دیگران و اینکه بخواهد دیگران را سنجش کند، ندارد و فقط با سرعت به سمت پروردگار می‌دود. ☘️زندگی او زندگی عادی است، اما از درون تشنه است و همین‌طور پله‌ها را چهارتا یکی طی می‌کند و می‌دود و می‌رود تا به ملاقات و دیدار برسد. ☘️بنابراین، از اخلاص هم دست می‌شوید. ☘️یعنی تمام جوامع عرفانی، دینی و مذهبی که برای او هویت ساخته را از تن در می‌آورد و می‌گوید "من اینها نیستم." https://eitaa.com/noorveshghelahi