📚 آیا می توان به اَبَر مسائل دوران مدرن به روش استفتایی پاسخ داد؟
🔸 یکی از ارکان فهم موضوعات جدید و مواجهه اندیشه اسلامی با آنها، فهم کامل و با تمام اجزاء آن موضوع به همراه پیشینه ی اندیشه ای و تاریخی آن است.
به همین دلیل پاسخ به برخی مسائل جدید به صورت استفتایی و جزیی مشکلی را حل نمی کند. خصوصا اگر این موضوعات،
#ابر_اندیشه های شکل گرفته در یک بستر تاریخی خاص باشند. شهید مطهری در حدود 50 سال پیش به این موضوع بسیار مهم توجه داشته است و همین معنا را در مورد
#سرمایه_داری بیان می کند. ایشان معتقد است اساسا این طور نیست که به راحتی سرمایه داری یا سوسیالیسم اقتصادی و ابعاد این دو را ذیل یکی از کتابهای فقهی خودمان مندرج کنیم و با خیال راحت نظر اسلام را درباره آن بیان نماییم. بر این اساس بیان سریع حکم بدون موضوع شناسی دقیق راه به جایی نمی برد و نمی توان آن را به اسلام نسبت داد.
🔸 بلکه باید این موضوع را با تمام پیچیدگی ها و جزییاتش فهم کنیم و بعد از آن نسبت اسلام با این اندیشه را محقق کنیم، ایشان در کتاب «نظری به نظام اقتصادی اسلام» به خوبی به این نکته بسیار مهم می پردازد. این بیان شهید در این کتاب از بهترین بخش های کل آثار ایشان است و به نظر می رسد خود ایشان در تمام مواجهه ها با اندیشه های مدرن چنین مسیری را در پیش گرفته است. متن شهید:
🔺«در باب سرمايه دارى و سوسياليسم از لحاظ انطباق و عدم انطباق آنها با اسلام اين مطلب به ترتيب ذيل بايد بحث شود: سرمايه دارى در دنياى امروز يك پديده نو و بىسابقهاى است كه دو سه قرن از عمر آن بيشتر نمىگذرد، و يك پديده اقتصادى و اجتماعى نوى است كه محصول پيشرفت و ترقى تكنيك جديد است؛ ازاينرو مستقلًا به عنوان يك مسئله مستحدث بايد از آن بحث شود. فقهاى عصر از مسائل بانك و بيمه و چك و سفته به عنوان مسائل مستحدث كم و بيش بحثهايى كرده و مىكنند ولى توجه ندارند كه رأس و رئيس مسائل مستحدثه خود سرمايه دارى است، زيرا ابتدائاً چنين تصور مىرود كه سرمايه دارى يك موضوع كهنه و قديمى است كه شارع اسلام براى آن حدود و موازينى مقرر كرده است؛ تجارت، اجاره، مستغلّات، مزارعه، مضاربه، مساقات، شركتها، همه اينها سرمايه دارى است كه در اسلام براى آنها احكام و مقرراتى تعيين شده است، اما اينكه مقدار سرمايه كمتر يا بيشتر باشد ربطى به مطلب ندارد. ولى حقيقت مطلب اينطور نيست؛ سرمايه دارى جديد يك پديده جداگانه و مستقل و بىسابقهاى است و جداگانه و مستقلًا بايد درباره آن اجتهاد كرد؛ همچنان كه تجارت در دنياى جديد سرمايه دارى با تجارت ساده قديم از لحاظ ماهيت ممكن است متفاوت باشد. اين موضوع از لحاظ اصول علم اقتصاد بايد مورد مطالعه قرار گيرد، زيرا ادعا مىشود كه سرمايه دارى جديد يك نوع استثمار بيّن و اكل مال به باطلِ مسلّمى است، معاملهاى است كه يك طرف محصول زحمت كشيدن ديگرى را مفت و مسلّم مىخورد و مىبرد. در سرمايه دارى جديد بحث در اين نيست كه سرمايهدار با انصاف است يا بىانصاف، بحث در اين است كه اگر سرمايهدار بخواهد حق واقعى كارگر را بدهد بايد از سود مطلقاً صرف نظر كند، و همچو سرمايه دارى هرگز در دنيا پيدا نخواهد شد، و اگر بخواهد سود ببرد، هر اندازه ببرد، دزدى و غصب است.» مجموعه آثار ج 20 ص 480
#علوم_انسانی_اسلامی
#شهید_مطهری
ادامه پست👇👇👇
@ofoqemobin