✳️ ناطق نوری : فتنه با دستگیری چند منوچ و ملوس حل نمی شود / سران فتنه را باید به سینه دیوار گذاشت حجت الاسلام در بیان خاطرات خود از فتنه ۷۸ به نکاتی اشاره می کند که خلاصه شده آن به شرح زیر است ؛ ✅ من اصل جریان را هم عادی نمی‌دیدم.زیرا توقیف یک روزنامه نمی‌توانست این قدر موج‌آفرینی کند.گرچه همان موقع شنیده بودم که بعضی از افراد جبهه دوم خرداد می‌گفتند: «توقیف این روزنامه به این آسانی نیست،این غیر از روزنامه‌ی «طوس» و «جامعه» است و نظام اگر بخواهد با روزنامه سلام برخورد کند،باید خسارت سنگینی بپردازد.» این سخنان از آنها شنیده شده بود و این ذهنیت را ایجاد می‌کرد که هدف از این سخنان، پیش‌بینی طرح و برنامه‌ای بود که اگر حادثه‌ای به این شکل رخ بدهد،چه باید کرد. از این روی وقتی حادثه رخ داد و روزنامه توقیف شد،حوادث و نتایج‌ آن برای من غیرمترقبه نبود. با این سابقه ذهنی و خبرهایی که داشتم،وقتی حادثه رخ داد، آن را عادی ندانسته و جریان را تعقیب کردم تا این که گفته شد راهپیمایان به خیابان ریختند و تخریب کردند.آنها شعارهای تند و تیز و توهین‌آمیزی را علیه ارکان بالای نظام وقوه قضاییه و حتی به مقام معظم رهبری می‌دادند. ✅ در همان روزها قبل از آن که حتی کسی دستگیر و بازجویی شود، یا مثل الان یک خرده شفاف شود، گفتم که ماجرا زیر سر نیروهای به اصطلاح ملی- مذهبی است. اینها رهبری می‌کنند و به نظر من قوه قضاییه اگر بخواهد این غائله را ختم کند، باید سران اینها را دستگیر نماید. ✅ همیشه وقتی که یک جایی شورش و جار و جنجال می‌شود،مثل مشهد، اسلام شهر، اکبرآباد، قزوین و از این قبیل آنهایی که در متن صحنه هستند و آتش می‌زنند، غارت می‌کنند و شیشه می‌شکنند، سیاسی نیستند؛ اینها یک مشت آدم‌های عقده‌ای و اراذل و اوباش هستند که در شلوغی می‌ریزند و آتش می‌زنند که چیزی گیر بیاورند، اما آنهایی که پشت پرده و صحنه را هدایت می‌کنند، آنها سیاسی هستند. ✅ این اغتشاش‌گران فکر می‌کردند که واقعاً میدان باز است و هر کاری که دلشان بخواهد می‌توانند انجام دهند. در واقع، فرصت خوبی بود که اینها خودشان را نشان دهند،ولی به نظر من، نباید هیچ فرصتی به این گونه جریان‌ها داد، از همان اول باید در نطفه خفه می‌شد. بالاخره در یک مقطعی دستور صادر شد که سپاه وارد عمل شود و در ظرف دو ساعت اغتشاشی که از «میدان بخارایی» تا «شهرری» کشیده شده بود، پایان یافت. ✅ در دیدار مسئولان امنیتی و اجرایی کشور با رهبر معظم انقلاب در اوج فتنه ۷۸ به آقا گفتم بنده اعتقاد دارم نهضت آزادی و این نیروها در پشت پرده‌ی این جریان هستند و اگر ما بخواهیم این آشوب و شورش را بخوابانیم به نظر من باید سران اینها را دستگیر کرده، عده‌ای که در صحنه آشوب کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم. حتی اگر لازم باشد- دیدیم که اینها به هرحال بحران ایجاد کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم و حتی اگر لازم باشد-‌آن‌ها را به سینه‌ی دیوار بگذاریم. اگر قصد براندازی نظام را دارند و با اسلام محارب هستند، با آنها برخورد شود. ✅ من نظرم این است که در رابطه با حادثه‌ی کوی حق بسیاری از نیروها تضییع شد. ما تحت تاثیر شرایط آن دوره و همچنین یک مقدار رودربایستی قرار گرفتیم، یک مقدار مصلحت‌اندیشی کردیم و نیروی انتظامی و افرادی هم مثل آقای نظری و افسر دیگری که در منطقه؛ مسئول عملیات بودند- که افسران خوبی هستند- به نظر من وجه المصالحه قرار گرفتند، اینها قربانی شدند. من معتقد بودم که حتی با وزیر آموزش عالی نیز بایست برخورد جدی شود، معنا ندارد که وزیر جمهوری اسلامی در آن ماجرا که یک جریان پیچیده سیاسی و پشت صحنه آن حداقل نامشخص بود، تصمیم عجولانه به استعفا بگیرد و عواطف دانشجوها را با این کار خود تحریک کند. به نظر من او و دستیارانش در رده‌های مختلف باید محاکمه می‌شدند اما خیلی مصلحت‌اندیشی شد برخلاف شعارهایی که می‌دهیم- قانون و قانونگرایی- به نظر من، این جا قانون خوب پیاده نشد و من اگر مسئول بودم حتما این طور عمل نمی‌کردم که عمل شد، جدی‌تر عمل می‌کردم. ✅ در این جریان چند نفر دستگیر شدند، از جمله منوچهر محمدی و یک زنی که او را هم گرفته بودند. معروف شد که با گرفتن یک منوچ و ملوس قصه حل شد! منشا یک بحران و یک شورش این نیست این پشت پرده دارد. الان هم به نظر من پرونده ماجرای کوی دانشگاه باید باز باشد و بعضی از مسئولان کشور باید آنجا پاسخ بدهند. حداقل هنوز برای ما ماجرا روشن نیست چرا سؤال‌ها پاسخ داده نمی‌شود؟ چرا افراد دستگیر نمی‌شوند؟ چرا توضیح داده نمیشود؟چرا این واقعه به ابهام و اجمال گذشت؟ این قضیه فقط به محاکمه‌ی سردار نظری و پخش صحبت‌ها و ادله و در نهایت حکم ایشان ختم شد، ولی عوامل اصلی ایجاد این واقعه، هنوز مشخص نشده است. @oldnewspaper