خلوص گرایی یا استخوان لای زخم مصلحت بازی سال ۱۴۰۰ من از هواداران دکتر جلیلی بودم و تا لحظه آخر اگر پافشاری های اصولگرایان ، خالی شدن دور دکتر، آمدن شهید رئیسی که امکان برگشت وجود نداشت و نهایتاً تشخیص دکتر جلیلی بر کنار رفتن نبود رأی بنده تغییر نمی‌کرد ، قبل از ثبت نام ظاهراً شهید رئیسی گفته بود که ورود نخواهد کرد یا لااقل در فضای رسانه‌ای اینطور مطرح بود نگاه های طبقه اجتماعی انقلابی به دکتر جلیلی بود تا اینکه در بحبحه ثبت نام خبر آمد که ۲۲۰ نماینده مجلس نامه نوشته اند که دکتر رئیسی پا به عرصه انتخابات بگزارد این خبر برای بنده خوش آمد نبود نه به این خاطر که تعصبی به آقای جلیلی داشته باشم ، چون اهالی قدرت قرار بود برای جمهور نسخه بپیچند و انتخابات طبیعی را به مهندسی انتخابات تبدیل کنند ( بنده برداشت خیر خواهی از این درخواست نداشتم برای من بوی لابی قدرت می آمد در لای زرورق) چرا شهید رئیسی قبول کرد (برداشت من این است) مسئله در لولو سازی از جریان رقیب بود که اساساً تحلیل غلطی بود ، اینکه اگر شما با پیشینه رای دوره قبل و کارآمدی در قوه قضاییه و ... ورود نکنی عرصه را باخته ایم ، چرا غلط بود چون در آن لحظه اصلاحات بعد از هشت سال بحران آفرینی و ناکارآمدی در بدترین وضعیت به لحاظ اقبال اجتماعی روبه رو بود به طوری که اگر جریان حزب‌اللهی که رقیب دولت آن زمان بود از یک چغندر هم حمایت میکرد قطعاً رای می‌آورد . وقتی اهالی قدرت لابی میکنند معمولاً دنبال سهم هستند البته شخص آقای رئیسی آنقدر سلامت نفس داشت که نخواهد سیاست بازی کند اما نداشتن برنامه ، ایده و آشنایی با سازوکار دولت و همچنین روحیه مدارایش همه خودشان را سهیم در دولت می‌دیدند برخلاف برداشت مثبت دیگران از این ماجرا من با دولت سهامی خواندن آنرا پاشنه آشیل دولت می‌دانستم که خب به مزاج دوستانمان خوش نمی آمد بعداً مشخص شد که هیچ جای دولت به جای دیگرش نمی‌خورد و اساساً رئیس جمهور به جای سوار شدن بر دستگاه دولت ، پیاده شده و شخصاً پیگیر کارهای ریز و درشت بود و گاها تصمیمات تک بعدی و معیشت سوز آقایون خودمختار در دولت تمام زحمات را به باد میداد ، حتی در تغییر مدیران هم دوستان میگویند از پنج هزار مدیری که دولت می‌توانست تغییر دهد در کل این سه سال هفتصد نفر تغییر کرد و عملاً بدنه میانی همراهی نمی‌کرد ، درصورتی که اصلاح طلبان در دوره خود مدیر مدارس را هم عوض میکنن. 🔺ارتداد اگر شهید رئیسی در قوه قضاییه که تخصص او بود باقی میماند ، حتی متهم نمیشد که قوه قضاییه یک پله برای رسیدن به پاستور بوده ، و قوه قضاییه با رفتن او مانند کش تیرکمان به جای اولش باز نمیگشت و همچنان دست دانه درشتان را قطع میکرد ،اجماع روی دکتر جلیلی بود و کابینه دولت آنطور نمیشد و با تقویت طبقه مستضعف احساس کوچک شدن سفره را پیدا نمی‌کرد ، امروز در این وضعیت قرار نمیگرفتیم که با ریزش پنج میلیون رای روبه رو شویم این تازه در وضعیتیه که حادثه شهادت شهید رئیسی کمی تیزی انتقاد به دولت او را گرفت ، چرا انتقاد وارد بود در کنار تمام خدمات فراوان ، چون با ایده سید محرومان وارد عرصه انتخابات شد ، محرومانی که با دو سال آخر احمدی نژاد ده سال کوچک شدن سفره و له شدن معیشت جان به گلویشان رسیده بود و دنبال راه تنفسی می‌گشتند اما سید محرومان در ادامه مسیر به سید توسعه تغییر پیدا کرد و تیم اقتصادی دولت برخلاف میل باطنی ایشان با ادبیات اقتصادی لیبرال دولت را وارد شوک درمانی ، رهاکردن بازار و ... کرد . و از طرف دیگر بازی های تکنیکی انتخاباتی که به جان جبهه انقلاب افتاده هم عملاً تصویری غیر صادقانه از ما به جامعه مخابره میکند که با شعارهای مان نمی‌خواند . خروجی این مهندسی کردن انتخابات و تصمیمات از بالا به پایین چه بوده ، نتیجه لابی گری ها ، قدرت طلبی ها و سهم خواهی ها... همین امروز خیلی از آقایون استدلالشان از بسته بودن آقای جلیلی و حمایت از آقای قالیباف به خاطر همان لابی پذیری با بُردارهای قدرت و لابی کردن با آنهاست ، سهم دهی ها و باج دهی ها ، درصورتی که آقای جلیلی نشان داده با همه کس در صورت کارآمدی میتواند کار کند اما گاردش در مقابل سهم خواهی ها بسته است برای همین اصولطلبان او را بسته میخوانند در واقع این خلوص گرایی در کارآمدی افراد نیست که نقص خوانده میشود بلکه استخوان لای زخم اصولگرایان قدرت طلب است که عامل درد است . اما انچه امروز مارا در مقابل رقیب به چالش کشید و عامل شکست ما شد هیچکدام از تحلیل ها ی بالا (دعواهای درون گفتمانی) و حتی تخریب های رقیب هم نبود ، البته نمی‌گم اینها تاثیری ندارد اما مسئله اصلی نیست ، مسئله اصلی در روشن نشدن تمایزات ما با جریان رقیب بود آنقدر که گاهی رقیب مزیت های مارا تصاحب میکرد ، این را در پست بعدی کامل توضیح خواهم داد انشاالله. ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream