📍 اجتهاد در علم رجال . ۱ مثل درایة الحدیث و رجال الحدیث، مثل علم اصول و علم فقه است. بدین گونه که در درایة الحدیث همانند علم اصول قواعد استدلال در فقه را می آموزیم . البته یک سری قواعد در رجال هست که متعلق به درایة الحدیث هم نیست که عموما در مقدمات کتب رجالی نوشته می شود به این قواعد قواعد رجالی می گویند شاید بشود گفت همانند قواعد فقهی در فقه. فرقی که بین فقه و اصول با رجال و داریة می توان گذاشت آن است که رجال و درایة در مورد دلالت متن [دلالت صدوری/باب تراجیح] یک حدیث است، اما فقه و اصول در مورد دلالت معنایی مجموع احادیث است . بنظر اگر بخواهیم از تمام دلالت متن یک حدیث صحبت کنیم بتوانیم از فقه الحدیث نام ببریم که البته اختلاف الحدیث و تراجیح که مولد بحث درایه و رجال است یکی از اقسام مباحث فقه الحدیث است، شاید هم بشود گفت ماحصل مباحث دیگر فقه الحدیث است [بیهوده نیست که فاضل تونی بحث رجال را فقط در مقام دلالت میداند و صدور را مستقلاً بحثی بلا فایده میداند و کیف کان!]. پس نگاه ما به رجال باید یک نگاه استدلالی باشد همانند فقه چگونه فقه برای خود اصول دارد [یعنی قواعد عدمی] و چگونه برای خود قواعد فقهیه دارد [یعنی قواعد وجودی]، رجال هم همین گونه است هم اصول دارد یعنی درایة الحدیث هم قواعد دارد یعنی قواعد رجالیه. اهمیت این موضوع آنجایی مشخص می شود که نتیجه فقه الحدیث اختلاف الحدیث هست و ثمره فقه الحدیث باب تعادل و تراجیح است. @osol_fegh .