❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁ ✍ حکایت ۲۸ «مـاريـه‌ عبـديـه‌» ماريه در دل‌ هواي‌ ياري‌ رساندن به سيدالشهدا (ع) را داشت؛ آن زمان كه كوفه مركزي براي حوادث‌ توطئه‌آميز عبيدالله‌ شده بود، اين بانو آرام ننشست و براي مبارزه با اوضاع پيش آمده و ياري دادن به حسين بن علي (ع) خانه‌اش را‌ محل امني‌ براي‌ هواداران‌ امام حسين (ع) قرار داد. اين‌ بانوي‌ شيعه‌‌ از طايفه‌ «عبدالقيس‌» بود و او را مارية‌ بنت‌ سعد نيز ‌ناميده‌اند؛ ماريه توانست با اين اقدام نيك خود منزلش را محلي براي‌ گفت‌ و شنودها و تحليل‌ اخبار سياسي‌ آن‌ روز به‌ نفع‌ سيدالشهدا (ع) قرار دهد.  عبيدالله پس از اينكه از طريق جاسوسانش از اقدام ماريه مطلع شد، به مأمورانش دستور داد تا جلوي اين فعاليت را بگيرند و راه‌ منزل‌ اين‌ بانو را براي‌ شيعيان‌ مشتاق‌ سد كنند. اين‌ بانوي غيرتمند شيعي، گرچه‌ خود در عرصه كربلا حضور نداشت، اما توانست‌ با وقف منزلش براي ياري دادن به امام حسين (ع) مردان‌ جنگي‌ را از خلال‌ مباحث‌ اين‌ خانه‌ راهي‌ كاروان‌ حسيني‌ كند. يزيد بن‌ ثبيت‌ و فرزندانش عبدالله و عبيدالله بن‌ يزيد از همين جلسات نقد و تحليل‌هاي‌ سياسي‌ خانه‌ ماريه‌ راه‌ خويش‌ را يافتند و به‌ كربلا‌ براي‌ ياري‌ فرزند رسول‌ خدا (ص) شتافتند. « دانشنامه امام حسین، محمدی ری شهری» ❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁ مجموعه سبک زندگی انسانی @ostad_shojae_yazd