📃 گزیده جلسه | سلوک اجتماعی - جلسه هشتم (قسمت دوم) - ماجرای بُشر حافی؛ مجلس گناهی برپا بود. خادم از خانه بیرون آمد. امام کاظم علیه‌السلام وقتی او را دید، پرسیدند صاحب این خانه، بنده است یا آزاد؟ گفت آزاد است؛ خودش بنده‌ها دارد. وقتی خادم برگشت، بُشر علت تاخیر را پرسید. خادم که این ماجرا را تعریف کرد، بُشر خود را به امام کاظم علیه‌السلام رساند. نفس امام و کلام امام در او اثر کرد و برگشت. به این ماجرا دقت کنید؛ اینجا منظور بندگی تشریعی است.
- آیه‌ای که همیشه باید به جانمان بزنیم و با آن نفس بکشیم؛
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»
می گوید، بگو نماز من مال خدا؛ مناسک من مال خدا و حیات و ممات من همه مال خدا. یعنی موضوع فراتر از بهشت و جهنم است. سطح اولیه بندگی با بهشت و جهنم است؛ اما سطح عالی آن توحیدی است. لطفی دارد که از عبادت شروع می کند؛ اما در سطح عبادت محدود نیست. زندگی و مرگ همه‌اش مال خداست. سفارش شده، این آیه را قبل از شروع نماز بگوییم؛ بعد از وجهت وجهی، این را بگو. دین می‌گوید از نماز و نُسک شروع کن و بعد ببین چه می‌شود؟ ۴. اهمیت نماز در سلوک - اگر یادتان باشد در جلسه پنجم توصیه به زیارت امین‌الله کردیم و گفتیم دغدغه سلوک در انسان ایجاد می‌کند. این جلسه از نماز بگوییم. اول کار سخت نمی‌گیریم و می‌گوییم، همین نمازِ اولیه برای جهنم نرفتن خوب است. اما کم‌کم دین ما بالا می‌آید. ما را به این جا می‌رساند که نمازمان را درست کنیم. بلکه یک نمازمان را در روز درست کنیم. بلکه یک بخش از یک نماز. سخت هم نباید گرفت. - در روایت از امام صادق علیه‌السلام است که «همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می‌شود و آن مقداری از نماز که توجّه قلبی داشته باشد، بالا برده می‌شود.» - محافظت از نماز که در قرآن آمده است یعنی برنامه برای نماز داشتن. یک وقت خوب برای نماز بگذاریم. اگر صبح راحتیم صبح را انتخاب کنیم، ظهر راحتیم ظهر را انتخاب کنیم. بخشی از آن نماز را با دغدغه خدا درست کنیم. من می‌گویم ولو یک هزارم، تلاش کنیم یک هزارم یک نمازمان را درست کنیم. یک لحظه فقط حضور قلب داشته باشیم، همین خودش ما را بالا می‌برد. - اگر در نماز لحظه‌ای حضور قلب نداشتیم، آخر نماز بگوییم «عفواً عفواً عفواً». در واقع می‌گوییم خدا من می‌خواستم ولی نشد. همین کم‌کم زیاد می‌شود و همین کم‌کم ما را به حس نماز در کل زندگی می‌رساند. دائم با خدا می‌نشینیم؛ «خوشا آنان که دائم در نمازند.» - نمازمان را درست کنیم زندگی‌مان درست می‌شود.
اطاعت در نماز و اطاعت در جامعه ربط جدی بهم دارند. اگر کسی در طول روز به نامحرم نگاه کند، در نماز می‌بیند که دستش بالا نمی‌رود بگوید الله اکبر
.
- مرحوم استاد حسن‌زاده آملی در جمع خصوصی (برای اینکه این افراد شور سلوک پیدا کنند؛ وگرنه در جمع‌های عمومی از این حرف‌ها نمی‌زدند) می‌فرمودند: من مراقبه مع‌الله‌ام بیست است. یعنی مثلاً حتی وقتی درس می‌خوانم (که نوعاً همه می‌بینیم در هنگام درس، تمرکز روی درس است و جای دیگر حواس آدم جمع نمی‌شود)، حواسم از خدا پرت نمی‌شود. - به این مثال دقت کنیم، اگر مادری فرزند از دست دهد؛ ولو چندماه بعد کسی مطایبه‌ای کند، ممکن است آن مادر بخندد، اما اگر حتی بخندد، اگر به صورتش دقت کنیم، باز هم یک بغض و غمی در پس چهره‌اش هست.
یعنی قابل جمع است که به این فرمان استاد حسن‌زاده آملی ره عمل کنیم که «با همه باش و بی همه باش.»
با نماز خواندن به مرور زندگی فرد اصلاح می‌شود.
خصوصاً اگر ترفندهایش را یاد بگیریم. ۵. انس جدی با آیات قرآن اساتید می‌گفتند اگر دیدید آیه‌ای خوش است، بگذارید به جانتان بخورد. درگیرش شوید. من دیدم عده‌ای می‌گویند: ما گُر گرفتیم با آیات، همه چیز درست شد. به ویژه با آیات توحیدی باید زندگی کرد.
انس با این آیات هم همت می‌دهد، هم برکت می‌دهد، هم مدد می‌دهد، هم نور می‌دهد. همه چیز می‌دهد
.
💠 کانال استاد یزدان‌پناه https://eitaa.com/ostad_yazdanpanah