🔸کار صراف و نقاد همین تمییز سره و ناسره در درهم بوده که این بستگی به خبرویت صراف ها داشت. محمّد بن علی بن نعمان، صراف است که ما به آن «مومن الطاق» می گوییم، اهل سنت به او «شیطان الطاق» می گفتند. ظاهراً طاق اسم یک محله است مثل گذر (طاق یعنی گذر)، محله ای در کوفه بوده، چند تا محله است که طاق است. دکان صرافی او در آن جا بوده لذا به او طاق گفته اند. اهل سنت به او «شیطان الطاق» می گویند، غالبا تصور می شود که به عنوان اهانت است، در حقیقت مرادشان اهانت نبوده، البته حرف زیبایی نیست اما مرادش این است که صراف فوق العاده ای است، چون تا درهم را می دید می گفت این نیم دانقش مس است، طلا نیست، نقره نیست، بدون این که احتیاج به عیار و محک داشته باشد. لذا می گفتند این شیطانی است، یعنی باهوش است.
🔸مرحوم محقق اصفهانی دارد: «وإيفاء المكيل إعطاؤه تاما». البته باید لطافتی را متعرض میشد که آیا فرق هست بین تعدیۀ به نفس با تعدیه به حرف یا نه؟ چون هردو را در قرآن داریم: «وَأَوْفُوا بِعَهْدِي» (البقرة: 40.) و «وَأَوْفُوا الْكَيْلَ» (الأنعام: 152؛ الإسراء: 35).
📚درس خارج فقه؛ 14/11/96
🏠
@ostadmadadi