🌀 گزارشی از سخنرانی دکتر پاکتچی در ششمین جلسه از دوره آموزشی «مدرسه رمضانی شفا: گذری بر یافته‌های علمی الهیات سلامت» با موضوع «زبان پزشکان و زبان احادیث طبی: رویکردی زبان‌شناختی به دو گونه زبانی» که به همت اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت با همکاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران، دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق(ع) و انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران برگزار شد. 🔹زمان انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۳ 🌀 در زبان‌شناسی پدیده‌ای به نام گویش اجتماعی وجود دارد که صنف خاصی از جامعه از آن استفاده می‌کنند. برای مثال، گونه زبان فارسی در هر رشته تخصصی و حرفه‌ای با یکدیگر متفاوت است. این گونه‌ها را علمای منطق سنتی با نام عرف عام و خاص می‌شناختند. در هر حال، برخی پژوهشگران به مطالعه گونه زبانی پزشکان توجه داشته و تکیه بسیاری بر هم‌ارزی دو زبانه یعنی معادل‌های یک گونه زبانی در گونه دیگر که گاهی وجود دارد و گاهی ندارد، کرده‌اند؛ بنابراین، امکان ترجمه زبان پزشکان و روایات طبی در این نشست بررسی خواهد شد. 🔹مقصود از پزشکی در این سخنرانی، هم پزشکی سنتی و هم مدرن است. برخی روایات طبی از زبان پزشکان بهره برده و اصطلاحات پزشکی را وام گرفته است؛ مانند احادیثی که از بیماری‌های شناخته‌ شده‌ای همچون بواسیر و نقرس بحث می‌کنند. برخی از این واژگان مانند قولنج هم اساساً وام‌واژه دخیل در عربی هستند و از طب یونانی به عربی و سپس احادیث وارد شده‌اند. همچنین، کاربرد واژگانی مانند زنجبیل و خردل در روایات، نمونه‌ای از استعمال کلمات مرتبط با خواص گیاهان دارویی در احادیث است. 🔹یک پزشک می‌تواند انواع مختلفی از سردرد را تشریح کند و این اختصاص به عصر حاضر ندارد. به عبارتی، این یک شکاف بارز در میان زبان عامه و زبان پزشکان است که گاه موجب اختلاف در این دو دسته می‌شود. همین مسئله در روایات طبی نیز مشهود است. برای مثال، گاه کاربرد واژه قولنج در روایات، برای اشاره به نوع خاصی از بیماری‌هاست؛ ولی گاه کلمه‌ای مانند دل‌درد (وجع البطن) به کار می‌رود که به نوع مشخصی از بیماری اشاره ندارد و احتمالات بسیاری برای آن می‌توان تصور کرد. لذا می‌توان گفت زبان عامه بر زبان پزشکان در این دسته از روایات غلبه یافته و امکان ترجمه آن به زبان تخصصی طبی را کاهش داده است. 🔹 طاعون در روایات مختلف دچار تیرگی معنایی است. روایات مرتبط با طاعون، یک تیرگی معنایی مشهود است؛ چراکه برخی منابع لغوی، آن را برابر با مرض وبا دانسته ولی برخی دیگر به هر نوع همه‌گیری اشاره داشته‌اند. لذا طاعون در روایات مختلف دچار تیرگی معنایی است که اغماض آن می‌تواند مشکلات بزرگی را پدید آورد. اما نمونه سلجم هم جالب توجه است؛ ماده‌ای که به خوردن آن توصیه می‌شود اما معنای آن طیف گسترده‌ای از گیاهان را دربرمی‌گیرد که گاه بسیار متفاوت از یکدیگر هستند، لذا بدون ترجمه درست این حدیث، نمی‌توان از آن بهره‌مند شد. 🔹 پرسش از کهنه یا تازه بودن مرضی مانند سرفه در روایتی منسوب به امام رضا(ع)، نمونه‌ای از نزدیکی زبان احادیث طبی به زبان پزشکان است. یا تأکید بر دو نوع بواسیر مذکر و مؤنث در نوع درمان آن، نمونه دیگری از قرابت زبان احادیث طبی به زبان تخصصی طب است. 🔹 زمانی که از زبان پزشکی یاد می‌شود، تفاوتی هم در زبان پزشکان معاصر با طبیبان سنتی به چشم می‌خورد. در حقیقت، پزشکان سنتی به اخلاط اربعه در رابطه با سلامت انسان توجه داشتند و آنها را کارامد برای مقوله‌بندی خوراکی‌ها و درمان‌ها می‌شناختند. حال آنکه پزشکی مدرن هیچ اعتباری به این موارد نمی‌دهد و معادلی برای آنها در نظر نمی‌گیرد. در هر صورت، انعکاس گونه زبانی نخست در روایات طبی دیده می‌شود که اگر بخواهد به پزشکی معاصر ترجمه شود، دچار چالش خواهدبود. یک نمونه شایان توجه در این خصوص، مفهوم عِرق (ج. عروق) است که میان پزشکی نوین با متون طبی قدیم فرق می‌کند. با وجود این، ارتباطی که برای بیماری‌ها با عروق در روایات طبی، که اصطلاحا با نام الطب العربی از آن یاد شده، تصویر می‌شود، تفاوت جدی‌تری را نشان می‌دهد. 🔹 پدیده‌های تازه‌ای در پزشکی نوین مانند واکسن، تزریقات، داروهای شیمیایی، ژنتیک و ...، اوجود دارد که در پارادایم پزشکی کهن یافت نمی‌شود و نمی‌تواند ارتباط روشنی با زبان احادیث داشته باشد. در این زمینه می‌توان به سطوح معناشناختی ژرف و متعارف پرداخت که مثالی از معناشناسی ژرف، مفهوم درد است.