📝زندگی نامه علمی و خود نوشته حضرت استاد سید علی طباطبایی دام عزه العالی؛ 🔰 فصل دوم: در ابتداء ورود به قم، حضرت آیت الله علامه جوادی آملی دامت برکاته فرمودند: باید چهار درس رسمی داشته باشید: فقه، اصول، تفسیر و معقول. لذا در کنار درس فقه و اصول، حدود هشت سال از درس پرفروغ تفسیر قرآن ایشان استفاده کردم، که واقعاً شبستان مسجد اعظم در این دوران برایم بیت المعمور بود. در معقول آن حکیم فرزانه اصرار داشتند که قبل از فلسفه باید یک دوره کلام ببینید؛ لذا کتابهایی که در این رشته خوانده شد عبارت بود از: باب حادی عشر، بعد شرح تجرید، بعد بدایة الحکمة، بعد نهایة الحکمة (خواندن این کتاب یک سرفصل دیگری در مسائل فلسفی برایم بود). آنگاه آن مربی الهی فرمودند: قبل از حکمت متعالیه باید یک دوره حکمت مشاء ببینید؛ لذا کتاب عظیم الشأن شرح اشارات را خدمت بزرگ حکیم و عارف دوران حضرت آیت الله الحق جناب آقای حسن‌زاده آملی قَدَّسَ اللهُ نفسَه الزکیّة خواندیم. با خواندن این کتاب نزد آن حکیم متأله دنیای دیگری به سوی ما باز شد و تحوّل اساسی در زندگی برایم به وجود آورد؛ که در دفتری گفته‌ام: اشارات شمع شب‌های پرسوز من اشارات شاهد دردهای دلسوز من نمط‌های او کسب و کار هر روز من مقامات او باعث ناله‌های جگرسوز من چه خوش، وقت درسش وقت هر روز من که شب‌های تارم شده روز من با ارشادات حضرت استاد، فقط خواندن کتاب نبود، هم مباحثه‌ی بسیار قوی و معنوی داشتم و هم تقریرات درس نوشته می‌شد، آن هم با یک روش درست و با راهنمایی آن بزرگوار. یادداشتهای شرح اشارات یکی از مهم‌ترین و پرثمرترین ذخیره در آثار علمی ماست. بعد از اتمام شرح اشارات وارد دریای عظیم اسفار شدیم؛ امور عامه اسفار را خدمت استاد عظیم الشأن آیت الله حسن‌زاده آملی رضوان الله تعالی علیه خواندم، اگرچه خیلی از مباحث کلیدی اسفار را برای بار دوم خدمت استاد متأله آیت الله جوادی آملی دامت برکاته استفاده کردم. الهیات اخص و سفر نفس اسفار را هم خدمت آیت الله جوادی آملی دامت برکاته درس گرفتم. از آنجایی که درسها بر اساس برنامه و طی مقدمات لازم، خوانده می‌شد، هیچ‌گاه در مباحث، متحیّر نبودم، بلکه مباحث کتابها را رصد می‌کردم و همراه هر کتابی چندین جزوه و یادداشت به لحاظ موضوعات گوناگون داشتم. وقتی مرحله ششم اسفار یعنی بحث علت و معلول تمام شد (جلد دوم اسفار) آیت الله جوادی آملی دامت برکاته فرمودند باید کتاب تمهید القواعد صائن الدین علی بن تُرکه را ببینید، که اولین کتاب درسی در عرفان نظری می‌باشد. این کتاب عزیز الوجود را خدمت خود ایشان درس گرفتیم. واقعاً آن دوران خوش، برایم لیلة‌القدر بود. بعد از اتمام تمهید القواعد، کتاب گرانقدر فصوص؛ یعنی شرح جناب علامه قیصری بر فصوص الحکم محیی الدین عربی را در محضر انور عارف مستقیم آیت الله حسن‌زاده آملی قَدَّسَ اللهُ نفسَه الزکیّه از اول تا آخر استفاده کردیم. بعد کتاب مصباح الأنس؛ یعنی شرح جناب ابن فناری بر مفتاح غیب الجمع و الوجود صدر الدین قونوی، که سومین کتاب درسی عرفان نظری می‌باشد، خدمت همان بزرگ عارف دوران خوانده شد. در ابتدای کتاب مصباح الانس، یک خاطره شیرین نوشته‌ام، که عین آن خاطره را در این‌جا می‌آوریم: «در سحر روز جمعه ۱۴ جمادی الاول ۱۴۱۲ برای مشرف شدن خدمت حضرت آیت الله حکیم متاله، عالم ربّانی، عارف مستقیم، جناب آقای حسن‌زاده آملی _رضوان الله تعالی علیه_ از محضر قرآن کریم به قصد استجازه، استخاره نمودم، این آیه آمد «و نادَیناهُ مِن جانِبِ الطُّورِ الاَیمن و قَرَّبناهُ نَجِیّا» (مریم/52). ساعت 10 صبح همان روز خدمت آن جناب رسیدم. فرمودند: ما کتاب مصباح الأنس را شروع کرده‌ایم، شما هم شرکت کنید. و این آیه در استخاره برای دعوت به این درس بوده است و ما از شما دعوت می‌کنیم. بعد فرمودند: این را به عنوان خاطره بنویسید». 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 اندیشه حکیمانه 🇮🇷 http://eitaa.com/ostadtabatabai 🌐http://ostadtabatabai.blogfa.com/