اسطوره شماره ۱۶ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 یکی از ناشران که کتاب های علامه را چاپ می کرد با ایشان رفتار خوبی نداشت، رفته رفته وضع و برنامه ی کاری وی به هم خورد و به حالت ورشکست در آمد، یکی از دوستان به علامه گفت که آقا ایشان تا حالا با شما این طور رفتار کرده، این کتاب را بدهید یک کس دیگری چاپ کند، ایشان فرمود که «این آقا الان خیلی غرق شده و من حاضر نیستم در این زمان، یکم لگدی به او بزنم ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e