♦️ اصل انسان ❗️ عن الصادق عليه السلام قال کان امیرالمومنین علیه السلام یقول « کان یقول» یعنی عقیده حضرت این بود ، مکرر این مطلب را بیان می فرمود: أصلُ الإنسانِ لُبُّه و عَقلُهُ و دِينُهُ … ( امالی ص 312 )  این ظواهر و شئونات اجتماعی ملاک و علامت انسانیّت نیست . رهبر ، فرمانده ، مدیر ... این ها چیزهایی نیست که شخصیت و اصل انسان را معرفی کند. اصل انسان عبارت است از لبُّ ، عقل و دین . تفاوت لبّ و عقل این است که عقل یعنی همین دستگاه محاسبه ذهنی انسان که مفاسد و مصالح را محاسبه می کند. (اما) لب اخص از این است . 🔴👈 لب یعنی آن دستگاه محاسبه عقلانی انسانی که خالص باشد،ناب باشد.گاهی این دستگاهِ محاسبه ، به هواها و هوس ها ،به حبّ و بغضها آلوده می شود ،و اختلالی در این دستگاه محاسبه بوجود می آید ... و عقلِ او را تحت الشعاع قرار می دهد. ( و منجر به بروز گرفتاری هایی در فرد و جامعه می شود. ولی ) لُب آن عقلی است که از این گرفتاری ها آزاد است ، عقل ناب و خالص که در قرآن به اولوالالباب از آن یاد شده است ؛ یعنی صاحبان عقلها و خرد هایی که از گرفتاریهای متعارف عقلای عالم آزادند. پس فرمود : اصل الانسان لبُّه ، اگر لب به این معنا در انسانی بود ، این ، حقیقتِ وجود او و ماهیّتِ حقیقیِ او است. و دستگاه محاسبه و دین اوست.که البته این سه چیز تداخل با یکدیگر دارند. 🔵👈 یعنی همین موجب می شود که انسان دارای لب باشد. دین مثل یک راهنمای عاقلی انسان را هدایت می کند. ... دین دست عقل را می گیرد ،سعی می کند که نگذارد عقل کج روی پیدا کند. حال انسانی که دارای لُبّ و عقل و دین است برایش فرقی نمی کند که لباسش به این رنگ باشد یا آن رنگ، شئونات اجتماعی داشته باشد یا نداشته باشد، مردم احترامش بکنند یا نکنند. [ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج ، 19/12/1393 ] ❤️ ❤️ @attash