📡💠دارالمومنین مهد زنان و مردان ✍نوشته‌ی:حجت‌اله‌صادقی 5⃣قسمت‌پنجم 🌾موقع یا همان‌ برداشت محصول ارزن‌، مشکلات ناشی از رفتن شی خارجی به چشم کشاورزان نسبت به زمان برداشت محصول گندم و جو بیشتر و تعداد زیادی نزد حاجیه بدره‌بگم مراجعه می‌کردند 💫در حال حاضر افرادی هستند که برای‌شان چنین مشکلی در آن‌زمان پیش آمده و به یاد دارند که نزد بدره‌بگم رفته‌اند تا ذره‌ای که در چشم‌شان داخل شده و باعث اذیت شان می‌شد را خارج کرده‌اند. ⚜مرحومه حاجیه بدره‌بگم در سال‌های آخر عمرشان با مشکل مواجه شدند و علیرغم چشمی که داشتند، باز در این خصوص یار و مددکار همولایتی‌ها بودند و اگر کسی نزدش می‌رفت ناامیدش نمی‌کرد و با ذرات خارجی را از چشم آن شخص می‌کشید. 🌸سرکارخانم‌صادقی نوه‌ی آن مرحومه : یادم هست زمانی که بچه بودم هر وقت مریض می‌شدم مادر بزرگم (حاجیه‌بدره‌بگم) تکه نباتی را بدست می‌گرفت و سوره حمد را بر آن می‌خواند سپس داخل لیوان آب آن‌ را حل می‌کرد و لیوان را به من می‌داد و می‌گفت؛ بخور ننه‌جون! شفاست. 💫بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم که روایت داریم : سوره حمد را بر آب بخوانید و به بخورانید 👈و مضافا بخاطر اینکه ایشان بودند و می‌گفت نبات هم از دست من که جدم است توی آب می‌اندازم بخور به 💯جدا و حقيقتا بی‌ آنکه نزد پزشکی بروم یا داروئی بخورم، ✅ خوب می‌شدم 🔰از خصلت‌های نیکو و پسندیده حاجیه‌بدره‌بگم این بود که؛ همیشه جیبش پر از تنقلات آن روزگار مثل و بود و امکان نداشت بچه‌ای از کنارش بگذرد و از او بی‌بهره بماند آن‌ مرحومه یک مشت نخودچی یا کشمش از جیبش در می‌آورد و به او می‌داد. 👇ادامه مطلب فرداشب... 📡 @paborjemalvajer