ملاحظات و انتقادات عمده به این روش: ۱_ تمام تلاش فروید این است که انگیزه دینداری را زیر سوال ببرد و این در حالی است که با باطل شدن انگیزه هیچگونه تلازمی با ابطال انگیخته ندارد و باید میان این دو تفکیک قائل شد. ۲_ روش فروید «تحلیل روانکاوی» است اما سوال این است که مبنای معرفتی و یقین آوری این روش چیست؟ ایا روشی که به لحاظ معرفت شناسی معتبر باشد وجود داد تا صحت و سقم ادعای روانکاو را بررسی کند؟ ۳_ از مهمترین اشکالات روشی که در آثار بسیاری از دین پژوهان از جمله فروید دیده میشود، «حصر گرایی» است، نتیجه آن «تحویل گرایی» است که مورد انتقاد پدیدار شناسان نیز واقع شده است و این بدان معناست که اندیشمندی به هر دلیلی به فرضیه ای معتقد شده و سعی به تعمیم آن در تمام امور دارد؛ به عنوان مثال فروید سعی میکند تمام پدیده های روان شناختی را با فرضیه «غریزه جنسی» تبیین کند. تعمیم ناروای او در بسیاری از موارد حتی با مخالفت جدی یونگ شاگرد فروید نیز مواجه شده است. ۴_ در روش یونگ نیز اگر چه توانست آثار مثبت تعالیم دینی را در بیماران خود پیدا کند لکن رویکرد وی به دلیل آنکه مبتنی بر پایه عقلانی و فلسفی محکمی نبوده و حتی تصویری مادی از خداوند ارائه میکند فاقد اعتبار و غیر قابل توصیه برای دست اندرکاران تعالیم مذهبی است. این هوشیاری باید نسبت به تمام روش هایی که بر حسب ظاهر منافع دینداری را بررسی میکنند ولی فاقد مبانی عقلی و معرفت شناسی متقن هستند، اعمال شود. 📌برای مطالعه تفصیلی نقد روش دین پژوهی فروید اینجا کلیک کنید. 🖌صادق نقدعلی 🆔@pajoohesh_dini