🔹اگر نگرانی ما از حجاب است، پس چرا به اتاق‌های عملی که زایمان طبیعی زنان در کنار رفت‌ و آمد آقایان نامحرم انجام می‌شود اعتراض نمی‌کنیم؟ آیا حجاب آنجا و جامعه متفاوت است؟ در جامعه‌ای که دهه هشتادی‌هایش الگو و آمال خود را در کنسرت تتلو و پست‌های فلان بلاگر و فلان قمارباز می‌بیند، آیا ساده‌لوحی نیست که با تشبیه شکلات علاقه‌مند به‌حجاب بشوند؟ 🔸ما باخته‌ایم. ما نه در محتوا بلکه در روایت و رسانه‌ی حجاب باخته‌ایم‌. ما در این ۴۳سال نتوانسته‌ایم مسائل را با زبان روز و تبیین مدرن به‌ مخاطب جوان تبیین بکنیم. همانطور که دشمن با فعالیت گسترده امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه هزینه‌ساز کرد، با همان فعالیت اولویت و ضرورت حجاب را نیز دگرگون کرد. تفکر اعتباری و مادی غرب که هیچ اصالتی به انسان و خانواده نیز قائل نیست با این چالش قلب خانواده‌ی ایرانی را هدف گرفته است. 🔹ناگفته نماند که ما از بیگانگان کم می‌نالیم که با مد هرچه کرد این صداوسیما و رسانه‌ی ملی کرد! کدام جوان ایرانی با دیدن سریال‌های تلویزیون و نمایش‌خانگی به مفاهیم دینی علاقه‌مند می‌شود؟ با مشاهده‌ی کدام‌یک غیرت دینی و ملی جوان شکوفا می‌شود؟ این قصه که سر دراز نیز دارد تنها بدین مسئله ختم نمی‌شود که دود این آتش ابتدا چشم نظام فشل آموزشی و سیستم آموزش و پرورش را کور کرده است که چرا اینگونه نسبت به‌تربیت نسل جوان کوتاهی کرده‌اند. 🔸ما در گزاره‌های دینی، علی‌الخصوص حجاب، نیاز به‌یک انقلاب فکری جدید داریم چراکه بازی را ۱۰ بر صفر به رسانه‌ها و دگرگونی روایت‌ها باخته‌ایم. اگر هرچه سریع‌تر کاری نکنیم به جایی خواهیم رسید که بی‌حجابی به یک امر عرفی در جامعه‌ی دینی تبدیل بشود. 🔹باشد که حوزه‌‌های ما، دانشگاه‌های ما و نهادهای ما از خواب خوش برخیزند. امیرحسن‌اوصالی @paragraph_osali