🎊 😁 👌 از روی اجبار 🐎 ابوحارث، اسبی لاغر داشت که همیشه از همه عقب می‌ ماند. 👥 گفتند تا به حال شده که جلوتر از همه باشی؟ 👌گفت بلی، یک بار از پلی رد می‌ شدیم و فقط یک حیوان روی پل جا می‌ گرفت. من آخر از همه بودم. 🌁 روی پل که رسیدیم، قرار شد برگردیم. 😂 وقتی برگشتیم، من که آخر از همه بودم اجبارا اول شدم. 📚 منبع: زهر الربیع، سید نعمت ‌الله موسوی جزایری. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7