🕕 💠🌷💠 💕 🕌 چهل هفته شب های جمعه از خرم آباد تا جمکران می آمدیم؛ حاج آقا نذر داشت. 👦🏻 مجید آن موقع کوچک بود همراهمان می آوردیمش... با من و پدرش طی کرده بود که اگر به مسجد رسیدیم و خواب بود، باید بیدارش کنیم. آن روز توی راه خوابش برده بود، دل مان نیامد صدایش بزنیم! 🚘 رفتیم زیارت مان را کردیم. وقتی رسیدیم به ماشین بیدار شده بود. 👦🏻 گفت: شما دوباره من رو بیدار نکردین؟! 👑 ولی من خواب دیدم اومدن اینجا و یه تاج سفید گذاشتن روی سر من! 🎙️راوی: مادر شهید 📔 برادر فداکارش، حسین کاجی، ص ۱۳. 🌷 🤲🏻 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌