توی کتاب خونه بودم.🤓
گوشیم زنگ زد.اومدم بیرون و گوشی رو برداشتم:
_ سلام میثم جون!خوبی؟چه خبر؟😊
_ سلام...😔 خیلی دلم شکسته...😢 فقط زنگ زدم باهات درد دل کنم یه کم دلم باز بشه...😔
_ آخی...☹ چی شده مگه؟ گریه کن...گریه کن سبک شی😜😜
_ مسخره بازی در نیار...😒
_ چی شده؟
_ سوار موتور توی ترافیک مونده بودم... دیدم موتور کناری زنی که ترک شوهرشه روسریش افتاده...گفتم «خانوم روسریتون رو درست کنید» شوهرش خیلی بد باهام برخورد کرد... دلم خیلی گرفت...😔 گفتم کی رو دارم زنگش بزنم دلم وا شه... زدم بهت...
_ آخی...☺ غصه نخور برادرم. کسی که برای خدا قدم می گذاره سربلنده.مردم رو ولشون کن.بعضیا صبح تا شب اگه کسی ناموسشون رو از زیر و بم بر انداز و تماشا کنه و هر بهره کشی چشمی و تخیلات کثیف ذهنی ،ککشون نمی گزه.اصلا کک ندارن که بگزه.ولی اگه کسی تذکر محترمانه حجاب بده،رگ غیرتشون از جاییشون می زنه بیرون که الآن روی آنتن نمی تونم اسم بیارم...
_ آخه من اصلا خیال کردم خودش بی خبره که روسریش افتاده و اطلاع دادم بدونه😒
_ خب وقتی زنی مرد باهاش هست تذکر نده اینقدر موقعیت هست که نوبت به جاهای ریسک دار نمی رسه.زن ها رو برا نهی از منکر تنها گیر بنداز...😈😈😈 خصوصا نصف شبا توی کوچه های بن بست😂😂😂 (وای که چقدر من خبیثم😈)
من خودم اون زمان ها که اولش بود و ناشی تر بودم مورد تجاوز هم قرارگرفتم..😜😜 یه بار یه زنه حمله کرد بهم.منم که مقید بودم در هیچحالی نگاهش نکنم فقط تونستم فرار کنم...😎
الآن اونا از دستم فرار می کنند...😆
_ یه بار دیدم یه موتوری که زنش ترک موتور روسریش افتاده بود ایستادند تا از پلیس آدرس بپرسند. پلیسه هم هیچ تذکری نداد و آدرس گرفتند و رفتند.رفتم به پلیس گفتم: «چرا یه کلمه تذکر ندادی روسریش رو درست کنه.لباس پلیس هم تنته ناسلامتی» گفت:«زنش رو ندیدم...» جواب دادم:«چطور کمر بند ماشین رو که اینقدر باریکه از دور می بینید کی بسته و کی نبسته تا فرتی جریمه کنی... زن به این گندگی رو دو وجبیت بود ندیدی...؟🤨»
_ خخخخخخخخ😂 میثم! عجب جمله حکیمانه ای ازت خارج شد ! 🤪
@pasebanekhoda