104 📌
❓با سلام
لطفا به این هم جواب بدید.
آيتالله_سیدكمال_حيدرى از بزرگترين مراجع شيعه: از ديد شيعيان قرآن ناقص و تحریف شده است، براى حوزهها روايات معتبر است و نه قرآن/ امام زمان هنگام ظهور نسخه واقعی آن را با خود میآورد
(فیلم را ورق بزنید) آمدنیوز
✅پاسخ:
سلام علیکم
این آقا (کمال حیدری) گفته است: «برخی از علمای گذشته گفتهاند: «قرآن اصلی 17 هزار آیه بوده و قرآن فعلی شش هزار آیه دارد، پس اگر این یک جلد شده، قرآن اصلی سه جلد میباشد و دو جلدش نزد حضرت امام مهدی علیه السلام میباشد»! و البته نحوهی بیان وی نیز در تأیید میباشد.
الف – حال کدام یک از علمای گذشته، اصلی و غیر اصلی بودن قرآن مجید را اینطور کیلویی محاسبه کردهاند و از کجا فهیدهاند که قرآن اصلی هفده هزار آیه داشته و ... را نمیدانیم؛ ولی حقیقت مطلب این است که قرآن مجید، اصلاً به صورت کتاب نازل نشده که یک، دو و سه جلد یا بیشتر باشد!
برخی که هیچ آشنایی با توحید، نبوت، رسالت، انزال وحی و قرآن کریم ندارند [و بعضاً مغرض نیز هستند] گمان میکنند که کتاب الهی (قرآن مجید)، یعنی همین صفحات قرار گرفته بین دو جلدی که در اختیار آنهاست! و خیال میکنند که ناگهان یک یا سه جلد کتاب از آسمان نازل گردیده و در اختیار حضرت رسول صلوات الله علیه و آله قرار گرفته است! در حالی که قرآن کریم، حتی به صورت الواح معدود و مختصری که به حضرت موسی علیه السلام نازل شد، نازل نگردیده است، بلکه به تمامی انبیای الهی، وحی نازل شده است و مخاطب وحی نیز قلب و جان پیامبران خداوند متعال میباشد. چنان که در مورد قرآن مجید فرمود:
« قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ » (البقره، 97)
ترجمه: (آنها میگویند: «چون فرشتهای که وحی را بر تو نازل میکند، جبرئیل است، و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمیآوریم!») بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق میکند؛ و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.»
ب – وی در شرح روش اخباری و اصولی میگوید: «برخی از علما از قرون سه و چهار، بر این باور بودهاند که "یا این که قرآنی که به دست ما رسیده ناقص است، پس نمیشود به آن اعتماد کرد؛ یا اگر هم کامل باشد، آن را ما نمیتوانیم بفهمیم، جز راهی که از روایات اهل بیت وارد است، لذا عموماً در حوزههای علمیه ما، روایت اصل است، نه این که قرآن اصل است"»!
خلط مبحث:
حوش بینانه آن است که بگوییم: «شاید وی، نتوانسته است مطلب را برساند، چنان که پس از چهل سال اقامت، تحصیل و تدریس در ایران، میگوید: زبان اصلی من عربی است و شاید نتوانم منظورم را به فارسی درست بیان نمایم»، اما چه عمداً و چه سهواً، خلط مبحث شده است:
1- اگر کسی بگوید: «یا قرآن کریم وحی نیست، یا اگر هست باید اطاعت شود»، معنایش این نیست که دراصل بودن آن تردیدی هست؛ پس اگر عدهای گفتند: «یا اصل نیست و یا ما قدرت فهم کامل آن را نداریم و باید به روایات رجوع نماییم»، معنایش تردید نمودن در اصل بودن این قرآنی که در اختیار داریم نمیباشد؛ بلکه تأکید بر ضرورت فراگیری آن از معلمانش (اهل عصمت علیهم السلام) و جلوگیری از تفسیر به رأی و یا برداشتهای ذوقی، مطابق میل و منطبق با هوای نفس میباشد.
2- اما این که نتیجه گرفته است که «در حوزههای علمیه ما، روایت اصل است و نه قرآن»، هم خطاست، هم دروغ است و هم تهمت و افترایی بزرگ!
تا کنون کدام عالمی، در کدام حوزهای مدعی شده که "روایت اصل است و نه قرآن"؟! در حالی که هر طلبهی پایههای اول حوزه نیز فرا میگیرد که از شروط اولیهی در "صحت حدیث"، انطباق آن با "عقل و وحی" میباشد و اگر احیاناً حدیثی نقل گردد که با "نص" مغایرت داشته باشد، "نص = آیه قرآن کریم" است که اصل است و حجیت دارد و آن بیان از اعتبار حدیثی ساقط میگردد، چنان که پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
«ما جائَكُم ْ عَنّي مِنَ حديثٍ موافق للحقِّ فأنا قُلْتُهُ و ما أتاكُمْ عَنّي مِنْ حديثٍ لا يُوافِقُ الحقَّ فَلَمْ اقُله و لَنْ اقول الا الحق» (بحارالانوار،ج2،ص188)
ترجمه: اگر حديث و روايتی از من به شما رسيد كه موافق حق بود پس آن حديث را من گفتهام (يعنی صحيح است) اگر موافق حق نبود، آن حديث از من نيست (يعنی جعلی و دروغ است) و من هرگز چيزی نمیگويم مگر حق و موافق حق باشد.
ادامه دارد...
مرکز پاسخگویی موعظه |
@pasokhha
سایر کانال های ما:
@mawezah_ir
@havayeadam
@Yaaliheydar