151 📌 🔴❓سوال و شبهه: نامه ای از خدا. ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻡ! ﺑﺮﻭﻳﺪ، ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻡ ﺯﻧﺪﮔﻴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﻴﺪ ، ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺷﻌﺮ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﻨﻴﺪ . ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ میخواهید ﺳﺮ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﮐﻼﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ، ﭼﺮﺍ ﭘﺎی ﻣﻦ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﻣﯽ ﮐﺸﻴﺪ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﻳﻢ ﭼﺮﺍ موسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺷﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﮐﻨﺪ ، عیسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻳﮏﺷﻨﺒﻪ ﻭ به مسلمانها ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺟﻤﻌﻪ ﺭﺍ؟ ﭼﺮﺍ ﮐﺎﺭی ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻋﻴﺴﻮی ﺷﺮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻠﻴﺴﺎ یعنی خانه خدا راحت ﺑﻨﻮﺷﺪ! ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺷﺮﺍﺏ، ﺷﻼﻕ ﺑﺨﻮﺭﺩ؟ ﭼﺮﺍ ﯾﮑﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﯿﭻ ﻧﭙﻮﺷﺪ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍئی که شما میگوئید ﺑﻮﺩﻡ، ﭼﺮﺍ باید بگذارم به اسم من ﮐﻠﻴﺪ ﺑﻬﺸﺖ بفرﻭﺷﻨﺪ ؟! ﻳﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﻣﻦ ﺟﻬﻨﻢ کنند؟ ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺟﻬﻨﻤﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ! ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁنﭼﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺣﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯽﺩﻫﺪ..!! ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺘﻢ! ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ايد!اگر به دنبال من میگردید مرا در عشق، مهربانی، بخشش ،آگاهی، گذشت، راستگوئی و انسانیت پیدا کنیدالبته اگر به دنبال من میگردید ! ✅پاسخ به شبهه: نویسنده یا به خدا اعتقادی دارد، یا ندارد. اگر اعتقاد ندارد، وقتی می‌نویسد: "نامه‌ی خدا به بنده‌اش"، دروغ می‌گوید و قصدی جز خدعه و فریب مردم ندارد. و در هر حال نباید از جانب خدایی که وجود او را انکار دارد، نامه بنویسد. اما اگر وجود خداوند متعال را قبول دارد، باز هم بی‌خود می‌کند که از جانب او به بندگانش نامه می‌نوسید. خداوند متعال خود نامه‌هایش را در "کتاب الله" نوشته و توسط ارسال کنندگانش، به بندگانش ابلاغ نموده است. الف – نه این که کلام الله را شعر و رسول الله صلوات الله علیه و آله را شاعر بخوانند جدید است و نه این که از جانب خود حرافی کنند و گزافه‌های خود را به خدا نسبت دهند (حتی به بهانه‌ی فرض)، جدید است و هر دو در کتاب خدا مورد معرفی و مذمت قرار گرفته‌اند. کسانی که خود می‌گویند و می‌نویسند و سپس به خدا نسبت می‌دهند (حتی در عالم فرض)، مصداق آیه ذیل می‌باشند: «وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ» (آل‌عمران، 78) ترجمه: و از ميان آنان گروهى هستند كه زبان خود را به [خواندن] كتاب [تحريف شدهاى] مىپيچانند، تا آن [بربافته] را از [مطالب] كتاب [آسمانى] پنداريد، با اينكه آن از كتاب [آسمانى] نيست و مىگويند: «آن از جانب خداست»، در صورتى كه از جانب خدا نيست و بر خدا دروغ مىبندند، با اينكه خودشان [هم] مىدانند. ب – چنان چه در متن نیز اشاره شده است، این دسته از انسان‌ها، حتی به همین کتابی که تکذیبش می‌کنند نیز علم ندارند و حتی حوصله ندارند که یک دور از رو بخوانند، لذا حتی آن چه را که نفی یا استهزایش می‌کنند، گمان‌های غلط ذهن خودشان نسبت به کتاب است که آنها را نیز به کتاب الله و کلام الله نسبت دروغ می‌دهند. (بر عکس آن چه در متن آمده)، نه موسی (ع) شنبه را تعطیل اعلام کرد و نه عیسی (ع) یکشنبه را تعطیل اعلام کرد و نه حضرت محمد صلوات الله علیه و آله جمعه را تعطیل اعلام نمودند. بلکه به امت موسی علیه‌السلام امر آمد که شنبه‌ها ماهی صید نکنید – مسیحیان طبق عادت روز یکشنبه به کلیسا می‌روند – در اسلام نیز فرموده که اگر در روز جمعه به نماز دعوت شدید، ابتدا اجابت کنید و بعد برای کسب و معاش پراکنده شوید. در ضمن حضرت مسیح علیه‌السلام هیچ گاه شراب ننوشیدند، چه رسد به این که در کلیسا بنوشند و جزایش را مسلمانان بدهند...، لذا همه خرافه‌های ذهن نویسنده‌ی معاند می‌باشد. ج – اگر دقت کنید، معمولاً کسانی که از جانب خدا حرف می‌زنند و یا بافته‌های خود را به او نسبت می‌دهند، هیچ دغدغه‌ای ندارند جز آن که حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال معرفی کنند. اینان همیشه اصرار دارند که به جای "امر به معروف و نهی از منکر"، امر به منکر و نهی از معروف نمایند. «‌المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض يأمرون بالمنكر وينهون عن المعروف ويقبضون أيديهم نسوا الله فنسيهم إن المنافقين هم الفاسقون » (التوبه، 67) ترجمه: مردان و زنان دو چهره، [همانند] يكديگرند. به كار ناپسند وامىدارند و از كار پسنديده باز مىدارند، و دست‌هاى خود را [از انفاق] فرو مىبندند. خدا را فراموش كردند، پس [خدا هم] فراموششان كرد. در حقيقت، اين منافقانند كه فاسقند. نکته: حال ما چرا باید "کتاب الله" را رها کنیم، بعد نامه‌ی ملحدانه‌ی فرضی یک نفر که به جای خدا حرف زده را بخوانیم، بعد تحلیل و نقد نیز بنماییم؟ انصافاً حیف عمر و قدر عقل نیست و نویسنده خودش به مخاطبش نمی‌خندد؟! (ایکس شبهه) مرکز پاسخگویی موعظه | @pasokhha @mawezah_ir @havayeadam @Yaaliheydar