خفته در خروارها خاک سرد گورستان 📝 امید قربانی 🔻 بدون تعارف باید بگم: هم نظام آموزشی و هم سیستم آموزشی به ما دانش آموزان نسل های گذشته ( دهه ۴۰ ، ۵۰ ، ۶۰ و ۷۰ ) بدهکارن. و البته بدهی بسیار بزرگ! 🔻 هیچکدوم از این دو تا سیستم آموزشی ، و و اهمیت پیاده سازی خاطراتِ ریز و درشت محلی رو به ما یاد ندادن. و ما هم شوربختانه هیچوقت متوجه اهمیت روستاهای خودمون نشدیم ، لذا هرگز به فکر ثبت و ضبط خاطرات بزرگان و ریش سفیدان محله هامون نبودیم. 🔻 و اگر هم کسی از روی علاقه قلبی میخواست چنین کاری بکنه نه تنها فرایند این کار رو نمیدونست بلکه حتی زمینه هاش هم فراهم نبود. به همین دلیل فرایند ثبت و ضبط تاریخ شفاهی محلی در ایران نمره ی میگیره ! 🔻 قبرستان روستاها ظاهرا محل دفن اموات هست اما در واقع باید این قبرستان ها رو گورستانِ انبوهی از خاطرات و داستان های کوچک و بزرگ و تلخ و شیرین از آدما بدونیم. مدفن هزاران خاطره و تجربه که لزوما و ضرورتا میبایست به نسل های آینده منتقل میشد اما نشد که نشد که نشد! 🔻 گورستان ها قرارگاهِ صدها سینه ی سرشار از حرف و خاطره ست که به همین راحتی در دلِ خاکِ قبرستان فروخُفتند و همه ی اون داستان ها سهمِ گور و مور و مار شدن بدون اینکه هیچ نسخه ای از اونا به دست آیندگان برسه! 🔻 به همین دلیله که میگم سیستم های آموزشی قبلی و فعلی به نسلِ آینده بدهی بزرگی دارن چراکه در این رابطه هیچ برنامه منسجم انگیزشی و آموزشی نداشتن و ما از این حیث بار اومدیم! 🔻 اما با همه این تفاصیل یادمون نره که: هنوز هم زنان و مردانِ سپید مویِ زیادی بین ما توی همین روستاها هستن که توی سینه هاشون هزاران خاطره و داستان دارن. پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی که میشه گوشی رو بگیریم جلوشون و ازشون بخوایم که خاطره هاشون رو تعریف کنن! 🔻 هنوزَم پیر مردا و پیرزنای زیادی بین ما هستن که باید آستین بالا بزنیم و حرفاشون رو با قلم و کاغذ و دوربین ، ثبت و ضبط کنیم. صد البته اصلا کارِ سخت و پیچیده ای نیست اما عزم و جزمی راسخ میخواد! 🔻 و این وظیفه تک تک ماهاست که تاریخِ شفاهی روستاهامون رو به هر طریق ممکن ثبت کنیم و برای آیندگان به یادگار بذاریم. ۱۴۰۳/۰۶/۱۸ ✅ پایگاه اطلاع رسانی توسعه روستایی ایران https://eitaa.com/patra1