بسماللهالرحمنالرحیم
📝در باب سیاستگذاری در آموزش مهارتهای پژوهشی(۳)
به بیان دیگر اگرچه هر ژورنالی حق دارد که برای درج مقاله در نشریه از قالب خاصی دفاع کرده و شیوهنامه مشخصی ارائه نماید. اما یک دستگاه آموزشی نمیبایست دانشپژوهان خویش را به یک قالب، شیوه و روش منحصر کند. به عبارتی دیگر هدف کلان پژوهش به تناسب قالب و سطح متفاوت میشود. مثلاً از یک دانشجو و طلبه جوانی که در مقطع کاردانی دانشگاه یا سطح یک حوزه مشغول تحصیل است انتظار اینکه بتواند مقاله علمی پژوهشی بنویسد، غیرواقعی است. با این حال آیا میبایست نگارش مقاله را به یک قالب، یک متن و محتوا و یک روش تحقیق و یک روش ارائه بحث گره زد؟ به نظرم دستگاه آموزشیِ موفق باید نسبت به این موضوع با سعه صدر بیشتری عمل کند. هدف کلان آموزش مهارتهای پژوهشی آشناسازی، شناخت و نهایتاً تسلط بر مهارتهای پژوهشی و تقویت چگونه نوشتن است. میخواهیم نوشتن برای پژوهشآموز ملکه شود. اما ضرورتی ندارد که چگونگیاش را به یک راه و روش و مسیر خاصّی منحصر کنیم. محتوا و متن و روش میتواند متکثر باشد. چند عنوان، چند سرفصل، چند نوع شیوۀ ارائه بحث پیشنهاد شود تا به تناسب ذائقهها انتخاب شود. به عبارتی دیگر یکی از امتیازات حوزههای علمیه دروس آزاد و آزادی طلبه در انتخاب درس است. یک طلبه برای اینکه درس کفایهالاصول را بخواند از میان اساتید متعدد که در فضاهای کالبدی مختلف تدریس میکنند دست به انتخاب میزند. خوشبختانه بعد از سالها متن درسی دیگری به نام الفائق به همت دفتر فقه معاصر نیز اضافه شد، تا اساتیدی که مایلند این متن را بجای متن کفایه الاصول تدریس نمایند.
من فراتر از این معتقدم چرا مقاله باید به شیوه مرسوم و متداول نوشته شود؟ اگر هدف تولید علم است چه اشکالی دارد با یک نظم منطقی دیگری به این هدف دست پیدا کنیم؟ مثلاً سابقۀ دیرین حوزههای علمیه مقاله را با قالبهایی نظیر رسالهنویسی، تقریرنویسی، حاشیه و تعلیقه، ردّ و جواب و مانند اینها میشناسد. با این قالبها نیز همان هدفی تامین میشد که مقالات در قالب فعلی به آن توجه دارد.
این نوشته طرح آغازینی است برای خوانندگان محترم تا بیشتر در اطرافش بیاندیشند. و با تأمل برای اصلاحش یاریام نمایند.
تمام
#محمدصدرامازنی
@pavaragi