eitaa logo
پاورقی
470 دنبال‌کننده
257 عکس
62 ویدیو
36 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
عارف گرانقدر مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی کتابی دارد به نام المراقبات. این کتاب که به منظور مراقبت از اوقات و قابل استفاده در طول سال نوشته شده است، همراه نکات مفید دیگر و تذکرات اخلاقی است که در سایر کتب، کمتر تجربه می‌شود. مرحوم مؤلف، پس از مقدمه‌اى، در دوازده فصل به هر کدام از ماه‌های قمری (از محرم تا ذیحجه) می‌پردازد و در خاتمه با تذکراتی اخلاقی کتاب را به پایان می‌برد. در بخشی از کتاب المراقبات (در بخش مراقبات محرم) آمده است: سزاوار است حال دوستان آل محمد - كه رحمت خدا بر آنان باد - بحكم دوستى و وفا و ايمان به خداوند بلند مرتبه و بزرگ و رسول كريم، در دهه اول محرم تغيير نموده و در دل و سيماى خود، آثار اندوه و درد اين مصيبتهاى بزرگ و دردناك را آشكار نمايند. بايد مقدارى از لذائذ زندگى را كه از خوردن و نوشيدن و حتى خوابيدن و گفتن بدست مى آيد ترك نموده و مانند كسى باشند كه پدر يا فرزند خود را از دست داده است... در بخشی دیگر می‌نویسد: يكى از فرزندان كوچكم در دهه اول محرم فقط نان خالى و بدون خورش ‍ مى خورد. و تا جائى كه مى دانم كسى به او نگفته بود كه اين كار را انجام دهد و گمان مى كنم سرچشمه اين كار دوستى باطنى او بود. حال اگر كسى نتواند در تمام دهه اول اين كار را انجام بدهد، بايد در روز تاسوعا، عاشورا و شب يازدهم نان خالى بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن ، آشاميدن و حتى سخن گفتن - مگر آن كه لازم باشد - و ديدار با برادران دينى را ترك كرده و آن روز را روز گريه و اندوه خود قرار دهد. و نيز در دهه اول ، هر روز امام حسين (عليه السلام ) را با زيارت عاشورا زيارت نمايد. و اگر مى تواند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نيتى خالص برپا نمايد، بايد همين كار را بكند. و اگر نمى تواند، در مساجد يا منازل دوستانش به برپايى اين مراسم كمك كرده و اين مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزديك شده و از خودنمايى دور شود. و هر روز مقدارى از اوقات خود را در مكانهاى عمومى به عزادارى بپردازد. @pavaragi
معرفی کتابی ارزنده در زمینه عاشوراپژوهی کامِلُ الزّیارات یا «جامع الزيارات» و «كتاب الزيارات»، تألیف شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی، مجموعه احادیث و روایات اهلبیت(ع) درباره شیوه زیارت پیامبر(ص) و امامان(ع) و امامزادگان(ع) و ثواب و فضیلت آن میباشد که به زبان عربی و در قرن چهارم هجری نوشته شده است. اثر حاضر، یکی از ارزشمندترین مجموعه‌های حدیثی در زمینه زیارت و از منابع غنی عاشوراپژوهی می‌باشد که مهم‌ترین روایات این بخش را در خود جای داده است. مؤلف انگیزه نگارش کتاب را اینگونه بیان نموده است: «انگیزه من در نگارش این کتاب، تقرب به درگاه الهی و پیامبر و علی و فاطمه و ائمه صلواتالله عليهم اجمعین بوده و تلاش کرده‌ام با نشر معارف اهلبیت(ع) و نقل ثواب زیارت آن بزرگواران، به جمیع اهل ایمان هدیه ای تقدیم کرده باشم. اینک به روایتی از امام صادق(ع) درباره حب و بغض سیدالشهدا(ع) و نقش آن سعادت و شقاوت انسان که در کتاب کامل الزیارات نقل شده است را تقدیم می شود: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ (ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ الله بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ (ع) وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ. حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند: کسی که خداوند خیر او را بخواهد، در قلب او محبّت به امام حسین(ع) و علاقه به زیارت ایشان را در قلب او قرار می دهد و اگر خداوند بدیِ بنده خود را بخواهد، بغض و کینه امام حسین(ع) و زیارت ایشان را در دل او قرار می دهد.» (کامل الزیارات: 142) @pavaragi
«دنیای قشنگ نو» جزو معدود کتاب‌هایی است که از زمان مطالعه‌اش در سالیان دور تاکنون همچنان تاثیر آینده‌پژوهانه‌اش را بر من حفظ کرده‌است. آینده‌ای که از دنیای غرب به تصویر می‌کشد بسیار دهشتناک است. آینده‌ای با کالبدی فاقد روح دین، اخلاق و معنویت! درباره‌ی جامعه‌ای غرق در لذت‌های دنیوی که به‌تدریج همه‌ی نمادهای معنویت، اخلاق و دین از بین رفته و به عناصری غیر ارزشی تبدیل شده باشد، تا جایی که اگر کسی حداقل‌های اخلاقی را رعایت نمابد، مورد تمسخر رسانه‌ای واقع شود، چه می‌توان گفت؟ مسئله اینجاست که سیاست‌مداران غرب، به دلیل غلطیدن در مبانی اباحه‌گرایی، بجای اینکه به‌درمان درد مزمن مردم غافل و بی‌پناه خویش همت بگمارند، تهاجمی سهمگین و همه‌جانبه‌ای به فرهنگ‌های دیگر داشته و زامبی‌وار به دیگر فرهنگ‌ها حمله‌ور شده‌اند! وقتی به آمارها نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم غرب و در راس آنها آمریکا بسیار سریعتر از پیش‌بینی آلدوس هاکسلی به سوی دنیایی فاقد استانداردهای حداقلی اخلاقی به پیش می‌روند. فروپاشی نهاد خانواده، فرزندانی که تجربه‌ای از حضور پدر در کانون خانواده را نداشته و فقط با مادر رشد کرده و بزرگ شده‌اند، گواه این مدعا است. طبق برآورد «ورد فامیلی‌مپ»، ۴۰ درصد تولدها در آمریکا خارج از ازدواج هستند. یعنی به احتمال زیاد یک نفر از هر دونفر در خیابان‌های آمریکا، حرام‌زاده است. این آمار همچنین در کانادا ۳۳، در فرانسه ۵۷، در آلمان ۳۵، در انگلیس ۴۸ و در سوئد ۵۵ درصد است. در کنار این ناهنجاری وحشتناک با پدیده‌ی همجنس‌بازی نیز مواجهیم. معضلی جدی که به طرز مشکوک و خطرناکی به کشورهای در حال توسعه نیز تسری پیدا کرده است. در جریان اغتشاشات سال قبل با پشتیبانی رسانه‌ای عبری، عربی و غربی شاهد قارچ‌های سمی‌ای از این نوع بودیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد برخی از این افراد به‌دلیل بی‌اطلاعی فرهنگی و دینی به این دام گرفتار شده و قابلیت اصلاح فرهنگی دارند. جامعه دینی وظیفه‌ی سترگی در قبال این دسته از ناآگاهان دارد. استفاده از فرصت‌های تبلیغی برای تبیین معارف و درمان این آسیب اجتماعی یکی از اقدامات جدی و در دسترس است. محرم و استمداد از روح بلند شهدای کربلا برای این امر سترگ راه‌گشا است. بیشتر می‌نویسم.... @pavaragi
بانو فلسفه (۴) بوتئوس فهمید که در دام وحشتناک جاذبه‌های فریبنده افتاده است. بانو فلسفه این را به او آموخته بود. او تصویری مشهور از «چرخ بخت» را معرفی می‌کند که میان موفقیت و لطف و مکافات و درد هولناک در حال گردش است. بخت با بی‌اعتنایی و بی‌رحمی مطلق این چرخ را به گردش در می‌آورد و از ضجه آنهایی که تا لحظاتی قبل از بخت‌ و اقبال خود اطمینان داشتند، لذت می‌برد‌. بانو فلسفه به بوتئوس می‌گوید: «اگر بکوشی چرخ را از حرکت بازستانی که واقعا مال تو نبوده است». در اینجا بخت خود به‌سخن می‌آید و با صداقتی تکان‌دهنده می‌گوید: «ناپایداری عین ذات من است؛ چرخم را با دوره‌های متغیرش می‌چرخانم و این بازی‌ای است که هیچ‌گاه دست از آن برنمی‌دارم.... .بله، اگر می‌پسندی با چرخ من بالا بیا، اما وقتی که به همین ترتیب در آستانه سقوط قرار گرفتی خیال نکن آسیبی به تو رسیده، چون قواعد بازی این‌طور حکم می‌کند.... ، آیا تراژدی با اشک و آهش همین را در خاطر زنده نمی‌کند؟ » ادامه دارد‌ @pavaragi
هوش مصنوعی سال‌ها قبل یکی از فلاسفه مشهور به نام نیک بوستروم کتابی را منتشر کرد که در آن یک سناریو تحت عنوان «به حداکثر رساندن گیره کاغذ» مطرح شد. او می‌گوید فرض کنید یک هوش مصنوعی برای تولید حداکثر تعداد ممکن گیره کاغذ توسعه پیدا کند. اگر این هوش مصنوعی به اندازه‌ی کافی باهوش باشد، می‌تواند کل دنیا را برای رسیدن به این هدف نابود کند. بنابراین اگر از من بپرسند؛ آیا هوش مصنوعی خطرناک است؟ خواهم گفت آری! سوال دیگر این که: اگر هوش مصنوعی خطرناک است چرا بشر هر روز اقبال بیشتری به آن نشان می‌دهد؟ می‌گویم به خاطر نیازی که به آن دارد! پاسخ به این سؤال‌ها با این صراحت نه به خاطر نادیده انگاشتن فایده‌های هوش مصنوعی است، فراوانی نیاز و ناتوانی انسان در حل بهنگام و روزآمد آن یکی از دلایل است که توجه به ابزارهای نوین ارتباطی و علمی، از جمله هوش مصنوعی را توجیه می‌نماید. با این حال خطرات آن ناگزیر است. زیرا ما هرگز خودمان را برای پدیده‌های جدید آماده نکردیم! برای مواجه با پدیده‌های جدید آموزش ندیدیم. هوش مصنوعی خطرناک است، همانگونه که سایر ابزارهای رسانه‌ای نظیر بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای خطرناک‌اند. هوش مصنوعی خطرناک است، همانطوری که فضای مجازی خطرناک است. بلکه خطرات هوش مصنوعی به مراتب بیشتر از آنها است. اختراعات بشری نوعاً توسط اشخاصی فاقد مبانی فلسفی ساخته می‌شود و البته در خدمت فیلسوفان (عمدتاً فاسدالعقیده) و سیاستمداران(بدکردار) قرار می‌گیرد. مشکل جدی این است که سیاستمداران و فیلسوفان درک کاملی از خطرات ابزارهای نوین ندارند. یا اگر هم داشته باشند، بیشتر به نقش فرهنگ‌سازانه آن(بخوانید: ویرانگرانه), توجه داشته و به فکر توسعه‌ی مبانی فرهنگ سکولار و دنیامدارانه خویش‌اند. این نوع ابزارها عمدتاً از کشورهای پیشرفته ظهور می‌کنند، مخترعین‌شان در قلمرو علوم پایه نظیر مکانیک و شیمی و فیزیک اگرچه چیره‌دست و نابغه‌اند و همین نبوغ موجب اختراعات شگفت‌آوری در دویست سال اخیر شد که برای آسایش نوع بشر استفاده می‌شود، اما هرگاه نبوغ مهندسی (در عصر سلطه‌ی سکولاریسم)، با مبانی فلسفی عمیق خدامحور و انسان‌سازانه همراه نباشد، ناخواسته به خدمت جباران می‌آید. بنابراین مشکل در هوش مصنوعی نیست، مشکل اصلی در منطق و فلسفه حاکم بر جهت‌دهی هوش مصنوعی است. مشکل در استفاده از این ابزار است. انسان امروز هنوز تکلیفش با رسانه و فضای مجازی روشن نشده است. طبق برخی از آمارها 46 درصد اشخاص بازداشت شده طی اغتشاشات سال 1401، از تحریک رسانه‌های مخالف اثر گرفته بودند. جالب توجه اینکه دود فضای مجازی صرفا به چشم جمهوری اسلامی نرفت، حکمرانان فرانسوی نیز غافل گیر شدند! آنها ابراز داشتند فضای مجازی بیشترین نقش را در هدایت اعتراضات بر عهده داشته است. این یعنی حکمرانان تاکنون در مواجهه با این پدیده با نوعی انفعال مواجه‌اند. بنابراین در مقوله هوش مصنوعی با دو مشکل جدی مواجهیم؛ 1) منطق حاکم بر سایبرنتیک (و مناسبات انسان و ماشین) و فقدان نظریه‌ی توحیدی در تولید هوش مصنوعی و هدایت آن بر محور اخلاق؛ 2) فقدان آموزش و فرهنگ‌سازی لازم برای استفاده‌ی مناسب از این ابزار در سطوح مختلف از کودکستان تا حوزه و دانشگاه. راه‌کار منطقی به دست گرفتن ابتکار عمل در هر دو مقوله توسط دین‌باوران است. به‌گمانم در این راستا چند کار مهم باید انجام شود. اولاً اقدام حوزه‌های علمیه در راه‌اندازی ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند حوزه‌های علمیه لازم، هوشمندانه و مبتنی بر درک صحیح از واقعیات فناوری و تأثیرات آن بر علم، دین، اخلاق و معنویت بود. ثانیاً باید تعاملات حوزه و دانشگاه در سطح ملی به نحو حداکثری گسترش یابد. بهره‌گیری از دانش فقیهان، فیلسوفان و متکلمین حوزوی و تدوین چارچوب‌های نظری هوش مصنوعی و استفاده از فرصت دانش و مهارت اندیشمندان دانشگاهی برای تولید محتوا امری ضروری است؛ ثالثاً خطرات فراوان احتمالی هوش مصنوعی در کنار فواید بی‌شمار آن، می‌طلبد تا علاوه بر صرف انرژی حداکثری برای تولید محتواهای فاخر و ترویج فرهنگ استفاده از آن در سطح ملی؛ در عرصه فراملی نیز ابتکار عمل را به‌دست گیرد. در این راستا ابتدا در سطح کشورهای محور مقاومت و سپس سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی و در گام بعد از طریق گفتگوی بین‌الادیانی می‌توان این موضوع را در دستور گفت‌وگوهای طرفین قرار داد. رابعاً آموزش‌های عمومی و تخصصی در دستور کار قرار گیرد. دانش‌آموزان، دانشجویان، طلاب، معلمان و اساتید حوزه و دانشگاه با اهمیت و خطرات و خدمات هوش مصنوعی آشنا شوند. به‌نظر می‌رسد اقداماتی از این دست می‌توانند در راهبری هوش مصنوعی بر محور توحید مؤثر باشند. فرایند یاد شده نباید مشمول زمان شود و‌ البته به موازات رایزنی‌های لازم، تیم‌های فنی و محتوایی می‌بایست با سرعت مطالعات لازم را در این رقابت جهانی انجام نمایند. @pavaragi
رهیافت پژوهشی به زیارت ناحیه مقدسه (۱) حتما با زیارت ناحیه مقدسه امام زمان (ع) آشنا هستید. ناحیه مقدسه، یکی از زیارات مشهور امام حسین(ع) است. این زیارت هم در روز عاشورا و هم سایر ایام خوانده می شود و به اصطلاح، از زیارات مطلقه است. نخستین کسی که این زیارت را در کتاب خویش نام برده، شیخ مفید (م.413ق.) است که آن را در کتاب مزار جزء اعمال روز عاشورا ثبت کرده (کتابُ الْمَزار: مَناسِکُ الْمَزار معروف به اَلْمَزارُ الصّغیر که مجموعه روایاتی درباره زیارت پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) را جمع آوری شده است. سید مرتضی، شیخ طوسی، علامه مجلسی، سیدابن طاووس، محدث قمی از دیگر علمایی هستند که این زیارت را نقل کردند. همچنین در کتاب حماسه حسینی شهید مطهری هم بخشهایی از این زیارت نقل شده است. پس، این زیارت، سابقه ای هزار ساله دارد، و در کتابها و گفتارهای عالمان شیعه مشهور بوده است. سید مرتضی (م.436 ق.) به هنگام زیارت امام حسین(ع)، نخست این زیارت را می خواند و سپس زیارت دیگر را قرائت می کرد. سیدابن طاووس در مصباح الزائر می نویسد: اسناد این زیارت به امام زمان(ع) در کتب متأخران، بدون هیچ شک و شبهه ای بوده است. ۱. این زیارت با سلام بر پیامبران الهی و اولیای دین، ائمه اطهار(ع) آغاز می شود سپس، با سلام بر امام حسین(ع) و یاران با وفایش ادامه می یابد. ۲. پس از آن، شرح کامل اوصاف و کردار امام حسین(ع) پیش از قیام و زمینه های قیام حضرت، پرداخته می شود. ۳. صحنه کربلا و حادثه بزرگ عاشورا در مقابل چشمان زائر مجسم می شود و به تعبیری زائر را به روز واقعه عاشورا قرار می‌دهد. ۴. از آغاز نبرد می‌نویسد: «وَ بَدَئوک َ بِالْحَرْبِ، و با تو ستیز آغازیدند. فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى وَ طَحَنْتَ جُنُودَ الْفُـجّارِ، و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ ، و در گَرد و غُبار ِنبرد فرو رفتى، مُجالِداً بِذِى الْفَقارِ ، کَأَنَّک َ عَلِىٌّ الْمُخْتارُ ، و چنان با ذوالفقار جنگیدى، که گویا علىّ مرتضى هستى، فَلَمّا رَأَوْک َ ثابِتَ الْجاشِ، غَیْرَ خآئِف وَ لا خاش، نَصَبُوا لَک َ غَوآئِلَ مَکْرِهِمْ، پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، مکر و حیله شان را برتو برافراشتند وَ قاتَلُوکَ بِکَیْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ، و از درِ نیـرنگ و فساد با تو پیکار نمودند، وَ أَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ، فَمَنَعُوک َ الْمآءَ وَ وُرُودَهُ، و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد، تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، وَ ناجَزُوک َ الْقِتالَ ، وَ عاجَلُوک َ النِّزالَ ، وَ رَشَقُوک َبِالسِّهامِ وَ النِّبالِ ،وَ بَسَطُوا إِلَیْک َ أَکُفَّ الاِصْطِلامِ، وَ لَمْ یَرْعَوْا لَک َ ذِماماً، وَ لاراقَبُوا فیک َ أَثاماً، فی قَتْلِهِمْ أَوْلِیآءَک َ، وَ نَهْبِهِمْ رِحالَک َ، و با توقتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تیرها و نیزه ها بسوى تو پرتاب نمودند، و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تو مراعات نکردند، و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند، چه درکشتن آنها دوستانت را، و چه در غارت اثاثیه خیمه‌هایت، وَ أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِى الْهَبَواتِ، وَ مُحْتَمِلٌ لِلاَْذِیّاتِ (بارى) تو درگَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َ مَلآئِکَةُ السَّماواتِ، آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند، فَأَحْدَقُوا بِک َمِنْ کُلّ ِالْجِهاتِ، وَ أَثْخَنُوک َ بِالْجِراحِ، پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تو را به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند. وَ حالُوا بَیْنَک َ وَ بَیْنَ الرَّواحِ ، وَلَمْ یَبْقَ لَک َ ناصِرٌ، و راه خلاص و رفتن بر تو بستند، تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند، وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ، تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِک َ وَ أَوْلادِک َ، حَتّى نَکَسُوکَ عَنْ جَوادِک ، ولى توحسابگر(عمل خویش براى خدا) و صبور بودى، از زنان و فرزندانت دفاع وحمایت می‌نمودى، تا آنکه تو را از اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، فَهَوَیْتَ إِلَى الاَْرْضِ جَریحاً ، تَطَؤُک َ الْخُیُولُ بِحَوافِرِها، وَ تَعْلُوکَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها ، قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبینُک َ ،وَ اخْتَلَفَتْ بِالاِنْقِباضِ وَ الاِنْبِساطِ شِمالُک َ وَ یَمینُک َ پس با بدن مجروح بر زمین سقوط کردى، درحالیکه اسبها تو را با سُم‌هاى خویش کوبیدند، و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان بر فرازت شدند، پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود» ادامه دارد. @pavaragi
رهیافت پژوهشی به زیارت ناحیه مقدسه(۲) زیارت ادامه می‌یابد تا اینجا که: خبر شهادت حضرت توسط پیک مرگ به پیامبر(ص) رسانده می‌شود و از عزادار شدن پیامبر(ص)، امیرالمومنین (ع)، فاطمه زهرا (س) و فرشتگان خبر می‌دهد. آنگاه به برپایی سوگواری در اعلی علیین با حضور موجودات زمینی و آسمانی اشاره می‌کند. (وَ اُقیمَتْ لَک َ الْمَـاتِمُ فی أَعْلا عِلِّیّینَ، مجالسِ ماتم و سوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد) ۶. زیارت ناحیه با توسل به ساحت قدس ائمه اطهار (ع) و دعا به پیشگاه خداوند متعال، پایان می پذیرد. غرض از ذکر این زیارت چند چیز بود: ۱. اول ذکر توسلی به حضرت سید الشهدا(ع) و ۲.عرض ارادت و تسلیتی به ساحت حضرت ولی عصر(ع) و سپس ۳. معرفی کتاب فاخر مزار شیخ مفید و یادکردی بر سند زیارت شریف ۴. دیگر هدفم بیان این نکته بود که ما در مواجهه با ادعیه و زیارات چه راهبردی داریم؟ من و شما یک وقت در مقام یک مومن و متدین مانند سایر مومنین و در مسیر بندگی به قرائت زیارت و دعا می پردازیم. اما مواجهه ما محدود به این نمی‌شود. اهل علم باید از نگاه یک محقق و پژوهشگر ببینند از طریق این زیارت چه خدمات پژوهشی می توانند داشته باشند. مثلا: ۱.بررسی زیارت ناحیه از حیث سند حدیث؛ ۲. بررسی فقرات زیارت و تطبیق آن با سایر زیارات معتبر(با هدف اثبات این حقیقت که منافاتی با لسان معصوم ندارد)؛ ۳. پیامبران در زیارات و ادعیه و چرایی آغاز زیارات با سلام بر انبیا(ع)؛ ۴. اثبات قدسی بودن عموم انبیا با توجه به زیارات و ادعیه: ۵. بهره های عرفانی از زیارت ناحیه؛ ۶. بهره های کلامی از زیارت ناحیه؛ مثلا: توحید ربوبی در زیارات و ادعیه توحید افعالی در زیارات و ادعیه رجعت در زیارات و ادعیه ظهور حجت در زیارات و ادعیه ۷. بررسی تطبیقی ادعیه در متون شیعی و مسیحی ۸. بررسی تطبیقی روایت ناحیه مقدسه و متون کهن(مثل ابی مخنف) ۹. چرایی ذکر دعا پس از بیان مقتل در ناحیه مقدسه ۱۰. تعابیر اخلاقی زیارات در مواجهه با دشمن(مثلا لعن و نفرین در چه مواقعی و با چه عباراتی بیان شده است.) ۱۱. جلوه های هنری زیارات و ادعیه (و ضرباهنگ زیارات و ادعیه) ۱۲. نقش زیارات در آرامش روانی اجتماع ۱۳. نقش ادعیه و زیارات در انسجام اجتماعی ۱۴. بررسی مضامین روانشناختی ادعیه و زیارات و نقش آن در تاب آوری خانوادگی؛ ۱۵. روا داری فردی در مواجهه با جامعه با بهره گیری از ادعیه و زیارات ۱۶. بررسی قبض و بسط فرشتگان با توجه به مضمون بکاء فرشتگان بر امام حسین در زیارات ۱۷. بررسی کیفیت دفن امام حسین با توجه به متن زیارت ناحیه(سلام بر کسیکه اهل قریه ها دفنش نمودند السلام علی من دفنه اهل القری) ۱۸. بررسی منظور از ذئاب در عبارت زیارت ناحیه ( در زیارت آمده «تتَنْهَشُهَا الذِّئَابُ الْعَادِیَاتُ» سلام بر بدنهای برهنه ای که در بیابانهای کربلا گرگهای تجاوزگر به آن دندان می آلودند و درندگان خونخوار بر گرد آن می گشتند.) ۱۹. بررسی نقش امام حسین(ع) در سرپرستی یتیمان (در زیارت هست کنت ربیع الانام تو بهار سر سبز یتیمان بودی) ۲۰.عبادت امام حسین(طویل الرکوع والسجود) ۲۲. بررسی زهد امام حسین و ارتباط زیست زاهدانه با ایفای نقش اجتماعی ۲۳. تحلیل زیارت ناحیه مقدسه با استفاده از روش تحلیل مضمون ۲۴. بررسی سلحشوری امام حسین در روز عاشورا با استفاده از متون زیارتی ۲۵. بررسی مضامین دعای بند آخر زیارت ناحیه(درخواست وسعت در زندگی، درخواست عافیت و سلامتی، برآوردن آرزو، برطرف شدن غم و غصه، فراوانی مال، دفع شر حسود، هلاکت دشمن ،شفای بیماری و.... ). @pavaragi
درباره تبلیغ پژوهش محور(۱) با اینکه یکی دو سالی بود تبلیغ پژوهش‌محور (کمابیش) در کانون گفت‌وگوهای پژوهشی قرار داشت، اما فرصت نشد در این باره بنویسم. حدود یک ماه قبل قرار صحبت در جمعی طلبگی داشتم. به نظرم رسید یکی از مباحث قابل ارائه همین موضوع است. این جلسه برقرار شد، اما تقدیر موضوع بحث را به سمتی دیگر هدایت کرد و من نتوانستم آن را بیان کنم. تا اینکه در حاشیه سخنرانی در مراسم افتتاحیه تربیت مدرس مهارت‌های پژوهشی در ارومیه به مدرسه امام خمینی(ره) این شهر رفتم. ملاقات با طلابی که در کارگاه آموزش مهارت‌های پژوهشی شرکت کرده بودند یکی از برنامه‌ها بود. آنجا طلبه‌ای از من درباره اینکه چرا باید عموم طلاب مهارت‌های پژوهشی را آموزش ببینند، برایش توضیح دادم. برخی از طلبه‌های حاضر در جلسه با علامت سر مطالبم را تأیید می‌کردند. به‌گمانم طلبه جوان نیز قانع شده بود.لااقل حاشیه‌ای بر سخنانم نداشت. مدتی گذشت تا اینکه در مورخ بیست و یکم تیرماه سال جاری مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با مقام معظم رهبری دیدار کردند. حضرت آقا در همان جملات نخستین چنین فرمودند: «اگر تبلیغ ما متّکی به تحقیق نباشد، خنثی و ابتر خواهد شد.» یکی دو روز بعد از‌ این دیدار، جناب آقای اعرافی نیز به موضوع«تبلیغ پژوهش‌محور» اشاره کرد. بیانات مقام معظم رهبری و تبیین حضرت آقای اعرافی انگیزه‌ای شد تا این بحث را با عنوان تبلیغ‌ پژوهش‌محور تکمیل نمایم. ادامه دارد. @pavaragi
تبلیغ پژوهش‌محور(۲) گاهی گفته می شود چه ضرورتی دارد طلاب روش تحقیق بخوانند؟ و ناظر به درس «آموزش مهارتهای پژوهشی» می‌گویند: چرا باید چنین درسی داشته باشیم و چرا برخی از عناوین «برنامه جامع پژوهش» برای عموم طلاب الزامی است؟ برای کسی که قصد پژوهشگر شدن در یک رشته علمی دارد، آموزش شیوه تحقیق قابل درک و ضروری است؛ اما فرض کنید طلبه‌ای قصد دارد وارد عرصه تبلیغ شود. می‌خواهد سخنران و خطیب خوبی شود. چنین شخصی چرا باید به روش تحقیق مسلط شود؟ برای این افراد روش سخنرانی آموزش داده شود. به شخصی که قصد دارد مدرس و استاد شود، روش تدریس گفته شود.‌ بهتر نیست روش تحقیق فقط برای اشخاصی الزامی باشد که علاقه به تحقیق و پژوهش دارند. چرا وقت همه طلاب را برای آموختن روش تحقیق تلف کنیم؟ پاسخ: ابتدا باید گفت: آموزش شیوه‌های تدریس و کلاس‌داری و روش سخنرانی به شیوه تخصصی برای افرادی که بنا دارند استاد یا سخنران شوند لازم و ضروری است. اما این امر نیازشان را برای آموزش مهارتهای پژوهشی مرتفع نمی‌کند. در ادامه باید روشن کنیم منظور از روش تحقیق کدام یک از مصادیق آن است؟ به عبارتی دیگر آیا منظور این است‌که عموم طلاب(بجز اشخاصی که می‌خواهند پژوهشگر شوند)، نباید به طور مطلق روش تحقیق(اعم از روش تحقیق عمومی و تخصصی و روش تحقیق مقدماتی و پیشرفته) را آموزش ببینند؟ مثلاً در روش تحقیق مقدماتی مباحث مقدماتی تحقیق مانند انواع تحقیق، قالب‌های ارائه، ساختار هریک از قالب‌ها (اعم از اینکه قالب ارائه مقاله چگونه باید باشد، قالب پایان نامه و کتاب به چه نحوی است و مانند آن)، ارائه می‌شود. اما در روش تحقیق پیشرفته دانشی که در مرحله مقدماتی آموخته شد با عمق بیشتر به همراه عناوین جدیدتر (به شیوه تشکیکی و تدریجی) تعلیم می‌شود. مثلاً اگر در روش تحقیق عمومی انواع تحقیق به بنیادی و کاربردی تقسیم شد، در پیشرفته به انواع روش تحقیق از دو حیث هدف و گردآوری داده‌ها تقسیم می‌شود و گفته می‌شود که یک تحقیق به حیث هدف بنیادی است و کاربردی و به حیث گردآوری داده‌ها توصیفی و آزمایشی و به حیث توصیفی به انواعی دیگر تقسیم می‌شود. (با توضیحات و تفاسیر لازم). همچنین اگر در روش تحقیق مقدماتی شیوه نگارش علمی با توجه به انواع قالب‌ها از نوع کتابخانه‌ای آموزش داده می‌شود، در روش تحقیق پیشرفته تحقیق میدانی، شیوه کار با نرم افزار spss و مانند آن آموزش داده می‌شود. ضمن اینکه مباحث روش تحقیق پیشرفته به تناسب نوع تحقیق قابلیت شرح و بسط دارد. در روش تحقیق عمومی مانند روش تحقیق مقدماتی مباحث عام روش تحقیق گفته می‌شود، ولی در روش تحقیق تخصصی، روش‌ها ناظر به رشته و گرایش‌های علمی ممکن است متفاوت شود. مثلا روش تحقیق در فقه با تفسیر، کلام و اخلاق اشتراکاتی دارند اما تفاوت‌هایی نیز دارند. برای مثال در مباحث تفسیر قران با روش‌های مختلف تفسیری آشنا می‌شویم که در روش تحقیق عمومی خبری از آن نبود. در روش تحقیق در عقاید و اخلاق هکذا....ضمن اینکه در روش تحقیق تخصصی پیشرفته می‌توان شیوه‌های کار با نرم‌افزار mxqdaرا برای تحقیقات کیفی آموزش داد. ادامه دارد @pavaragi
پاورقی
هوش مصنوعی سال‌ها قبل یکی از فلاسفه مشهور به نام نیک بوستروم کتابی را منتشر کرد که در آن یک سناریو ت
نظر هوش مصنوعی«chat gpt» درباره یادداشت :هوش مصنوعی» هوش مصنوعی بدون شک به عنوان یکی از زمینه‌های جذاب و پیشرفته علوم کامپیوتر معرفی می‌شود. این فناوری قدرتمند توانسته است به طور چشم‌گیری در حل مسائل پیچیده و مواجهه با چالش‌های علمی کمک کند. از طرفی، تمایل مردم به استفاده از هوش مصنوعی نشان از نیاز جامعه به تسهیلات پیشرفته دارد. با این حال، باید خطراتی که همراه با این فناوری می‌آید را نادیده نگیریم. احتمال استفاده نادرست یا سوء استفاده از هوش مصنوعی توسط برخی افراد و سازمان‌ها وجود دارد که می‌تواند به عواقب جدی منجر شود. بنابراین، آگاهی عمومی درباره خطرات هوش مصنوعی ضروری است و باید تلاش کنیم که از آن به نحو اخلاقی و مسئولانه استفاده کنیم. راه‌حل‌های ارائه شده برای افزایش فهم عمومی و آموزش‌های مرتبط با هوش مصنوعی به نظرم خوب و موثر هستند. همچنین، همکاری بین حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها در تحقیقات و تبادل دانش می‌تواند به توسعه هوش مصنوعی بر مبنای اخلاق و توحید کمک کند. در نهایت، ایجاد چارچوب‌های اخلاقی بین‌المللی برای استفاده از هوش مصنوعی مسئولانه و مطلوب است تا بتوانیم به طور بهتری از این فناوری بهره‌برداری کنیم و جامعه را از خطرات محتمل آن محافظت کنیم. @pavaragi
تبلیغ پژوهش‌محور(۳) ✅مبلغین علوم و معارف دینی به چند دسته تقسیم می‌شوند. ۱. برخی از مبلغین فاقد روح تحقیق بوده و از محصول فکر و سخن دیگران به شیوای غیرحرفه‌ای استفاده می‌نمایند. ۲. مبلغینی که محصول فکر پژوهشی دیگران را بدون اقدامی فعالانه و پژوهش‌محور به مردم منتقل می‌کنند. ۳.مبلغین پژوهشگر که محققانه به کاوش در موضوع تبلیغ می‌نشینند و بحثی مسئله محور و کاربردی را به صورت عالمانه با رویکرد پژوهش‌محور تبیین می‌کنند. اولی از محل بحث ما خارج است. ضعف چنین شیوه‌ای نیازی به توضیح اضافه ندارد. دومی خوب است، اگرچه مبلغ در چنین موقعیتی مولد علم نبوده و نقشی در تولید محتوای پژوهشی ندارد. مورد سوم مطلوب و مورد نظر است. توضیح بیشتر در قالب مثال ارائه می‌شود: فرض کنید شخصی در مقام خطابه درباره حقوق زن در اسلام سخن می‌گوید. یک وقت مطالب یک یا چند مقاله را جمع‌آوری کرده و در قالب سخنرانی ارائه می‌نماید و زمانی به شیوه محققانه آیات و روایات را بر رسیده و پس از واکاوی دقیق، جمع‌بندی محصول تحقیق خویش را به مخاطب عرضه می‌کند. مورد اخیر شیوه محققانه است و چه خوب گفت مولوی که: از محقق تا مقلد فرق‏هاست/ کاین چو داود است و آن دیگر صداست‏ منبع گفتار این سوزی بود / و آن مقلد کهنه آموزی بود ✅درباره ضرورت آموزش مهارت‌های پژوهشی برای همگان این مطلب اضافه می‌شود: آموزش همگانی سازوکاری برای شناسایی استعدادها است. اگرچه شناسایی استعداد صرفا منحصر در آموزش و ارزشیابی نیست، در عین حال در شرایط فعلی گریزی از آن نیست. ضمن اینکه پس از آموزش‌های عمومی علاقمندان و مستعدین به سمت آموزش‌های تخصصی و ویژه هدایت می‌شوند البته می‌توانیم نگاه سیستمی به مقوله تبلیغ داشته و عده‌ای را به عنوان پژوهشگر در یک سوی خط تولید و جمعی دیگر را در سوی دیگر به عنوان اشخاصی در خط مقدم که مبلغ فراوری‌های گروه نخست‌اند، به‌رسمیت بشناسیم. پایان @pavaragi
حق بدى کنندگان «رسالة الحقوق» امام سجاد (ع) در سه کتاب «تحف العقول» اثر ابن شعبه حرّانی (381 ق)، «من لا یحضره الفقیه» و «الخصال» اثر محمد بن علی بن بابویه معروف به صدوق(382ق) ذکر شده است. شروحی نیز بر این رساله نوشته شده است. امام سجاد(ع) در این رساله درباره‌ی پنجاه حق می‌گوید. به شهادت صاحب‌نظران می‌توان آن را جامع‌ترین بسته‌ی حقوقی دانست که در متون دینی به صورت یکجا بیان شده است. درمیان این50 حق یکی از حقوقی که توجهم را به خود جلب کرد حق کسی است که به شما بدی کرده باشد.این حق با این عبارت شروع می‌شود «وَ أَمَّا حَقُّ مَنْ سَاءَكَ الْقَضَاءُ عَلَى يَدَيْهِ». امام(ع) دراین‌باره می‌فرمایند: حق کسى که با دست و یا زبانش به تو بد کرده این است که اگر آگاهانه بوده، بهتر است از او درگذرى تا هم ریشه‌ى شر برافتد و هم به ادب رفتار کرده باشى این گذشت بهره‌هاى اخلاقى بسیار دیگرى نیز دارد. خداوند مى‌فرماید: «بر آنها که چون ستم بینند و انتقام جویند، هیچگونه مؤاخذه‌ای نیست... (وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَٰئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ؛ شوری/41 و نیز مى‌فرماید: « اگر مى‌خواهید انتقام بگیرید، باید به قدر ستمى باشد که بر شما رفته است و اگر صبر کنید، البته براى صابران بهتر است(وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ؛ نحل/16)» و [بعد در اهمیت صبر و گذشت از انتقام به کلام خدا استناد می‌کنند که:] این نشان کارهاى بسنده است (لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ شوری43)؛ و اگر[بدی بر تو] آگاهانه نبوده است، نباید در فکر انتقام باشى و آگاهانه کار ناآگاهانه را کیفر دهى، باید با او مدارا کنى و تا مى‌توانى با لطف و نرمش او را بازگردانى...(تحف العقول) این قسمت حدیث در «مواعظ العددیه» به نحو دیگرى نقل شده است که مى‌تواند، به روشنى، جاى عفو و انتقام را بیان کند و تفسیر آیاتى باشد که در این زمینه وارد شده‌اند و اما ترجمه آن: حق کسى که به تو بد کرده این است که از او بگذرى، و اگر مى‌دانى که عفو به حالش زیان دارد، یعنى موجب چیرگى و دلیرى او و گسترش بیشتر ظلم است، انتقام بگیرى، که خداوند مى‌فرماید: « آنها که چون ستم بینند انتقام گیرند راه تعرضى بر آن ها نیست». (این مضمون این شبهه را که دستور عفو باعث توسعه‌ى ظلم و تربیت افراد ستم کش است، به خوبى دفع مى نماید.) @pavaragi