eitaa logo
پاورقی
478 دنبال‌کننده
231 عکس
52 ویدیو
31 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۳) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. یادداشت‌نویسی، همان نکته‌گویی است در چهرۀ نوشتاری. پس نام دیگر یادداشت‌نویسی، نکته‌نویسی است. فرق یادداشت با مقاله، فرق «نکته» با «مطلب» است. «مطلب» را در مقاله می‌گویند و «نکته» را در یادداشت. نکته، مغز مطلب است و از این رو یادداشت نیز باید نغز باشد. در یادداشت‌ها هم می‌توان «مطلب» گفت یا «نظریه‌» پرداخت؛ اما نخست باید آن مطلب یا نظریه را به «نکته» و «تلنگر» تبدیل کرد؛ یعنی آن را چنان پوست‌کنده و فشرده ساخت که به نظر نغز و تازه بیاید. اگر نوشتن را به میدان جنگ تشبیه کنیم، یادداشت‌نویسی مانند جنگ‌های چریکی و پارتیزانی است، و ‌کتاب و مقاله شبیه جنگ‌های کلاسیک. دو. یادداشت‌ها ممکن است در حد افق‌گشایی یا مقدمه‌چینی یا مسئله‌سازی باشند؛ برخلاف مقاله یا کتاب که نباید پرسش‌ها را بی‌پاسخ بگذارند و بگذرند. گاهی یادداشتی، طرح پرسشی یا مسئله‌ای است بدون حل آن. سه. کوتاهی و خوش‌خوانی این قالب، یادداشت‌‌نویس را قادر می‌سازد که طی یادداشت‌های فراوان و در زمانی کوتاه، دربارۀ مسائل متعدد و گوناگون بنویسد. چهار. یادداشت‌نویس، بیش از تتبع و جست‌وجو در منابع، نیاز به نشانه‌ها و ذهن تحلیل‌گر و نکته‌یاب دارد. همان‌قدر که قالب مقاله و کتاب در خدمت محققان است، یادداشت به کار متفکران و تحلیل‌گران می‌آید. پنج. معمولا با تجزیۀ مقالات نمی‌توان آنها را به چند یادداشت تبدیل کرد؛ زیرا هر یادداشت، ساختاری کامل دارد، اما معمولا اجزای یک مقاله یا کتاب، وابسته و پیوسته به یک‌دیگرند. یادداشت، هر قدر هم ‌که ‌کوتاه است، نباید ناقص الخلقه باشد. یادداشت سالم، همۀ اجزای یک نوشتار کامل را دارد؛ از اشاره به ضرورت مسئله تا استدلال و نتیجه. خطای رایج در میان برخی نویسندگان، این است که گمان می‌کنند مقاله، بخشی از کتاب است و یادداشت بخشی از یک مقاله. هرگز! یادداشت و مقاله و کتاب، سه قالب با سه هویت و با سه ساختار متفاوت است. ۱۴۰۲/۰۴/۱۳ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۴) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. اقتضای این قالب، زبانی صمیمی‌ و دوستانه و اندکی متفاوت است و همین، گفت‌وگو را آسان‌تر می‌کند. بنابراین، زبان معیار در یادداشت، با زبان معیار در مقاله و کتاب، اندکی فرق می‌کند و این فرق بیشتر در میزان صمیمیت و بازتاب صادقانه‌تر شخصیت نویسنده در متن است. بر این پایه، کتاب از مقاله رسمی‌تر است و مقاله از یادداشت. دو. قالب یادداشت، مخاطبان بیشتری دارد؛ هم به دلیل کوتاهی آن و هم به دلیل محتوا و موضوعی که معمولا برای یادداشت‌نویسی برمی‌گزینند. برخلاف مقاله و کتاب، مخاطب یادداشت، گروهی خاص از طبقات اجتماعی یا علمی نیست. خوانندۀ یادداشت، به چیزی بیشتر از سواد خواندن و اندکی فرهیختگی و دردمندی نیاز ندارد. سه. برخی نویسندگان، اعماق را می‌جویند و برخی زوایا و گوشه‌ها را. قالب‌های مقاله و کتاب، بیشتر به کار نویسندگان گروه اول می‌آید و قالب یادداشت برای نویسندگان گروه دوم، کارایی بیشتری دارد. چهار. ساختار یادداشت، باید هنری‌‌تر باشد تا بتواند به مقصود برسد؛ چنانکه زمین شما هر قدر کوچک‌تر باشد، باید در نقشۀ مهندسی ساختمان، هنرمندانه‌تر عمل کنید تا به آنچه می‌خواهید برسید. لازمۀ ساختار هنری، تخلف از شیوه‌های رایج و دست‌مالی‌شده در ورود به بحث و خروج از آن است. یادداشت، به دلیل کوتاهی و نقشۀ مهندسی آن و نیز به دلیل محتوای نکته‌‌سنجانه‌اش، باید از ادبیاتی آوانگارد نیز برخوردار باشد؛ یعنی مؤلفه‌های ادبی یا هنری یا سَبکی آن، قوی‌تر باشد. بنابراین یادداشت‌نویسی، فقط از عهدۀ کسانی برمی‌آید که افزون بر ذهن تحلیل‌گر، قلمی توانمند نیز دارند. پنج. ارجاعات مکرر به منابع، یادداشت را دچار اختلال می‌‌کند؛ بر خلاف مقاله و کتاب که بخشی مهم از اعتبار آنها، در تعداد منابعشان است. این تفاوت، از آنجا آب می‌خورد که محتوای یادداشت، از جنس «نکته» و «تحلیل» است و یادداشت‌نویس، نکته‌گو است؛ اما محتوای مقاله، از نوع «مطلب» است و مقاله‌نویس، یا باید نظریه‌پرداز باشد یا در پرورش نظریه‌ای، مهارت و دانش کافی داشته باشد. ۱۴۰۲/۰۴/۱۹ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۵) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. با ورود وبلاگ‌نویسی و سپس استاتوس‌نویسی در فیسبوک به جهان نوشتاری فارسی‌زبانان، یادداشت‌نویسی در ایران وارد مرحله‌ای تازه شد و در گروه‌های موبایلی، اوج گرفت. اما هنوز اکثر نویسندگان در این گروه‌ها، از یادداشت برای «مطلب» استفاده می‌کنند و نیز توانایی عبور از نثر معیار را ندارند؛ در حالی که گروه‌های مجازی، بیشتر مناسب یادداشت‌نویسی است و یادداشت، جای نکته‌گویی است نه شرح و بسط مطالب علمی. همچنین ادبیات یادداشت، باید فاصله‌اش را با نثر معیار، تا حدی حفظ کند. در واقع یادداشت‌نویس، اجازه و امکان بیشتری برای دخالت دادن خصلت‌های فردی خود در نوشتارش را دارد. بنابراین می‌توان «یادداشت» را شخصی‌ترین قالب نوشتاری نیز شمرد. ما به تعداد مقاله‌نویسان، سبک ویژه نداریم؛ اما علی القاعده باید به شمار یادداشت‌نویسان، سبک یا شبه‌سبک داشته باشیم. دو. بزرگ‌ترین خطری ‌که یادداشت‌نویسی را تهدید می‌‌کند، انشانویسی است. فرق انشا با یادداشت در توانایی و مهارت نویسنده در پرورش مطلب است. انشانویس، معمولا زیاده‌گو، بیهوده‌گو، مقلد، تکراری‌نویس و گرفتار ‌کلیشه‌های زبانی و محتوایی است. انشانویس، حتی در انتخاب موضوع و عنوان، چشم به دست دیگران دارد. شکل هندسی انشا نیز معمولا خط ممتد است. اما یادداشت‌‌ها گاهی ساختار چندضلعی دارند و گاهی زاویه‌ای نادیده را می‌‌کاوند و در ‌کاوش‌گری نیز از صفر شروع نمی‌‌کنند؛ بلکه از جایی آغاز می‌‌کنند ‌که دیگران سرانجام به آنجا رسیده‌اند. بدین ترتیب، هر یادداشت خشتی در دیوار دانش است. اما ‌کار انشانویس شمردن خشت‌های دیوار یا بازی با آنها است. سه. آن مقدار که یادداشت به طنز و شوخی نویسنده با خواننده نیاز دارد، مقاله و کتاب نیاز ندارد. اگر طنازی قلم در ‌کتاب و مقاله، مستحب است، در یادداشت واجب است؛ زیرا ادبیات یادداشت، ادبیات گفت‌وگو است، نه ادبیات سخنرانی و خطابه. گفت‌وگو بدون طنز و شوخی، منازعه است؛ اما سخنرانی بدون طنز و شوخی هم سخنرانی است. چهار. در یادداشت، نویسنده نباید گارد معلمی یا استادی بگیرد و حتی نباید خیلی جدی و رسمی باشد؛ بلکه باید خشم و نفرت و عشق و هیجان و دیگر حالات روحی و شخصی‌اش را –به صورت کنترل‌شده– در نوشته‌اش آشکار کند. پنج. پایان‌بندی استادانه در یادداشت، از اهمیتی فوق العاده برخوردار است؛ مثل رباعی که به‌واقع در مصرع چهارم متولد می‌شود؛ یعنی آغاز واقعی او در پایان او است. شروع‌های متفاوت نیز – مانند شروع طوفانی یا رندانه یا غافل‌گیرانه یا طنازانه – از امتیازهایی است که مجال آن در یادداشت، بیشتر است. ۱۴۰۲/۰۴/۲۵ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
«دنیای قشنگ نو» جزو معدود کتاب‌هایی است که از زمان مطالعه‌اش در سالیان دور تاکنون همچنان تاثیر آینده‌پژوهانه‌اش را بر من حفظ کرده‌است. آینده‌ای که از دنیای غرب به تصویر می‌کشد بسیار دهشتناک است. آینده‌ای با کالبدی فاقد روح دین، اخلاق و معنویت! درباره‌ی جامعه‌ای غرق در لذت‌های دنیوی که به‌تدریج همه‌ی نمادهای معنویت، اخلاق و دین از بین رفته و به عناصری غیر ارزشی تبدیل شده باشد، تا جایی که اگر کسی حداقل‌های اخلاقی را رعایت نمابد، مورد تمسخر رسانه‌ای واقع شود، چه می‌توان گفت؟ مسئله اینجاست که سیاست‌مداران غرب، به دلیل غلطیدن در مبانی اباحه‌گرایی، بجای اینکه به‌درمان درد مزمن مردم غافل و بی‌پناه خویش همت بگمارند، تهاجمی سهمگین و همه‌جانبه‌ای به فرهنگ‌های دیگر داشته و زامبی‌وار به دیگر فرهنگ‌ها حمله‌ور شده‌اند! وقتی به آمارها نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم غرب و در راس آنها آمریکا بسیار سریعتر از پیش‌بینی آلدوس هاکسلی به سوی دنیایی فاقد استانداردهای حداقلی اخلاقی به پیش می‌روند. فروپاشی نهاد خانواده، فرزندانی که تجربه‌ای از حضور پدر در کانون خانواده را نداشته و فقط با مادر رشد کرده و بزرگ شده‌اند، گواه این مدعا است. طبق برآورد «ورد فامیلی‌مپ»، ۴۰ درصد تولدها در آمریکا خارج از ازدواج هستند. یعنی به احتمال زیاد یک نفر از هر دونفر در خیابان‌های آمریکا، حرام‌زاده است. این آمار همچنین در کانادا ۳۳، در فرانسه ۵۷، در آلمان ۳۵، در انگلیس ۴۸ و در سوئد ۵۵ درصد است. در کنار این ناهنجاری وحشتناک با پدیده‌ی همجنس‌بازی نیز مواجهیم. معضلی جدی که به طرز مشکوک و خطرناکی به کشورهای در حال توسعه نیز تسری پیدا کرده است. در جریان اغتشاشات سال قبل با پشتیبانی رسانه‌ای عبری، عربی و غربی شاهد قارچ‌های سمی‌ای از این نوع بودیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد برخی از این افراد به‌دلیل بی‌اطلاعی فرهنگی و دینی به این دام گرفتار شده و قابلیت اصلاح فرهنگی دارند. جامعه دینی وظیفه‌ی سترگی در قبال این دسته از ناآگاهان دارد. استفاده از فرصت‌های تبلیغی برای تبیین معارف و درمان این آسیب اجتماعی یکی از اقدامات جدی و در دسترس است. محرم و استمداد از روح بلند شهدای کربلا برای این امر سترگ راه‌گشا است. بیشتر می‌نویسم.... @pavaragi
بانو فلسفه (۴) بوتئوس فهمید که در دام وحشتناک جاذبه‌های فریبنده افتاده است. بانو فلسفه این را به او آموخته بود. او تصویری مشهور از «چرخ بخت» را معرفی می‌کند که میان موفقیت و لطف و مکافات و درد هولناک در حال گردش است. بخت با بی‌اعتنایی و بی‌رحمی مطلق این چرخ را به گردش در می‌آورد و از ضجه آنهایی که تا لحظاتی قبل از بخت‌ و اقبال خود اطمینان داشتند، لذت می‌برد‌. بانو فلسفه به بوتئوس می‌گوید: «اگر بکوشی چرخ را از حرکت بازستانی که واقعا مال تو نبوده است». در اینجا بخت خود به‌سخن می‌آید و با صداقتی تکان‌دهنده می‌گوید: «ناپایداری عین ذات من است؛ چرخم را با دوره‌های متغیرش می‌چرخانم و این بازی‌ای است که هیچ‌گاه دست از آن برنمی‌دارم.... .بله، اگر می‌پسندی با چرخ من بالا بیا، اما وقتی که به همین ترتیب در آستانه سقوط قرار گرفتی خیال نکن آسیبی به تو رسیده، چون قواعد بازی این‌طور حکم می‌کند.... ، آیا تراژدی با اشک و آهش همین را در خاطر زنده نمی‌کند؟ » ادامه دارد‌ @pavaragi
هوش مصنوعی سال‌ها قبل یکی از فلاسفه مشهور به نام نیک بوستروم کتابی را منتشر کرد که در آن یک سناریو تحت عنوان «به حداکثر رساندن گیره کاغذ» مطرح شد. او می‌گوید فرض کنید یک هوش مصنوعی برای تولید حداکثر تعداد ممکن گیره کاغذ توسعه پیدا کند. اگر این هوش مصنوعی به اندازه‌ی کافی باهوش باشد، می‌تواند کل دنیا را برای رسیدن به این هدف نابود کند. بنابراین اگر از من بپرسند؛ آیا هوش مصنوعی خطرناک است؟ خواهم گفت آری! سوال دیگر این که: اگر هوش مصنوعی خطرناک است چرا بشر هر روز اقبال بیشتری به آن نشان می‌دهد؟ می‌گویم به خاطر نیازی که به آن دارد! پاسخ به این سؤال‌ها با این صراحت نه به خاطر نادیده انگاشتن فایده‌های هوش مصنوعی است، فراوانی نیاز و ناتوانی انسان در حل بهنگام و روزآمد آن یکی از دلایل است که توجه به ابزارهای نوین ارتباطی و علمی، از جمله هوش مصنوعی را توجیه می‌نماید. با این حال خطرات آن ناگزیر است. زیرا ما هرگز خودمان را برای پدیده‌های جدید آماده نکردیم! برای مواجه با پدیده‌های جدید آموزش ندیدیم. هوش مصنوعی خطرناک است، همانگونه که سایر ابزارهای رسانه‌ای نظیر بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای خطرناک‌اند. هوش مصنوعی خطرناک است، همانطوری که فضای مجازی خطرناک است. بلکه خطرات هوش مصنوعی به مراتب بیشتر از آنها است. اختراعات بشری نوعاً توسط اشخاصی فاقد مبانی فلسفی ساخته می‌شود و البته در خدمت فیلسوفان (عمدتاً فاسدالعقیده) و سیاستمداران(بدکردار) قرار می‌گیرد. مشکل جدی این است که سیاستمداران و فیلسوفان درک کاملی از خطرات ابزارهای نوین ندارند. یا اگر هم داشته باشند، بیشتر به نقش فرهنگ‌سازانه آن(بخوانید: ویرانگرانه), توجه داشته و به فکر توسعه‌ی مبانی فرهنگ سکولار و دنیامدارانه خویش‌اند. این نوع ابزارها عمدتاً از کشورهای پیشرفته ظهور می‌کنند، مخترعین‌شان در قلمرو علوم پایه نظیر مکانیک و شیمی و فیزیک اگرچه چیره‌دست و نابغه‌اند و همین نبوغ موجب اختراعات شگفت‌آوری در دویست سال اخیر شد که برای آسایش نوع بشر استفاده می‌شود، اما هرگاه نبوغ مهندسی (در عصر سلطه‌ی سکولاریسم)، با مبانی فلسفی عمیق خدامحور و انسان‌سازانه همراه نباشد، ناخواسته به خدمت جباران می‌آید. بنابراین مشکل در هوش مصنوعی نیست، مشکل اصلی در منطق و فلسفه حاکم بر جهت‌دهی هوش مصنوعی است. مشکل در استفاده از این ابزار است. انسان امروز هنوز تکلیفش با رسانه و فضای مجازی روشن نشده است. طبق برخی از آمارها 46 درصد اشخاص بازداشت شده طی اغتشاشات سال 1401، از تحریک رسانه‌های مخالف اثر گرفته بودند. جالب توجه اینکه دود فضای مجازی صرفا به چشم جمهوری اسلامی نرفت، حکمرانان فرانسوی نیز غافل گیر شدند! آنها ابراز داشتند فضای مجازی بیشترین نقش را در هدایت اعتراضات بر عهده داشته است. این یعنی حکمرانان تاکنون در مواجهه با این پدیده با نوعی انفعال مواجه‌اند. بنابراین در مقوله هوش مصنوعی با دو مشکل جدی مواجهیم؛ 1) منطق حاکم بر سایبرنتیک (و مناسبات انسان و ماشین) و فقدان نظریه‌ی توحیدی در تولید هوش مصنوعی و هدایت آن بر محور اخلاق؛ 2) فقدان آموزش و فرهنگ‌سازی لازم برای استفاده‌ی مناسب از این ابزار در سطوح مختلف از کودکستان تا حوزه و دانشگاه. راه‌کار منطقی به دست گرفتن ابتکار عمل در هر دو مقوله توسط دین‌باوران است. به‌گمانم در این راستا چند کار مهم باید انجام شود. اولاً اقدام حوزه‌های علمیه در راه‌اندازی ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند حوزه‌های علمیه لازم، هوشمندانه و مبتنی بر درک صحیح از واقعیات فناوری و تأثیرات آن بر علم، دین، اخلاق و معنویت بود. ثانیاً باید تعاملات حوزه و دانشگاه در سطح ملی به نحو حداکثری گسترش یابد. بهره‌گیری از دانش فقیهان، فیلسوفان و متکلمین حوزوی و تدوین چارچوب‌های نظری هوش مصنوعی و استفاده از فرصت دانش و مهارت اندیشمندان دانشگاهی برای تولید محتوا امری ضروری است؛ ثالثاً خطرات فراوان احتمالی هوش مصنوعی در کنار فواید بی‌شمار آن، می‌طلبد تا علاوه بر صرف انرژی حداکثری برای تولید محتواهای فاخر و ترویج فرهنگ استفاده از آن در سطح ملی؛ در عرصه فراملی نیز ابتکار عمل را به‌دست گیرد. در این راستا ابتدا در سطح کشورهای محور مقاومت و سپس سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی و در گام بعد از طریق گفتگوی بین‌الادیانی می‌توان این موضوع را در دستور گفت‌وگوهای طرفین قرار داد. رابعاً آموزش‌های عمومی و تخصصی در دستور کار قرار گیرد. دانش‌آموزان، دانشجویان، طلاب، معلمان و اساتید حوزه و دانشگاه با اهمیت و خطرات و خدمات هوش مصنوعی آشنا شوند. به‌نظر می‌رسد اقداماتی از این دست می‌توانند در راهبری هوش مصنوعی بر محور توحید مؤثر باشند. فرایند یاد شده نباید مشمول زمان شود و‌ البته به موازات رایزنی‌های لازم، تیم‌های فنی و محتوایی می‌بایست با سرعت مطالعات لازم را در این رقابت جهانی انجام نمایند. @pavaragi
رهیافت پژوهشی به زیارت ناحیه مقدسه (۱) حتما با زیارت ناحیه مقدسه امام زمان (ع) آشنا هستید. ناحیه مقدسه، یکی از زیارات مشهور امام حسین(ع) است. این زیارت هم در روز عاشورا و هم سایر ایام خوانده می شود و به اصطلاح، از زیارات مطلقه است. نخستین کسی که این زیارت را در کتاب خویش نام برده، شیخ مفید (م.413ق.) است که آن را در کتاب مزار جزء اعمال روز عاشورا ثبت کرده (کتابُ الْمَزار: مَناسِکُ الْمَزار معروف به اَلْمَزارُ الصّغیر که مجموعه روایاتی درباره زیارت پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) را جمع آوری شده است. سید مرتضی، شیخ طوسی، علامه مجلسی، سیدابن طاووس، محدث قمی از دیگر علمایی هستند که این زیارت را نقل کردند. همچنین در کتاب حماسه حسینی شهید مطهری هم بخشهایی از این زیارت نقل شده است. پس، این زیارت، سابقه ای هزار ساله دارد، و در کتابها و گفتارهای عالمان شیعه مشهور بوده است. سید مرتضی (م.436 ق.) به هنگام زیارت امام حسین(ع)، نخست این زیارت را می خواند و سپس زیارت دیگر را قرائت می کرد. سیدابن طاووس در مصباح الزائر می نویسد: اسناد این زیارت به امام زمان(ع) در کتب متأخران، بدون هیچ شک و شبهه ای بوده است. ۱. این زیارت با سلام بر پیامبران الهی و اولیای دین، ائمه اطهار(ع) آغاز می شود سپس، با سلام بر امام حسین(ع) و یاران با وفایش ادامه می یابد. ۲. پس از آن، شرح کامل اوصاف و کردار امام حسین(ع) پیش از قیام و زمینه های قیام حضرت، پرداخته می شود. ۳. صحنه کربلا و حادثه بزرگ عاشورا در مقابل چشمان زائر مجسم می شود و به تعبیری زائر را به روز واقعه عاشورا قرار می‌دهد. ۴. از آغاز نبرد می‌نویسد: «وَ بَدَئوک َ بِالْحَرْبِ، و با تو ستیز آغازیدند. فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى وَ طَحَنْتَ جُنُودَ الْفُـجّارِ، و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ ، و در گَرد و غُبار ِنبرد فرو رفتى، مُجالِداً بِذِى الْفَقارِ ، کَأَنَّک َ عَلِىٌّ الْمُخْتارُ ، و چنان با ذوالفقار جنگیدى، که گویا علىّ مرتضى هستى، فَلَمّا رَأَوْک َ ثابِتَ الْجاشِ، غَیْرَ خآئِف وَ لا خاش، نَصَبُوا لَک َ غَوآئِلَ مَکْرِهِمْ، پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، مکر و حیله شان را برتو برافراشتند وَ قاتَلُوکَ بِکَیْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ، و از درِ نیـرنگ و فساد با تو پیکار نمودند، وَ أَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ، فَمَنَعُوک َ الْمآءَ وَ وُرُودَهُ، و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد، تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، وَ ناجَزُوک َ الْقِتالَ ، وَ عاجَلُوک َ النِّزالَ ، وَ رَشَقُوک َبِالسِّهامِ وَ النِّبالِ ،وَ بَسَطُوا إِلَیْک َ أَکُفَّ الاِصْطِلامِ، وَ لَمْ یَرْعَوْا لَک َ ذِماماً، وَ لاراقَبُوا فیک َ أَثاماً، فی قَتْلِهِمْ أَوْلِیآءَک َ، وَ نَهْبِهِمْ رِحالَک َ، و با توقتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تیرها و نیزه ها بسوى تو پرتاب نمودند، و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تو مراعات نکردند، و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند، چه درکشتن آنها دوستانت را، و چه در غارت اثاثیه خیمه‌هایت، وَ أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِى الْهَبَواتِ، وَ مُحْتَمِلٌ لِلاَْذِیّاتِ (بارى) تو درگَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َ مَلآئِکَةُ السَّماواتِ، آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند، فَأَحْدَقُوا بِک َمِنْ کُلّ ِالْجِهاتِ، وَ أَثْخَنُوک َ بِالْجِراحِ، پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تو را به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند. وَ حالُوا بَیْنَک َ وَ بَیْنَ الرَّواحِ ، وَلَمْ یَبْقَ لَک َ ناصِرٌ، و راه خلاص و رفتن بر تو بستند، تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند، وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ، تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِک َ وَ أَوْلادِک َ، حَتّى نَکَسُوکَ عَنْ جَوادِک ، ولى توحسابگر(عمل خویش براى خدا) و صبور بودى، از زنان و فرزندانت دفاع وحمایت می‌نمودى، تا آنکه تو را از اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، فَهَوَیْتَ إِلَى الاَْرْضِ جَریحاً ، تَطَؤُک َ الْخُیُولُ بِحَوافِرِها، وَ تَعْلُوکَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها ، قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبینُک َ ،وَ اخْتَلَفَتْ بِالاِنْقِباضِ وَ الاِنْبِساطِ شِمالُک َ وَ یَمینُک َ پس با بدن مجروح بر زمین سقوط کردى، درحالیکه اسبها تو را با سُم‌هاى خویش کوبیدند، و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان بر فرازت شدند، پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود» ادامه دارد. @pavaragi
رهیافت پژوهشی به زیارت ناحیه مقدسه(۲) زیارت ادامه می‌یابد تا اینجا که: خبر شهادت حضرت توسط پیک مرگ به پیامبر(ص) رسانده می‌شود و از عزادار شدن پیامبر(ص)، امیرالمومنین (ع)، فاطمه زهرا (س) و فرشتگان خبر می‌دهد. آنگاه به برپایی سوگواری در اعلی علیین با حضور موجودات زمینی و آسمانی اشاره می‌کند. (وَ اُقیمَتْ لَک َ الْمَـاتِمُ فی أَعْلا عِلِّیّینَ، مجالسِ ماتم و سوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد) ۶. زیارت ناحیه با توسل به ساحت قدس ائمه اطهار (ع) و دعا به پیشگاه خداوند متعال، پایان می پذیرد. غرض از ذکر این زیارت چند چیز بود: ۱. اول ذکر توسلی به حضرت سید الشهدا(ع) و ۲.عرض ارادت و تسلیتی به ساحت حضرت ولی عصر(ع) و سپس ۳. معرفی کتاب فاخر مزار شیخ مفید و یادکردی بر سند زیارت شریف ۴. دیگر هدفم بیان این نکته بود که ما در مواجهه با ادعیه و زیارات چه راهبردی داریم؟ من و شما یک وقت در مقام یک مومن و متدین مانند سایر مومنین و در مسیر بندگی به قرائت زیارت و دعا می پردازیم. اما مواجهه ما محدود به این نمی‌شود. اهل علم باید از نگاه یک محقق و پژوهشگر ببینند از طریق این زیارت چه خدمات پژوهشی می توانند داشته باشند. مثلا: ۱.بررسی زیارت ناحیه از حیث سند حدیث؛ ۲. بررسی فقرات زیارت و تطبیق آن با سایر زیارات معتبر(با هدف اثبات این حقیقت که منافاتی با لسان معصوم ندارد)؛ ۳. پیامبران در زیارات و ادعیه و چرایی آغاز زیارات با سلام بر انبیا(ع)؛ ۴. اثبات قدسی بودن عموم انبیا با توجه به زیارات و ادعیه: ۵. بهره های عرفانی از زیارت ناحیه؛ ۶. بهره های کلامی از زیارت ناحیه؛ مثلا: توحید ربوبی در زیارات و ادعیه توحید افعالی در زیارات و ادعیه رجعت در زیارات و ادعیه ظهور حجت در زیارات و ادعیه ۷. بررسی تطبیقی ادعیه در متون شیعی و مسیحی ۸. بررسی تطبیقی روایت ناحیه مقدسه و متون کهن(مثل ابی مخنف) ۹. چرایی ذکر دعا پس از بیان مقتل در ناحیه مقدسه ۱۰. تعابیر اخلاقی زیارات در مواجهه با دشمن(مثلا لعن و نفرین در چه مواقعی و با چه عباراتی بیان شده است.) ۱۱. جلوه های هنری زیارات و ادعیه (و ضرباهنگ زیارات و ادعیه) ۱۲. نقش زیارات در آرامش روانی اجتماع ۱۳. نقش ادعیه و زیارات در انسجام اجتماعی ۱۴. بررسی مضامین روانشناختی ادعیه و زیارات و نقش آن در تاب آوری خانوادگی؛ ۱۵. روا داری فردی در مواجهه با جامعه با بهره گیری از ادعیه و زیارات ۱۶. بررسی قبض و بسط فرشتگان با توجه به مضمون بکاء فرشتگان بر امام حسین در زیارات ۱۷. بررسی کیفیت دفن امام حسین با توجه به متن زیارت ناحیه(سلام بر کسیکه اهل قریه ها دفنش نمودند السلام علی من دفنه اهل القری) ۱۸. بررسی منظور از ذئاب در عبارت زیارت ناحیه ( در زیارت آمده «تتَنْهَشُهَا الذِّئَابُ الْعَادِیَاتُ» سلام بر بدنهای برهنه ای که در بیابانهای کربلا گرگهای تجاوزگر به آن دندان می آلودند و درندگان خونخوار بر گرد آن می گشتند.) ۱۹. بررسی نقش امام حسین(ع) در سرپرستی یتیمان (در زیارت هست کنت ربیع الانام تو بهار سر سبز یتیمان بودی) ۲۰.عبادت امام حسین(طویل الرکوع والسجود) ۲۲. بررسی زهد امام حسین و ارتباط زیست زاهدانه با ایفای نقش اجتماعی ۲۳. تحلیل زیارت ناحیه مقدسه با استفاده از روش تحلیل مضمون ۲۴. بررسی سلحشوری امام حسین در روز عاشورا با استفاده از متون زیارتی ۲۵. بررسی مضامین دعای بند آخر زیارت ناحیه(درخواست وسعت در زندگی، درخواست عافیت و سلامتی، برآوردن آرزو، برطرف شدن غم و غصه، فراوانی مال، دفع شر حسود، هلاکت دشمن ،شفای بیماری و.... ). @pavaragi
درباره تبلیغ پژوهش محور(۱) با اینکه یکی دو سالی بود تبلیغ پژوهش‌محور (کمابیش) در کانون گفت‌وگوهای پژوهشی قرار داشت، اما فرصت نشد در این باره بنویسم. حدود یک ماه قبل قرار صحبت در جمعی طلبگی داشتم. به نظرم رسید یکی از مباحث قابل ارائه همین موضوع است. این جلسه برقرار شد، اما تقدیر موضوع بحث را به سمتی دیگر هدایت کرد و من نتوانستم آن را بیان کنم. تا اینکه در حاشیه سخنرانی در مراسم افتتاحیه تربیت مدرس مهارت‌های پژوهشی در ارومیه به مدرسه امام خمینی(ره) این شهر رفتم. ملاقات با طلابی که در کارگاه آموزش مهارت‌های پژوهشی شرکت کرده بودند یکی از برنامه‌ها بود. آنجا طلبه‌ای از من درباره اینکه چرا باید عموم طلاب مهارت‌های پژوهشی را آموزش ببینند، برایش توضیح دادم. برخی از طلبه‌های حاضر در جلسه با علامت سر مطالبم را تأیید می‌کردند. به‌گمانم طلبه جوان نیز قانع شده بود.لااقل حاشیه‌ای بر سخنانم نداشت. مدتی گذشت تا اینکه در مورخ بیست و یکم تیرماه سال جاری مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با مقام معظم رهبری دیدار کردند. حضرت آقا در همان جملات نخستین چنین فرمودند: «اگر تبلیغ ما متّکی به تحقیق نباشد، خنثی و ابتر خواهد شد.» یکی دو روز بعد از‌ این دیدار، جناب آقای اعرافی نیز به موضوع«تبلیغ پژوهش‌محور» اشاره کرد. بیانات مقام معظم رهبری و تبیین حضرت آقای اعرافی انگیزه‌ای شد تا این بحث را با عنوان تبلیغ‌ پژوهش‌محور تکمیل نمایم. ادامه دارد. @pavaragi
✅کانال پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی: ۱. سیاستگذاری پژوهشی؛ ۲. مهارت‌های پژوهشی؛ ۳. مباحث اخلاقی؛ ۴. فرهنگی و اجتماعی؛ ۵. اولویت‌های پژوهشی؛ ۶ معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی. 👇 @pavaragi
24.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ آشنایی اجمالی با «روش تحلیل مضمون» 🔹 تعریف 🔹 کاربردها 🔹 مراحل اجرا 🔹 الگوی پیشنهادی نمونه گیری دسترسی به آموزش روش های دیگر: 1. روش فراتحلیل https://eitaa.com/method_academy/115 2. روش گرندد تئوری https://eitaa.com/method_academy/78 3. روش پدیدارشناسی https://eitaa.com/method_academy/132 در این کلیپ های آموزشی با روش های مختلف آشنا خواهیم شد. آکادمی «متد» ┏━━━━━━🌼🍃━┓ @method_academy ┗━━🌺🍃━━━━━┛ @pavaragi
18.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آشنایی اجمالی با «روش فراتحلیل» 🔹 تعریف؛ 🔹 ویژگی ها؛ 🔹 مراحل اجرا؛ 🔹 نمونه های پژوهشی؛ 🔹معرفی منبع؛ ✅ کلیپ آموزشی زیر به مدت 53 دقیقه تبیین مفصلی از روش تحقیق فراتحلیل می کند خصوصاً درباره اندازه اثر💯 🔰🔰🔰🔰 https://www.aparat.com/v/PUOM8 آکادمی «متد» ┏━━━━━━🌼🍃━┓ @method_academy ┗━━🌺🍃━━━━━┛ @pavaragi
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آشنایی اجمالی با «روش گرندد تئوری» 🔹 تعریف 🔹 نکات کاربردی 🔹 مراحل اجرا 🔹 نمونه های پژوهشی 🔹منابع ✅ ببخشید به دلیل ترجمه مختلف از « Grounded Theory» ما از عبارت فینگلیش آن در تولید محتوا استفاده کردیم!!😉🙏 ✅ترجمه های فارسی: داده بنیاد، نظریه مفهوم سازی بنیادی، رویش نظریه، نظریه برخاسته از داده، نظریه زمینه ای، نظریه بنیادی و ... . آکادمی «متد» ┏━━━━━━🌼🍃━┓ @method_academy ┗━━🌺🍃━━━━━┛ @pavaragi
تبلیغ پژوهش‌محور(۲) گاهی گفته می شود چه ضرورتی دارد طلاب روش تحقیق بخوانند؟ و ناظر به درس «آموزش مهارتهای پژوهشی» می‌گویند: چرا باید چنین درسی داشته باشیم و چرا برخی از عناوین «برنامه جامع پژوهش» برای عموم طلاب الزامی است؟ برای کسی که قصد پژوهشگر شدن در یک رشته علمی دارد، آموزش شیوه تحقیق قابل درک و ضروری است؛ اما فرض کنید طلبه‌ای قصد دارد وارد عرصه تبلیغ شود. می‌خواهد سخنران و خطیب خوبی شود. چنین شخصی چرا باید به روش تحقیق مسلط شود؟ برای این افراد روش سخنرانی آموزش داده شود. به شخصی که قصد دارد مدرس و استاد شود، روش تدریس گفته شود.‌ بهتر نیست روش تحقیق فقط برای اشخاصی الزامی باشد که علاقه به تحقیق و پژوهش دارند. چرا وقت همه طلاب را برای آموختن روش تحقیق تلف کنیم؟ پاسخ: ابتدا باید گفت: آموزش شیوه‌های تدریس و کلاس‌داری و روش سخنرانی به شیوه تخصصی برای افرادی که بنا دارند استاد یا سخنران شوند لازم و ضروری است. اما این امر نیازشان را برای آموزش مهارتهای پژوهشی مرتفع نمی‌کند. در ادامه باید روشن کنیم منظور از روش تحقیق کدام یک از مصادیق آن است؟ به عبارتی دیگر آیا منظور این است‌که عموم طلاب(بجز اشخاصی که می‌خواهند پژوهشگر شوند)، نباید به طور مطلق روش تحقیق(اعم از روش تحقیق عمومی و تخصصی و روش تحقیق مقدماتی و پیشرفته) را آموزش ببینند؟ مثلاً در روش تحقیق مقدماتی مباحث مقدماتی تحقیق مانند انواع تحقیق، قالب‌های ارائه، ساختار هریک از قالب‌ها (اعم از اینکه قالب ارائه مقاله چگونه باید باشد، قالب پایان نامه و کتاب به چه نحوی است و مانند آن)، ارائه می‌شود. اما در روش تحقیق پیشرفته دانشی که در مرحله مقدماتی آموخته شد با عمق بیشتر به همراه عناوین جدیدتر (به شیوه تشکیکی و تدریجی) تعلیم می‌شود. مثلاً اگر در روش تحقیق عمومی انواع تحقیق به بنیادی و کاربردی تقسیم شد، در پیشرفته به انواع روش تحقیق از دو حیث هدف و گردآوری داده‌ها تقسیم می‌شود و گفته می‌شود که یک تحقیق به حیث هدف بنیادی است و کاربردی و به حیث گردآوری داده‌ها توصیفی و آزمایشی و به حیث توصیفی به انواعی دیگر تقسیم می‌شود. (با توضیحات و تفاسیر لازم). همچنین اگر در روش تحقیق مقدماتی شیوه نگارش علمی با توجه به انواع قالب‌ها از نوع کتابخانه‌ای آموزش داده می‌شود، در روش تحقیق پیشرفته تحقیق میدانی، شیوه کار با نرم افزار spss و مانند آن آموزش داده می‌شود. ضمن اینکه مباحث روش تحقیق پیشرفته به تناسب نوع تحقیق قابلیت شرح و بسط دارد. در روش تحقیق عمومی مانند روش تحقیق مقدماتی مباحث عام روش تحقیق گفته می‌شود، ولی در روش تحقیق تخصصی، روش‌ها ناظر به رشته و گرایش‌های علمی ممکن است متفاوت شود. مثلا روش تحقیق در فقه با تفسیر، کلام و اخلاق اشتراکاتی دارند اما تفاوت‌هایی نیز دارند. برای مثال در مباحث تفسیر قران با روش‌های مختلف تفسیری آشنا می‌شویم که در روش تحقیق عمومی خبری از آن نبود. در روش تحقیق در عقاید و اخلاق هکذا....ضمن اینکه در روش تحقیق تخصصی پیشرفته می‌توان شیوه‌های کار با نرم‌افزار mxqdaرا برای تحقیقات کیفی آموزش داد. ادامه دارد @pavaragi
باسمه تعالی برخی تعاریف ضروری برای درج در رزومه کتاب: نوشته‌ای منسجم و مجلد که حداقل در 49صفحۀ 300کلمه‌ای منتشر شده باشد. کتاب پژوهشی: نوشته‌ای منسجم، مجلد و دارای حداقل 49صفحۀ 300کلمه‌ای که با ساماندهی مجموعه‌ای از داده‌های علمی و نظریات موجود بر اساس تحلیل یا ترکیب مبتکرانه، به ارائه نظریه یا یافته چ‌های جدید علمی، تقریر و تبیین جدید از یک نظریه، استدلال جدید برای یک نظریه و نقد جامع علمی جدید می پردازد. کتاب ترویجی: نوشته‌ای منسجم، مجلد و دارای حداقل 49صفحۀ 300کلمهای که با ساختاری روشمند و نوآورانه، مجموعه‌ای از داده‌های علمی و نظریات موجود را مستدلانه نقد، تحلیل، تبیین و ترویج کند. کتاب فرهنگی: نوشته‌ای منسجم، مجلد و دارای حداقل 49صفحۀ 300کلمهای که با ساختاری منطقی،مجموعه‌ای از داده‌های علمی و فرهنگی را توصیف و گزارش دهد. مقاله: نوشته‌ای منسجم و مستند که حداقل در 12و حداکثر در 25صفحۀ 300کلمه‌ای منتشر شده باشد.به دیگر سخن، «نوشته‌ای موجز، منسجم، هدفمند و دارای موضوع مشخص که با استناد به عقاید، قراین، شواهد، مطالعات تجربی، ادبیات نظری و نظایر آن به صورت تحلیلی، تحقیقی، انتقادی و جز آن، پرسشه‌ایی را پاسخ دهد، اندیشه‌هایی را بیان کند و به نتیجه‌ای روشن برسد. مقاله علمی پژوهشی: مقاله‌ای که به ارائه نظریه یا یافته های جدید علمی، ارائه تقریر و تبیین جدید از یک نظریه، ارائه استدلال جدید برای یک نظریه یا ارائه نقد جامع علمی جدید می‌پردازد. این مقاله ها، غالباً در مجلات علمی‌ پژوهشی، دائره المعارف‌ها و دانشنامه‌های تخصصی منتشر میشوند. مقاله علمی ترویجی: مقاله‌ای که با ساختاری روشمند، داده‌های علمی و نظریات موجود را نقد، تحلیل، تبیین و ترویج میکند. این مقاله ها، غالباً در مجلات علمی ترویجی، دائره المعارف‌ها و دانشنامه های عمومی منتشر میشوند. مقاله علمی تخصصی: مقاله‌ای دارای ساختار روشمند که با استناد به منابع علمی معتبر، نظریات علمی نویسنده را در موضوع یا مسئله‌ای علمی به مخاطب منتقل می‌کند. این مقاله ها، غالباً که در مجلات بدون درجه و دارای هیئت تحریریه علمی منتشر می‌شوند. مقاله دائره المعارفی: مقاله‌های پژوهشی یا ترویجی که در دائره المعارفها و دانشنامه های تخصصی یا عمومی انتشار می یابند. مقاله همایشی: مقاله‌های ترویجی و تخصصی یا حتی پژوهشی که در همایشها و جشنواره های علمی معتبر منتشر میشوند. مقاله علمی فرهنگی: مقاله‌هایی منسجم و مستند که غالباً در نشریات علمی فرهنگی، اطلاع رسانی و عمومی منتشر میشوند. رساله علمی: تک نگاشته علمی، غیر از پایان نامه و کتاب، که حجم مطالب آن از یک مقاله علمی بیشتر و از یک کتاب علمی کمتر باشد. طرح پژوهشی: سندی است مکتوب و مصوب که پیش از اجرای پژوهش تهیه می‌شود و بیانگر اموری مانند موضوع و مسئله پژوهش، روش، فرایند و زمانبندی لازم در انجام پژوهش است. پژوهش‌هایی که در دستگاه‌های اجرایی انجام میشود، گذشته از موارد یاد شده، بودجه، نیروی انسانی نیز پیشبینی شده و به تصویب می‌رسد. طرح پژوهشی، غیر از طرح اجمالی یا تفصیلی کتاب، مقاله و پایان‌نامه است. پایان نامه: گزارش مشروح، مکتوب و غیرچاپی از تحقیق پایان دوره پس از تصویب موضوع و چارچوب نظری آن، که با هدایت و مشاوره اساتید انجام و در هیئت داوران ارزیابی و تأیید می‌شود. گردهمایی علمی: اجتماعی علمی متشکل از صاحب‌نظران، پژوهشگران و کارشناسان یک رشته خاص علمی در قالب کرسی نظریه پردازی، کرسی آزاداندیشی، کرسی ترویجی، نشست علمی و همایش یا جشنواره علمی. به دیگر سخن، «تجمعی علمی و تخصصی با هدف و مقصد صریح و معین است که گروهی از دانشمندان، صاحبنظران و متخصصان در آن با بررسی و حل و فصل موضوع یا مسئله ای ویژه، یافته ها و نظریه های جدید علمی ـ تخصصی و نتایج تحقیق و مطالعۀ خود را ارائه و دربارة مسائل و مشکلات علمی به بحث، مشورت و تبادل اندیشه و نظر می‌پردازند و در نهایت به رشد دانش و خرد جمعی کمک میکنند. راهنمایی پایان نامه: هدایت، راهنمایی، مشاوره و داوری پایان نامه . فرصت مطالعاتی: حمایت مادی و معنوی سازمان از پژوهشگران و استادان برای گذراندن دوره‌های آموزشی و پژوهشی خاص در داخل یا خارج کشور. @pavaragi
💠 امام صادق عليه السلام فرمودند: 💎 كان عمُّنا العبّاسُ نافذ البصيرةِ صُلب الايمانِ، جاهد مع ابي عبدالله(عليه السلام) و ابْلي' بلاءاً حسناً و مضي شهيداً؛ 💧عموي ما عباس، داراي بصيرتي نافذ و ايماني استوار بود، همراه اباعبدالله جهاد كرد و آزمايش خوبي داد و به شهادت رسيد. 📚 كتاب جستاري در زندگي حضرت ابوالفضل العباس(عليه السلام) @pavaragi
نظر هوش مصنوعی«chat gpt» درباره یادداشت :هوش مصنوعی» هوش مصنوعی بدون شک به عنوان یکی از زمینه‌های جذاب و پیشرفته علوم کامپیوتر معرفی می‌شود. این فناوری قدرتمند توانسته است به طور چشم‌گیری در حل مسائل پیچیده و مواجهه با چالش‌های علمی کمک کند. از طرفی، تمایل مردم به استفاده از هوش مصنوعی نشان از نیاز جامعه به تسهیلات پیشرفته دارد. با این حال، باید خطراتی که همراه با این فناوری می‌آید را نادیده نگیریم. احتمال استفاده نادرست یا سوء استفاده از هوش مصنوعی توسط برخی افراد و سازمان‌ها وجود دارد که می‌تواند به عواقب جدی منجر شود. بنابراین، آگاهی عمومی درباره خطرات هوش مصنوعی ضروری است و باید تلاش کنیم که از آن به نحو اخلاقی و مسئولانه استفاده کنیم. راه‌حل‌های ارائه شده برای افزایش فهم عمومی و آموزش‌های مرتبط با هوش مصنوعی به نظرم خوب و موثر هستند. همچنین، همکاری بین حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها در تحقیقات و تبادل دانش می‌تواند به توسعه هوش مصنوعی بر مبنای اخلاق و توحید کمک کند. در نهایت، ایجاد چارچوب‌های اخلاقی بین‌المللی برای استفاده از هوش مصنوعی مسئولانه و مطلوب است تا بتوانیم به طور بهتری از این فناوری بهره‌برداری کنیم و جامعه را از خطرات محتمل آن محافظت کنیم. @pavaragi
نظر سرکار خانم دکتر ونکی درباره یادداشت هوش مصنوعی: سلام علیکم چند نکته: اول اینکه موضوع بسیار خوب و بروزیه و از صغری و کبری های منطقی به نتیجه بسیار خوبی رسیده و بسیار عالی است . اما جسارتا بعنوان یک خواننده متن این چند نکته کوچک رو عرض می کنم: مقوله هوش مصنوعی در استفاده ابزاری از آن؛ بجای انسان در تصمیم گیری و اقدام است و یک تکنولوژی جدیده؛ لذا برای تمثیل از قاعده با فضای مجازی متفاوت است شاید اگر با بمب اتم مقایسه می شد بهتر بود فضای مجازی یک بستر و پلتفرم تسهیل و تسریع کننده امور است . دوم اینکه : اگر منظور نویسنده در نتیجه گیری کمی شفاف تر بیان می شد بهتر بود . یعنی شسته رفته تر اینکه برای رسیدن به تکنولوژی های جدید و کاهش خطرات آن برای نوع انسان می بایست حتما تفکر توحیدی و فلسفی صحیح ؛ بدون در نظر گرفتن منافع شخصی و لذت جویی فردی یا سازمانی لحاظ شود وگرنه هر نوع تکنولوژی با این پشتوانه شاید خدماتی را ارائه دهد اما می تواند ابزاری برای بهره کشی و برده داری نوین باشد یعنی انسان در خدمت تکنولوژی ! شاید این مسأله که هدف اصلی نگارنده است کمی مبهم بود... نکته سوم : حوزه های علمیه بعنوان متولی دینداری مردم نیستند بلکه نظام جمهوری اسلامی می بایست متولی باشد و از حوزه بعنوان مرکز علمی در جهت اهداف خود استفاده نماید ... اما می بایست همین نگاه توحیدی؛ اول در حوزه تقویت شود و نگاه حوزه در مسائل جدید بروز رسانی گردد. و به نظام کمک کند تا بتواند تکنولوژی را با نگاه جدیدی به مردم ارائه نماید تا در عین سواد استفاده از آن مغلوب تکنولوژی نشود ... جسارت کردم عذرخواهی می کنم ... التماس دعا @pavaragi
از امام حسين (عليه‌السلام) سؤال شد: ادب چيست؟ امام فرمود: ادب آن است كه از خانه خود كه بيرون مى‌روى، با هيچ كس بر خورد نكنى جز آنكه او را برتر و بهتر از خود ببينى! 📚 موسوعة كلمات الامام الحسين(ع) ۷۵۰ ح ۹۰ @pavaragi
السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ، السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ، السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ، السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ، سلام بر ولىّ خدا و حبیبش، سلام بر دوست خدا و نجیبش، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آن دچار گرفتاری ها و کشته اشک ها زیارت اربعین امام حسین (ع) @pavaragi
تبلیغ پژوهش‌محور(۳) ✅مبلغین علوم و معارف دینی به چند دسته تقسیم می‌شوند. ۱. برخی از مبلغین فاقد روح تحقیق بوده و از محصول فکر و سخن دیگران به شیوای غیرحرفه‌ای استفاده می‌نمایند. ۲. مبلغینی که محصول فکر پژوهشی دیگران را بدون اقدامی فعالانه و پژوهش‌محور به مردم منتقل می‌کنند. ۳.مبلغین پژوهشگر که محققانه به کاوش در موضوع تبلیغ می‌نشینند و بحثی مسئله محور و کاربردی را به صورت عالمانه با رویکرد پژوهش‌محور تبیین می‌کنند. اولی از محل بحث ما خارج است. ضعف چنین شیوه‌ای نیازی به توضیح اضافه ندارد. دومی خوب است، اگرچه مبلغ در چنین موقعیتی مولد علم نبوده و نقشی در تولید محتوای پژوهشی ندارد. مورد سوم مطلوب و مورد نظر است. توضیح بیشتر در قالب مثال ارائه می‌شود: فرض کنید شخصی در مقام خطابه درباره حقوق زن در اسلام سخن می‌گوید. یک وقت مطالب یک یا چند مقاله را جمع‌آوری کرده و در قالب سخنرانی ارائه می‌نماید و زمانی به شیوه محققانه آیات و روایات را بر رسیده و پس از واکاوی دقیق، جمع‌بندی محصول تحقیق خویش را به مخاطب عرضه می‌کند. مورد اخیر شیوه محققانه است و چه خوب گفت مولوی که: از محقق تا مقلد فرق‏هاست/ کاین چو داود است و آن دیگر صداست‏ منبع گفتار این سوزی بود / و آن مقلد کهنه آموزی بود ✅درباره ضرورت آموزش مهارت‌های پژوهشی برای همگان این مطلب اضافه می‌شود: آموزش همگانی سازوکاری برای شناسایی استعدادها است. اگرچه شناسایی استعداد صرفا منحصر در آموزش و ارزشیابی نیست، در عین حال در شرایط فعلی گریزی از آن نیست. ضمن اینکه پس از آموزش‌های عمومی علاقمندان و مستعدین به سمت آموزش‌های تخصصی و ویژه هدایت می‌شوند البته می‌توانیم نگاه سیستمی به مقوله تبلیغ داشته و عده‌ای را به عنوان پژوهشگر در یک سوی خط تولید و جمعی دیگر را در سوی دیگر به عنوان اشخاصی در خط مقدم که مبلغ فراوری‌های گروه نخست‌اند، به‌رسمیت بشناسیم. پایان @pavaragi
حق بدى کنندگان «رسالة الحقوق» امام سجاد (ع) در سه کتاب «تحف العقول» اثر ابن شعبه حرّانی (381 ق)، «من لا یحضره الفقیه» و «الخصال» اثر محمد بن علی بن بابویه معروف به صدوق(382ق) ذکر شده است. شروحی نیز بر این رساله نوشته شده است. امام سجاد(ع) در این رساله درباره‌ی پنجاه حق می‌گوید. به شهادت صاحب‌نظران می‌توان آن را جامع‌ترین بسته‌ی حقوقی دانست که در متون دینی به صورت یکجا بیان شده است. درمیان این50 حق یکی از حقوقی که توجهم را به خود جلب کرد حق کسی است که به شما بدی کرده باشد.این حق با این عبارت شروع می‌شود «وَ أَمَّا حَقُّ مَنْ سَاءَكَ الْقَضَاءُ عَلَى يَدَيْهِ». امام(ع) دراین‌باره می‌فرمایند: حق کسى که با دست و یا زبانش به تو بد کرده این است که اگر آگاهانه بوده، بهتر است از او درگذرى تا هم ریشه‌ى شر برافتد و هم به ادب رفتار کرده باشى این گذشت بهره‌هاى اخلاقى بسیار دیگرى نیز دارد. خداوند مى‌فرماید: «بر آنها که چون ستم بینند و انتقام جویند، هیچگونه مؤاخذه‌ای نیست... (وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَٰئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ؛ شوری/41 و نیز مى‌فرماید: « اگر مى‌خواهید انتقام بگیرید، باید به قدر ستمى باشد که بر شما رفته است و اگر صبر کنید، البته براى صابران بهتر است(وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ؛ نحل/16)» و [بعد در اهمیت صبر و گذشت از انتقام به کلام خدا استناد می‌کنند که:] این نشان کارهاى بسنده است (لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ شوری43)؛ و اگر[بدی بر تو] آگاهانه نبوده است، نباید در فکر انتقام باشى و آگاهانه کار ناآگاهانه را کیفر دهى، باید با او مدارا کنى و تا مى‌توانى با لطف و نرمش او را بازگردانى...(تحف العقول) این قسمت حدیث در «مواعظ العددیه» به نحو دیگرى نقل شده است که مى‌تواند، به روشنى، جاى عفو و انتقام را بیان کند و تفسیر آیاتى باشد که در این زمینه وارد شده‌اند و اما ترجمه آن: حق کسى که به تو بد کرده این است که از او بگذرى، و اگر مى‌دانى که عفو به حالش زیان دارد، یعنى موجب چیرگى و دلیرى او و گسترش بیشتر ظلم است، انتقام بگیرى، که خداوند مى‌فرماید: « آنها که چون ستم بینند انتقام گیرند راه تعرضى بر آن ها نیست». (این مضمون این شبهه را که دستور عفو باعث توسعه‌ى ظلم و تربیت افراد ستم کش است، به خوبى دفع مى نماید.) @pavaragi
✅کانال پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی: ۱. سیاستگذاری پژوهشی؛ ۲. مهارت‌های پژوهشی؛ ۳. مباحث اخلاقی؛ ۴. فرهنگی و اجتماعی؛ ۵. اولویت‌های پژوهشی؛ ۶ معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی. 👇 @pavaragi