بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 📝پژوهش به‌مثابه فضیلت اخلاقی برای پاسخ‌گویی درست به مسئله‌های جهان ابتدا باید آن‌ها را به روشنی درک کرد و این کار مستلزم نوعی «از خود گذشتن است». این جمله اندیشمندانه از دانشمندی بزرگ است. دوباره آن را بخوانید! اینکه پاسخ درست مستلزم درک درستِ مسئله است بدیهی است؛ اما چرا درک درستِ جهان از خودگذشتن است؟ «هرچیزی که آگاهی را در جهت از خودگذشتن، عینیت و واقع‌گرایی تغییر دهد باید با فضیلتی در ارتباط باشد.» یعنی آگاهی ما دست‌خوش تغییر می‌شود. و این تغییر منشاء از خودگذشتگی است. به عبارتی دیگر از خودگذشتن فضیلتی ناب و انسانی است. «و یوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه.» و تغییر از حالی‌به‌حالی دیگر که با ایثار همراه باشد فضیلت است. اما سؤال اینجا است که چه تغییری در راه است که آن را به فضیلت از خودگذشتن تعبیر می‌کنیم؟ تغییر کاوشی برای دستیابی به حقیقت است. پژوهشی برای جدا شدن و پیوستن است. جدا شدنی دشوار از پیلۀ «آنطور که من می‌اندیشم عین حقیقت است» و پیوستن به حقیتی ناب. اما همچون کرمی که تا از پیله خارج نشود، نمی‌تواند آسمان آبی را با زیبایی‌هایش ببیند، انسان نیز تا از پیله جدا نشود دنیا را آن‌گونه که هست، نمی‌بیند. پس: «فضیلت همان تلاش برای نقاب انداختن از آگاهیِ خودخواهانه و پیوستن به جهان به همان شکل واقعی آن است.» بله؛ وقتی نقاب برداشته می‌شود، آگاهی خودساخته که به‌نوعی دانش بدلی و واقع‌نماست جای خود را به واقعیت‌ عینی می‌دهد. بیرون رفتن از ذهن خویش و پیوستن به جهان آنگونه که هست و نه آنسان که به تخیل من در می‌آید‌. این تلاش هیچ‌گاه کاملاً موفق نیست، اگر ما دل‌مشغول مسائل خودخواهانه باشیم. من این بحث را به مقوله پژوهش پیوند می‌زنم. پژوهش نه اثبات تخیلات و واقع‌نماها بلکه درک واقعیت رها شدن از ذهنیات و سابجکتی (subject) و پذیرش عینیت و واقعیت و اُبجکتی (object) است. پژوهیدن آنگاه که با سوگیری‌ها و جهت‌گیری همراه باشد، خودفریبی است. هرگاه بی‌طرفانه و برای درک حقیقت انجام شود به‌مثابه یک فضیلت اخلاقی است. @pavaragi