💢 شکست ما داستان ما، داستان چوپانی است که از یک طرف به گوسفندش پوست خربزه می‌داد و از طرف دیگر دنبه‌اش را وزن می‌کرد تا ببیند چاق شده یا نه... ما می‌خواهیم اگر امروز برخوردی کردیم، فردا به نتیجه برسیم، در حالی که این شتاب، در هیچ موقعیتی بهره نمی‌دهد. حتی غذا هم بلافاصله به رگ‌ها و سلول‌ها منتقل نمی‌شود، بلکه بارها و بارها کنترل می‌شود بذری که تو امروز کاشته‌ای، بعد از ماه‌ها سر از خاک در می‌آورد و پس از مدت درازی ریشه می‌دواند تا بار دهد تا سُنبله شود. «شکست‌های ما» از این‌جا شروع می‌شود که می‌خواهیم در یک برخورد و در یک روز، تمام خلق را بسازیم، در حالی که در تاریخ می‌بینیم که انبیاء سال‌ها نالیدند و نتیجه‌ای نگرفتند، ولی مأیوس هم نشدند. حالا چه شده که ما مأیوس می‌شویم و صدمه می‌خوریم؟! 📚 حرکت - علی صفایی حائری - صفحه ۵۸ 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••